معرفي فناوري هاي روز دنيا
تراشههاي نيمهرساناي ميكروالكترونيك كه در سطوحي هرچه كوچكتر، با برقراري ارتباط مركزي و سلولهاي حافظه در رايانههاي امروزي، شمار عمليات آن را افزايش ميدهند در برابر تراشههايي كه در آن، به جاي عناصر نيمهرسانا، عناصر آلي يا بيومولكولها تعبيه شود، وسيلهاي ناچيز به شمار خواهند رفت. در استوانهاي شيشهاي به بلندي يك ميليمتر و چندين لولهي متصل به آن، چند عنصر گرما دهنده و لولههاي سنجش، آبگوشتي تيره رنگ در مخمري ميجوشد و باكتريهايي در آن كشت داده ميشود، زيرا درصدد تهيهي كامپيوتري جديد هستند.اينك آن زمان سپري شده است كه با زحمتي فراوان در محفظههايي خالي از ذرهاي غبار، صفحههاي بلور سيليسيوم تراش داده شود، ورقه ورقه گردد، زير تابش نور قرار گيرد، مجهز شود، شستشو داده شود، و سپس سيمهايي از آن بگذرانند.كامپيوترهاي نوين، ديگر با نيمه رسانا كار نخواهند كرد، بلكه به جاي آن، پروتئين است كه در آنها به كار گرفته ميشود.اين چيزي است كه آنرا بيوكامپيوتر مينامند. كوين اولمر از شركت ژن امريكا در راكويل مريلند، اين دورنما را يك رؤيا نمي پنداشت و به همراه چند تن ديگر از دانشمندان جهان، انديشههاي جالبي دربارهي اين كه چگونه ميتوان بر اساس مولكول، عناصرِ ارتباطي را ايجاد كرد، مطرح ساخت، و چنانچه روزي چنين امري صورت واقعيت پيدا كند آنگاه ما شاهد رخدادِ بزرگترين انقلاب در تكنيك كامپيوتر خواهيم بود. امروز تكنولوژي سيليسيوم ميتواند مرز خود را تا زير يك دهم ميكرون برساند.ولي براي سطوحي كوچكتر از اين، ديگر نميتوان خواص الكتريكي بهتري را چون تأخير زماني كوتاهتر يا پذيرش عمل محدودتري را از آن انتظار داشت.اما از سويي ديگر، دشواريهاي تهيه و نيز كار تلفيق گستردهتر تراشهها، روبه افزايش است.پيش از اين، در وسيلهي مزبور،گرماي اضافي و ازدست رفته، طوري متمركز ميشد كه انتقال آن ميسر نبود.از اين گذشته، هرچه عناصر لازم را نيز كوچكتر ميساختند باز هم حضور اشعهي آلفا موجب اختلال در آن ميگرديد. حتي اگر كوشش ميشد كه اندازهي آنها از يك دهم ميكرو متر هم كوچكتر شود باز اين امر نميتوانست مزيتي در بر داشته باشد.تنها جهشي كه در ميكروالكترونيكهاي بعدي پديد آمد محدود به اين بود كه فقط مجموعهي متمركز بزرگتري را در آن ايجاد نمايند، زيرا هزينهي گرانِ توليد VLSI، ناگزير كارايي بيشتري را طلب ميكرد. از اين جهت، شركتهاي فيليپس و زيمنس، مركز گسترشي را بنا كردند تا با كمك سكههاي طلاي هلندي به اين هدف دست يابند.
انجام اين عمل، بدون وجود يك ميدان الكتريكي ميسر نيست و ايجاد گذرگاه، بسته به قدرت ميدان، يا نيروي گرانش خواهد بود.با تغيير جهت گرانش، گذرگاه در جهت مخالف ايجاد ميشود.خطوط مشخصهي ارتباطي در اين مولكولها، رابطهي ميان گرانش و نيروي الكتريكي، درواقع شباهت كاملي به يك ديود نيمه رسانا دارد.رابرت متسگر و چارلز پانتا از دانشگاه ميسيسيپي، درصدد آن بودند كه اين فكر چندين ساله را به كرسي عمل بنشانند و با مولكولهاي مشابه به همان نتيجه دست يافتهاند. اين شاخصها را چگونه بايد بهدست آورد؟ و چگونه بايد با هر يك از مولكولها دايرهي ارتباط را برقرار ساخت؟ گرچه روي اين مسأله كار شده است اما تاكنون براي اثبات علمي هيچ كدام تاكنون توفيقي حاصل نشده است.با وجود اين، اندازههايي را كه آنها براي يك ديود مولكولي ارائه كردهاند بسيار جالب به نظر ميرسد:طولِ دو دهم نانومتر، عرض يك دهم نانومتر، و ارتفاع پنج صدم نانومتر.بنابراين ادعا، ديود مزبور ده به توان منفي چهارده برابر حجم يك ديود نيمه رساناي امروزه (به ابعاد پنج ميكرون در پنج ميكرون در سه ميكرون)را خواهد داشت. با پيوستن به ساير اتمها يا گروه اتمها، مثلاً وقتي بهجاي قسمتي از اتمهاي هيدروژن بنشيند، قابليت رسانش پلي استيلن به اندازهي يك فلز رسانا افزايش مييابد.بنابراين، ميتوان تصور كرد كه چنين زنجيرههاي مولكولي، بهعنوان عامل هدايت ميان عناصر برقراري ارتباط، به كار گرفته شود، ولي ارسال علامت، لزوماً نبايد كه به صورت الكتريكي انجام شود.همچنين موضوع موسوم به سوليتونها در انتقال اطلاعات، مبهم باقي ميماند. پيشاهنگ طرح اين فكر، فورست كارتر از آزمايشگاه ناوال در واشنگتن بود كه يكي از سختكوشترين افراد در بخش الكترونيك هستهاي محسوب ميشد و در ماه مارچ سال 1983 ميلادي، چندمين كارگاه سيستمهاي الكترونيك هستهاي را در واشنگتن سازمان داد كه بهطور يقين با اهميتترين دانشمندان از چهار گوشهي جهان در آن شركت كردند تا به اين مسائل بپردازند. سوليتونها، ساختارهايي موجي هستند كه در بسياري از فرايند هاي غيرخطي ظاهر ميشوند.برخلاف امواج خطي نور در خلأ، به صورت امواج تپهاي شكل و بهطور جدا از هم ظاهر ميشوند. سوليتون با شكل و سرعت ثابت حركت كرده و ميتواند بدون هيچ اشكالي با سوليتون ديگر درآميزد. فرض كنيم كه برقراري ارتباط مولكولي واقعاً همانگونه كه از آن انتظار داريم بهعمل درآيد.در اين صورت اين پرسش پيش ميآيد كه چگونه ميتوان آنها را با يكديگر يكجا فراهم آورد.در مورد عناصري با ابعادي چنين ريز و كوچك، بايد كه مكانيسمهاي ارگانيك آنها را يافت.يك راه آن عمل به گفتهي كويناولمر است.بنابر عقيدهي او، عناصر ارتباطي، حتي بهصورت پروتئين نيز ميتواند ساخته شود.نقشهي ساختماني پروتئين مزبور را ميتوان با روشهاي ژن-تكنيكي در دي.ان.اِي.باكتريها بهوجود آورد. در يك مخمر، باكتريهاي كشت داده شده و مقدار مورد نياز پروتئين را تهيه ميكنند.هزينهي اين كار – در مقايسه با توليد VLSI - بسيار ناچيز است.بر اين اساس، ميتواند تمام هستهي كامپيوتر، ساخته شده و تكثير گردد.دي.ان.اِي.نه تنها حاوي كليد توليد شيميايي پروتئين است، بلكه فراتر از آن، براي ساختمان تمام ارگانيسم ها نيز لازم است. مثلاً در توليد انسولين، ساختار ژنها كاملاً مشخص است.كنترل ژنتيكي است كه در توليد انسولين فقط در سلولهاي معيني اثر ميگذارد، در حالي كه دي.ان.اِي.در همهي سلولهاي بدن به يك شكل وجود دارد.از اين رو ساختار ژن ها ميتواند پروتئين را بهعنوان هستهي اوليهي ساختمان يك كامپيوتر توليد كند و كنترل ژنها، آن را به سوي هدفهاي مورد نظر هدايت نمايد.بنابراين ميتوان فكر كرد كه با مقايسهي ارگانيسمهاي بسيار سادهي اوليه، طرح ساختمان يك بيوكامپيوتر با كد كردن ژنها و پيوست آن از طريق دي.ان.اِيِ.باكتريها انجامپذير باشد. ولي همهي اينها فقط نوايي است كه در آينده به گوش خواهد رسيد.وضعيت امروزي الكترونيك هستهاي را ميتوان با ميكروالكترونيك سال 1926 مقايسه كرد.در آن زمان، ژوليوس اوگارليلينفلد، اثر ميدان ترانزيستور (اف اي تي)را فقط به صورت نظريه به ثبت رساند؛ كسي نميدانست چگونه بايد به آن جامهي عمل پوشاند. تنها هنگامي كه در سال 1948 ميلادي توسط باردين، براتاين و شوكلي، ترانزيستورهاي دوقطبي اختراع گرديد و بدين طريق تكنولوژي نيمه رساناها به وجود آمد، امكان آن فراهم شد تا انديشههاي ليلينفلد به واقعيت بپيوندد. امروز نيز تقريباً تمام ميكروالكترونيك بر پايهي اف اي تي بنا شده است. بديهي است كه الكترونيك هستهاي نيز بايد مورد پرسشهاي نقادانه قرار گيرد، ولي اينكه براي برخي پرسشها پاسخي يافت نشده است به معني اين نيست كه نتيجه بگيريم كه همهي آنها زاييدهي تخيل محض هستند. نوع مطلب : تراشههاي نيمهرساناي ميكروالكترونيك كه در سطوحي هرچه كوچكتر، با برقراري ارتباط مركزي و سلولهاي حافظه در رايانههاي امروزي، شمار عمليات آن را افزايش ميدهند در برابر تراشههايي كه در آن، به جاي عناصر نيمهرسانا، عناصر آلي يا بيومولكولها تعبيه شود، وسيلهاي ناچيز به شمار خواهند رفت. در استوانهاي شيشهاي به بلندي يك ميليمتر و چندين لولهي متصل به آن، چند عنصر گرما دهنده و لولههاي سنجش، آبگوشتي تيره رنگ در مخمري ميجوشد و باكتريهايي در آن كشت داده ميشود، زيرا درصدد تهيهي كامپيوتري جديد هستند.اينك آن زمان سپري شده است كه با زحمتي فراوان در محفظههايي خالي از ذرهاي غبار، صفحههاي بلور سيليسيوم تراش داده شود، ورقه ورقه گردد، زير تابش نور قرار گيرد، مجهز شود، شستشو داده شود، و سپس سيمهايي از آن بگذرانند.كامپيوترهاي نوين، ديگر با نيمه رسانا كار نخواهند كرد، بلكه به جاي آن، پروتئين است كه در آنها به كار گرفته ميشود.اين چيزي است كه آنرا بيوكامپيوتر مينامند. كوين اولمر از شركت ژن امريكا در راكويل مريلند، اين دورنما را يك رؤيا نمي پنداشت و به همراه چند تن ديگر از دانشمندان جهان، انديشههاي جالبي دربارهي اين كه چگونه ميتوان بر اساس مولكول، عناصرِ ارتباطي را ايجاد كرد، مطرح ساخت، و چنانچه روزي چنين امري صورت واقعيت پيدا كند آنگاه ما شاهد رخدادِ بزرگترين انقلاب در تكنيك كامپيوتر خواهيم بود. امروز تكنولوژي سيليسيوم ميتواند مرز خود را تا زير يك دهم ميكرون برساند.ولي براي سطوحي كوچكتر از اين، ديگر نميتوان خواص الكتريكي بهتري را چون تأخير زماني كوتاهتر يا پذيرش عمل محدودتري را از آن انتظار داشت.اما از سويي ديگر، دشواريهاي تهيه و نيز كار تلفيق گستردهتر تراشهها، روبه افزايش است.پيش از اين، در وسيلهي مزبور،گرماي اضافي و ازدست رفته، طوري متمركز ميشد كه انتقال آن ميسر نبود.از اين گذشته، هرچه عناصر لازم را نيز كوچكتر ميساختند باز هم حضور اشعهي آلفا موجب اختلال در آن ميگرديد. حتي اگر كوشش ميشد كه اندازهي آنها از يك دهم ميكرو متر هم كوچكتر شود باز اين امر نميتوانست مزيتي در بر داشته باشد.تنها جهشي كه در ميكروالكترونيكهاي بعدي پديد آمد محدود به اين بود كه فقط مجموعهي متمركز بزرگتري را در آن ايجاد نمايند، زيرا هزينهي گرانِ توليد VLSI، ناگزير كارايي بيشتري را طلب ميكرد. از اين جهت، شركتهاي فيليپس و زيمنس، مركز گسترشي را بنا كردند تا با كمك سكههاي طلاي هلندي به اين هدف دست يابند.
انجام اين عمل، بدون وجود يك ميدان الكتريكي ميسر نيست و ايجاد گذرگاه، بسته به قدرت ميدان، يا نيروي گرانش خواهد بود.با تغيير جهت گرانش، گذرگاه در جهت مخالف ايجاد ميشود.خطوط مشخصهي ارتباطي در اين مولكولها، رابطهي ميان گرانش و نيروي الكتريكي، درواقع شباهت كاملي به يك ديود نيمه رسانا دارد.رابرت متسگر و چارلز پانتا از دانشگاه ميسيسيپي، درصدد آن بودند كه اين فكر چندين ساله را به كرسي عمل بنشانند و با مولكولهاي مشابه به همان نتيجه دست يافتهاند. اين شاخصها را چگونه بايد بهدست آورد؟ و چگونه بايد با هر يك از مولكولها دايرهي ارتباط را برقرار ساخت؟ گرچه روي اين مسأله كار شده است اما تاكنون براي اثبات علمي هيچ كدام تاكنون توفيقي حاصل نشده است.با وجود اين، اندازههايي را كه آنها براي يك ديود مولكولي ارائه كردهاند بسيار جالب به نظر ميرسد:طولِ دو دهم نانومتر، عرض يك دهم نانومتر، و ارتفاع پنج صدم نانومتر.بنابراين ادعا، ديود مزبور ده به توان منفي چهارده برابر حجم يك ديود نيمه رساناي امروزه (به ابعاد پنج ميكرون در پنج ميكرون در سه ميكرون)را خواهد داشت. با پيوستن به ساير اتمها يا گروه اتمها، مثلاً وقتي بهجاي قسمتي از اتمهاي هيدروژن بنشيند، قابليت رسانش پلي استيلن به اندازهي يك فلز رسانا افزايش مييابد.بنابراين، ميتوان تصور كرد كه چنين زنجيرههاي مولكولي، بهعنوان عامل هدايت ميان عناصر برقراري ارتباط، به كار گرفته شود، ولي ارسال علامت، لزوماً نبايد كه به صورت الكتريكي انجام شود.همچنين موضوع موسوم به سوليتونها در انتقال اطلاعات، مبهم باقي ميماند. پيشاهنگ طرح اين فكر، فورست كارتر از آزمايشگاه ناوال در واشنگتن بود كه يكي از سختكوشترين افراد در بخش الكترونيك هستهاي محسوب ميشد و در ماه مارچ سال 1983 ميلادي، چندمين كارگاه سيستمهاي الكترونيك هستهاي را در واشنگتن سازمان داد كه بهطور يقين با اهميتترين دانشمندان از چهار گوشهي جهان در آن شركت كردند تا به اين مسائل بپردازند. سوليتونها، ساختارهايي موجي هستند كه در بسياري از فرايند هاي غيرخطي ظاهر ميشوند.برخلاف امواج خطي نور در خلأ، به صورت امواج تپهاي شكل و بهطور جدا از هم ظاهر ميشوند. سوليتون با شكل و سرعت ثابت حركت كرده و ميتواند بدون هيچ اشكالي با سوليتون ديگر درآميزد. فرض كنيم كه برقراري ارتباط مولكولي واقعاً همانگونه كه از آن انتظار داريم بهعمل درآيد.در اين صورت اين پرسش پيش ميآيد كه چگونه ميتوان آنها را با يكديگر يكجا فراهم آورد.در مورد عناصري با ابعادي چنين ريز و كوچك، بايد كه مكانيسمهاي ارگانيك آنها را يافت.يك راه آن عمل به گفتهي كويناولمر است.بنابر عقيدهي او، عناصر ارتباطي، حتي بهصورت پروتئين نيز ميتواند ساخته شود.نقشهي ساختماني پروتئين مزبور را ميتوان با روشهاي ژن-تكنيكي در دي.ان.اِي.باكتريها بهوجود آورد. در يك مخمر، باكتريهاي كشت داده شده و مقدار مورد نياز پروتئين را تهيه ميكنند.هزينهي اين كار – در مقايسه با توليد VLSI - بسيار ناچيز است.بر اين اساس، ميتواند تمام هستهي كامپيوتر، ساخته شده و تكثير گردد.دي.ان.اِي.نه تنها حاوي كليد توليد شيميايي پروتئين است، بلكه فراتر از آن، براي ساختمان تمام ارگانيسم ها نيز لازم است. مثلاً در توليد انسولين، ساختار ژنها كاملاً مشخص است.كنترل ژنتيكي است كه در توليد انسولين فقط در سلولهاي معيني اثر ميگذارد، در حالي كه دي.ان.اِي.در همهي سلولهاي بدن به يك شكل وجود دارد.از اين رو ساختار ژن ها ميتواند پروتئين را بهعنوان هستهي اوليهي ساختمان يك كامپيوتر توليد كند و كنترل ژنها، آن را به سوي هدفهاي مورد نظر هدايت نمايد.بنابراين ميتوان فكر كرد كه با مقايسهي ارگانيسمهاي بسيار سادهي اوليه، طرح ساختمان يك بيوكامپيوتر با كد كردن ژنها و پيوست آن از طريق دي.ان.اِيِ.باكتريها انجامپذير باشد. ولي همهي اينها فقط نوايي است كه در آينده به گوش خواهد رسيد.وضعيت امروزي الكترونيك هستهاي را ميتوان با ميكروالكترونيك سال 1926 مقايسه كرد.در آن زمان، ژوليوس اوگارليلينفلد، اثر ميدان ترانزيستور (اف اي تي)را فقط به صورت نظريه به ثبت رساند؛ كسي نميدانست چگونه بايد به آن جامهي عمل پوشاند. تنها هنگامي كه در سال 1948 ميلادي توسط باردين، براتاين و شوكلي، ترانزيستورهاي دوقطبي اختراع گرديد و بدين طريق تكنولوژي نيمه رساناها به وجود آمد، امكان آن فراهم شد تا انديشههاي ليلينفلد به واقعيت بپيوندد. امروز نيز تقريباً تمام ميكروالكترونيك بر پايهي اف اي تي بنا شده است. بديهي است كه الكترونيك هستهاي نيز بايد مورد پرسشهاي نقادانه قرار گيرد، ولي اينكه براي برخي پرسشها پاسخي يافت نشده است به معني اين نيست كه نتيجه بگيريم كه همهي آنها زاييدهي تخيل محض هستند. نوع مطلب : در حالي كه هر روز بر سرعت ورود و گسترش تكنولوژي هاي جديد*در مدارس و نظام هاي دانشگاهي افزوده مي شود و به رغم اين كه بسياري از انديشمندان و منتقدان غربي به اشكال مختلف، در چند دهه گذشته به پيامد هاي گسترش تكنولوژي در عرصه اجتماع پرداخته اند، اما هيچ گونه توجهي از سوي متوليان امور آموزشي و نظام مدرسه اي غرب به اين مسئله مهم صورت نمي پذيرد. شايد برايتان تعجب آور باشد، اگر بگويم كه لازم است «بررسي تكنيك و ابزار» به عنوان يك نوآوري در مدارس، مورد توجه قرار گيرد.البته آمريكايي ها هرگز از بيان اين موضوع كه جامعه اي بر بنيان تكنولوژي ساخته اند، دل زده نمي شوند و حتي بيان چنين موضوعي نه تنها آن ها را خوشحال مي سازد، بلكه بسياري از آن ها بر اين عقيده اند كه خلق زندگي ارضاكننده، در گروي تغييرات دائمي تكنولوژيكي است.شايد برخي گمان كنند كه بررسي تكنولوژي موضوعي آشنا در نظام آموزشي آمريكاست، اما ابداً اثري از اين مسئله در مدارس وجود ندارد.آن هايي كه در اين باره ترديد دارند، بهتر است كه بدين سوالات پاسخ دهند:آيا دانش آموزان دبيرستاني و حتي فارغ التحصيلان دانشگاهي ما چيزي درباره منشأ دستگاه چاپ و نقش آن در شكل گيري مجدد فرهنگ غرب مي دانند؟ آيا از خاستگاه و تأثيرگذاري رسانه هاي مكتوب بر جامعه آگاهند؟ آيا دانش آموزان ما ايده اي درباره تأثير تكنولوژي هايي چون ساعت، تلسكوپ، ميكروسكوپ، اشعه ايكس و بالاخره كامپيوتر بر حيات اقتصادي، اجتماعي و سياسي فرهنگ غرب دارند؟ من بر اين باورم كه چيزي از داستان شگفت حيات مهيج و پرمخاطره ما كه محصول تكنولوژي است، در مدارس ما گفته نشده است و اين در حالي است كه در جامعه ما نويسندگاني كه به اين موضوع پرداخته اند، كم نبوده اند.اگرچه مثلاً مك لوهان نقشي مهم در اين باره داشته، اما نه نخستين و نه ضرورتاً بهترين فردي بوده كه به اين موضوع پرداخته است.چراكه در اين باره، متفكران ديگري همچون مارتين هايدگر، لوئيس مامفرد، ژاك الول، پل گودمن، والتر اونگ، والتر بنجامين، آلوين تافلر، نوربرت وينر و هربرت شيلر نيز وجود داشته اند و حتي برخي ديگر همانند هاكسلي، اورول يا بردبري به اين موضوع در قالب داستان هاي علمي ـ تخيلي پرداخته اند.با اين وجود، نشانه اي از اين مطالب در نظام آموزشي ما به چشم نمي خورد. امروزه به هر سو كه نگاه مي كنيم، كتاب ها، مقالات، فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني متعددي وجود دارد كه به موضوع تغييرات ناشي از تكنولوژي در دنياي جديد پرداخته اند.به علاوه، اين موضوع به يكي از موضوعات اساسي در مباحث دانشگاهي تبديل شده است.با اين وجود، شاهديم كه اين موضوع مدارس ما هيچ جايي ندارد. به جرأت مي توان گفت كه هم اكنون در آمريكا، مدير مدرسه اي و يا رئيس دانشكده اي وجود ندارد كه نتواند صحبتي حاضر و آماده درباره نحوه زندگي ما در «عصر اطلاعات» ارائه كند، اما به راستي چرا چنين موضوعي، يعني تأثير تكنولوژي بر جامعه و سوالات متناسب با آن، در نظام آموزشي ما جايي ندارد.آيا واقعاً جاي چنين موضوع و سوالاتي همچون تفاوت تصوير با كلام، نوشتار با گفتار، تلويزيون با كتاب، راديو با تلويزيون و تفاوت مجراهاي اطلاعاتي با يكديگر و تأثيرات و پيامدهاي اجتماعي و رواني اين پديده ها در جامعه و صدها سوال ديگر خالي نيست؟ بي شك اين مبحث از جمله مهم ترين مباحث عصر ما محسوب مي شود. اگرچه دقيقاً نمي دانم كه به چه دليل، چنين موضوعاتي در مدارس ما نمودي ندارد، اما بر اين باورم كه يكي از دلايل آن، خلط دو موضوع يعني آموزش استفاده از تكنولوژي و مسئله آموزش و بررسي تكنولوژي توسط مربيان و معلمان مدارس مي باشد؛ به طوري كه طرح هرگونه اعتراضي نسبت به نحوه آموزش استفاده از تلويزيون، دوربين فيلم برداري، ماشين هاي تكثير و يا كامپيوترها، حتي برايمان قابل تصور هم نيست. البته در اين جا قصد ندارم تا نظرات امثال سيمور پاپرت، بيل گراس و آلن كي مبني بر اين كه استفاده هوشمندانه از تكنولوژي كامپيوتر، مي تواند توانايي دانش آموزان را در درس رياضيات افزايش دهد و يا آن ها را به اين موضوعات درسي علاقمند سازد، نقد كنم.در قبال اتفاقاتي همچون تهيه برنامه هاي تلويزيوني توسط دانش آموزان در نيومكزيكو هم بر اين باورم، اگرچه چنين مسائلي مي تواند آن ها را با مشكلات فني حاصله از اين گونه تكنولوژي ها آشنا سازد، اما مسئله اساسي در اين باره آن است كه اساساً دانش آموزان ما بايد دركي واقعي از اينكه چگونه تلويزيون، دوربينهاي فيلمبرداري، دستگاه هاي تكثير و كامپيوترها، عادات رواني، روابط اجتماعي، انديشه هاي سياسي و حساسيت هاي اخلاقي ما را از نو تعريف نموده اند، داشته باشند.دانش آموزان ما بايد بدانند كه معناي اطلاعات و آموزش، چگونه با ورود تكنولوژي هاي جديد به عرصه فرهنگ ما و معناي حقيقت، قانون، هوش و...در فرهنگ هاي افواهي، نوشتاري، چاپي و الكترونيكي دگرگون مي گردد. آموزش و بررسي تكنولوژي نه يك موضوع فني كه شاخه اي از علوم انساني است.اگرچه در اين راستا، دانش فني مي تواند سودمند باشد، اما لازم نيست، فردي كه به پيامدهاي اجتماعي و سياسي تلويزيون مي-پردازد، از ويژگي هاي فيزيكي تلويزيون هم آگاه باشد.ممكن است فردي اصلاً اتومبيل نداشته باشد و يا حتي رانندگي هم بلد نباشد، اما اين مسئله به هيچ وجه نمي تواند به مانعي در مسير بررسي اين كه اين وسيله چه تأثيراتي بر فرهنگ آمريكا داشته، تبديل شود. البته ذكر اين نكته مهم است كه بررسي و آموزش تكنولوژي، نبايد با نگاهي منفي به تكنولوژي همراه شود، بلكه بايد فرد نگاهي انتقادي به آن داشته باشد.در بررسي پيامدهاي تكنولوژي، بايد اين مسئله كه تكنولوژي در كنار كمك هايش، تا كنون ما را از چه مسائلي بازداشته و اصولاً اين كه چگونه ما را به استثمار خود كشانيده و اين كه چگونه دنيايي جديد را خلق كرده، مورد توجه قرار گيرد. با فرض اين كه ما بر اين موانع فائق آييم و اين موضوع را به مبحثي اساسي در نظام آموزشي خود تبديل كنيم، اما دانش-آموزان ما بايستي اين اصول را همواره مدنظر داشته باشند: 1)همه تغييرات و تحولات تكنولوژيكي، به مثابه معامله اي مي ماند كه در كنار مزايايش، بي شك همواره با خسران و زيان هايي هم همراه است. 2)ميزان مزايا و معايب تكنولوژي ها در بين همه مردم، به هيچ وجه يكسان نيست.بدين معنا كه تكنولوژي هاي جديد براي برخي سودمند و براي برخي ديگر آسيب زا است. 3)در هر تكنولوژي اي، نوعي ايده نيرومند و بعضاً دو تا سه ايده نهفته است.هر تكنولوژي حاصل فلسفه اي است كه ما را آماده مي سازد تا به برخي چشم اندازها و دستاوردها ارزش ببخشيم و تابع برخي ديگر شويم.در استفاده از آن ها، چگونه برخي نگرش هايمان را تغيير دهيم و به كدامين تمايلات حسي و عقلاني مان بي توجهي نماييم. 4)هر تكنولوژي جديدي، معمولاً جنگي عليه تكنولوژي هاي سابق خود است.تكنولوژي هاي جديد در راه پول، وقت، اعتبار و بالاخره دستيابي به نوعي جهان بيني، با تكنولوژي هاي قديمي رقابت مي كنند. 5)تغييرات تكنولوژيكي نه ماهيتي صرفاً افزودني، بلكه به نحوي دربرگيرنده پيامدهاي اكولوژيكي هستند؛ يعني اين كه هر تكنولوژي جديد، صرفاً به منزله افزوده شدن چيزي جديد به جامعه نيست، بلكه همه جامعه را متأثر از خود مي سازد. 6)همه تكنولوژي ها به نوعي از تمايلات و جبهه گيريهاي احساسي، عقلاني، اجتماعي، سياسي و محتوايي برخوردارند. پينوشتها: *بخشي از كتاب «پايان آموزش» (The end of Education)نوشته ي نيل پستمن نويسنده: پروفسور نيل پستمن** منبع: سايت باشگاه انديشه نوع مطلب : در اين مقاله با امكاناتي كه صندوق پست الكترونيكي ما در اختيارمان قرار مي دهد آشنا مي شويم.لازم به ذكر است كه هدف ما از ارائه ي اين مباحث كمك به كاربراني است كه قصد دارند در حد رفع نياز روزمره شان با رايانه كار كنند. اين مباحث براي كساني كه موارد پيچيده تري در مورد ايميل ها را بخواهند، مي تواند گسترده تر مطرح شده و كليدهاي ديگري نيز مورد بررسي قرار بگيرند. اما اين مقاله مجال مطرح كردن مباحث پيشرفته تر را فراهم نمي كند.بنابراين تنها به نكات كاربردي تر كه براي هر كاربري مفيد است بسنده مي كنيم.بهتر است هنگام يادگيري مباحث رايانه اي، همگام با خواندن مطالب، قدم به قدم تمامي مراحل را به طور عملي با رايانه جلو برويد تا هم سرعت و هم دقت يادگيري بالاتر رود.در اين مقاله قصد داريم با قالب ديگري از نمايش صفحه ي ايميل ياهو آشنا شويم. با كليك كردن بر روي زبانه ي Inbox، صفحه اي باز مي شود كه حاوي نامه هاي رسيده به صندق ماست.در قسمتFrom نام فرستنده ي ايميل و در قسمت Subject، موضوع پيغام كه فرستنده آن را تعيين مي كند نوشته مي شود (البته مي تواند خالي هم باشد كه در اين صورت هم مشكلي ايجاد نمي كند) و در قسمت Date تاريخ ارسال آن ايميل نوشته مي شود.در ادامه ي مباحث با ساير گزينه ها هم به مرور آشنا خواهيم شد.(شكل 2)
نكته:
چگونه ايميل هايمان را دسته بندي و مرتب كنيم: رفته رفته ايميل هايي كه نگه داشته ايد زياد شده و در نتيجه مديريت آنها هم مشكل مي شود.بنابراين بهتر است ايميل ها را با توجه به خصوصيات مشتركي كه در آنها وجود دارد دسته بندي كنيد و ايميل هاي مرتبط را دريك پوشه قرار دهيد.گزينه ي Folder (در پالت ذخيره سازي) را در شكل 4 مشاهده مي كنيد كه در كنار آن گزينه ي Add موجود است.روي Add كليك كنيد تا در زير Folder كادري نمايان شود و از شما بخواهد كه به پوشه ي خود يك نام معني دار بدهيد. نام پيش فرض Untitled (بدون عنوان)است. آنرا به دلخواه تغيير دهيد. بعد از نامگذاري پوشه، ايميل هايي را كه مي خواهيد به اين پوشه بروند را علامت دار كنيد (در مربع كنار آنها تيك بزنيد) .سپس Move در بالاي صفحه را كليك كنيد و از ليست آن، نام پوشه اي را كه ساخته ايد برگزينيد. عمل Moveيا انتقال ايميل هاي انتخابي به پوشه ي مورد نظر انجام خواهد گرفت.(شكل 5)
چگونه يك ايميل ارسال كنيم: مي خواهيم براي دوستمان يك پيام به شكل متن ارسال كنيم.تنها چيزي كه الآن به آن نيازمنديم، نشاني الكترونيكي دوستمان است.براي اين منظور گزينه ي new در طرف چپ صفحه را كليك مي كنيم و از ليستي كه نمايان مي شود،Email message را برمي گزينيم.(شكل 6) همانطور كه در شكل 8 مي بينيد متن ما نوشته شده است و مي توانيم آن را ارسال كنيم.قابليتي در ارسال پيامها وجود دارد و آن استفاده از شكلكهايي است كه با آنها مي توانيم احساسمان را از جملات واضح تر بيان كنيم.به اين شكلك ها (تصاوير كوچك از حالات گوناگون چهره)Emoticon گفته مي شود و براي دستيابي به آنها مي توانيد مطابق شكل 8 روي شكلك نشان داده شده كليك كنيد و Emoticon دلخواهتان را انتخاب نماييد. ابزارهاي ديگري هم براي تغيير در نماي متن شما وجود دارد كه از مهمترين آنها مي توان به علامت B، I و U اشاره كرد كه به ترتيب متن شما راBold يا ضخيم، Italic يا كج نويس و يا به صورت Underline يا زير خط دار تبديل مي كند.همينطور مي توانيد با ساير دكمه ها تمام يا قسمتي از متن خود را رنگي نماييد و فونت قلم و اندازه ي قلمتان را تغيير دهيد.(براي كاربراني كه از محيط هاي نگارشي استفاده مي كنند اين علائم آشنا است). مانند:....., نشاني ايميل دوم, نشاني ايميل اول:To گزينه اي به نام Blind carbon copy)Show Bcc) «رونوشت كاربُني مخفي» هم در سمت راست تصوير 9 قابل مشاهده است كه اگر روي آن كليك كنيد كادري باز خواهد شد و مي توانيد آدرسهاي ايميل مورد نظرتان را با كاما از يكديگر جدا كنيد.تفاوت آن با Cc در اين است كه كساني كه اين ايميل ارسالي شما را دريافت مي كنند نمي توانند در بالاي ايميلي كه از شما دريافت كرده اند نام ديگر افرادي را كه اين ايميل برايشان ارسال شده است را ببينند.در كادر جلوي Subject هم مي توانيد عنواني براي ايميلتان در نظر بگيريد.اگر هم اين كادر را خالي بگذاريد، باز هم امكان ارسال ايميلتان وجود دارد و مشكلي پيش نمي آيد. قسمتي كه با رنگ مشكي مشخص شده است Show stationery نام داشته كه پس از كليك روي آن همانطور كه در شكل 10 مشخص شده، اين گزينه به Hide stationery تغيير كرده است و در سمت راست صفحه، ستوني باز مي شود كه در آن انتخاب هاي مختلفي را مي توان ديد.بسته به متني كه مي خواهيد ارسال نماييد، يكي از اين قالب هاي مرتبط را انتخاب كنيد تا متن شما مانند شكل، در صفحه اي زيباتر قرار بگيرد.اگر از قرار دادن قالب براي متنتان منصرف شده ايد، گزينه ي None را كليك كنيد تا به وضعيت قبلي برگرديد. ولي هميشه ايميل ما متن نيست و لازم مي شود كه گاهي فايل تصويري، فايل صوتي، فايل ويدئويي و...و يا حتي يك فايل متني كه در محيط هايي مثل word نوشته شده است را ارسال كنيم.براي اين كار بايد فايل مورد نظرمان را به فايل اصلي Attach يا ضميمه كنيم.مراحل مربوط به شكل 6 را براي ارسال ايميل از سر مي گيريم. يعني از منويNew گزينه ي Email Message را انتخاب مي كنيم تا صفحه اي مشابه شكل7 ظاهر شود.گزينه ي Attach را در بالاي مكان آدرس نويسي مشاهده مي كنيد.اين گزينه را انتخاب كنيد تا شكل 11 نمايان شود. ياهو ابزاري براي اتچ كردن يا ضميمه كردن آسان دارد.چون براي اولين بار است كه مي خواهيد در ايميل آزمايشي كه ساخته ايد فايلي را اتچ كنيد، از شما براي نصب كردن اين امكان سؤال مي كند.ما فعلاً نيازي به اين نصب نداريم.پسNot Now در شكل 11 را كليك كنيد تا به ادامه ي كار كه انتخاب آدرس فايلي كه مي خواستيم آن را ضميمه كرده و ارسال كنيم بپردازيم. پس از ارسال، پيغام Message Sent را خواهيد ديد كه نشان مي دهد پيغام شما ارسال شده است.
ايميل هاي مزاحم يا هرز گاهي در Inbox خود، ايميل هايي را مي بينيم كه توسط شركت هاي تبليغاتي ارسال مي شود.گاهي اين ايميل ها به تعداد زيادي برايمان ارسال مي شود كه حتماً با گذشت زمان، خسته كننده بودن آنها را بهتر متوجه خواهيد شد. خود ياهو در بيشتر مواقع آنها را تشخيص مي دهد و به قسمت Spam يا هرزنامه انتقال مي دهد. (شكل 5 را مشاهده كنيد) در كادر مربع كنار ايميل مورد نظر تيك مي زنيم.سپس Spam در بالاي صفحه را كليك مي كنيم.از اين به بعد ايميل هاي ارسال شده از طرف اين فرستنده به هرزنامه منتقل مي شود.
ارسال پوشه تا اينجا چگونگي Attach كردن يك يا چند فايل به ايميل مان را بررسي كرديم.سؤالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا مي توانيم مجموع فايلهايمان را در يك پوشه قرار دهيم و آن پوشه را ارسال كنيم؟ در جواب بايد گفت كه اين كار به شكل مستقيم امكان پذير نيست.ولي مي توانيم پوشه را با كمك نرم افزارهايي مانند Win RAR يا Win Zipبه صورت يك فايل فشرده در آوريم و سپس آن را ضميمه و ارسال كنيم.براي انجام اين كار روي پوشه ي مورد نظر راست كليك كرده و از منوي ظاهر شده، گزينه ي Folder name rar" Add to" را انتخاب كنيد(Folder name نام پوشه اي است كه شما انتخاب كرده ايد). اگر اين گزينه در منوي مذكور نبود، گزينه Send To را انتخاب و از منوي ظاهر شده گزينه ي Folder (zipped)Compressed را انتخاب كنيد.آيكون پوشه ي فشرده شده ي انتخابي شما نمايان مي شود.اين فايل همان چيزيست كه مي خواستيد ارسال كنيد.
منبع: بانو،شماره- 27 نويسنده: ليلا رحماني نوع مطلب : در حالي كه هر روز بر سرعت ورود و گسترش تكنولوژي هاي جديد*در مدارس و نظام هاي دانشگاهي افزوده مي شود و به رغم اين كه بسياري از انديشمندان و منتقدان غربي به اشكال مختلف، در چند دهه گذشته به پيامد هاي گسترش تكنولوژي در عرصه اجتماع پرداخته اند، اما هيچ گونه توجهي از سوي متوليان امور آموزشي و نظام مدرسه اي غرب به اين مسئله مهم صورت نمي پذيرد. شايد برايتان تعجب آور باشد، اگر بگويم كه لازم است «بررسي تكنيك و ابزار» به عنوان يك نوآوري در مدارس، مورد توجه قرار گيرد.البته آمريكايي ها هرگز از بيان اين موضوع كه جامعه اي بر بنيان تكنولوژي ساخته اند، دل زده نمي شوند و حتي بيان چنين موضوعي نه تنها آن ها را خوشحال مي سازد، بلكه بسياري از آن ها بر اين عقيده اند كه خلق زندگي ارضاكننده، در گروي تغييرات دائمي تكنولوژيكي است.شايد برخي گمان كنند كه بررسي تكنولوژي موضوعي آشنا در نظام آموزشي آمريكاست، اما ابداً اثري از اين مسئله در مدارس وجود ندارد.آن هايي كه در اين باره ترديد دارند، بهتر است كه بدين سوالات پاسخ دهند:آيا دانش آموزان دبيرستاني و حتي فارغ التحصيلان دانشگاهي ما چيزي درباره منشأ دستگاه چاپ و نقش آن در شكل گيري مجدد فرهنگ غرب مي دانند؟ آيا از خاستگاه و تأثيرگذاري رسانه هاي مكتوب بر جامعه آگاهند؟ آيا دانش آموزان ما ايده اي درباره تأثير تكنولوژي هايي چون ساعت، تلسكوپ، ميكروسكوپ، اشعه ايكس و بالاخره كامپيوتر بر حيات اقتصادي، اجتماعي و سياسي فرهنگ غرب دارند؟ من بر اين باورم كه چيزي از داستان شگفت حيات مهيج و پرمخاطره ما كه محصول تكنولوژي است، در مدارس ما گفته نشده است و اين در حالي است كه در جامعه ما نويسندگاني كه به اين موضوع پرداخته اند، كم نبوده اند.اگرچه مثلاً مك لوهان نقشي مهم در اين باره داشته، اما نه نخستين و نه ضرورتاً بهترين فردي بوده كه به اين موضوع پرداخته است.چراكه در اين باره، متفكران ديگري همچون مارتين هايدگر، لوئيس مامفرد، ژاك الول، پل گودمن، والتر اونگ، والتر بنجامين، آلوين تافلر، نوربرت وينر و هربرت شيلر نيز وجود داشته اند و حتي برخي ديگر همانند هاكسلي، اورول يا بردبري به اين موضوع در قالب داستان هاي علمي ـ تخيلي پرداخته اند.با اين وجود، نشانه اي از اين مطالب در نظام آموزشي ما به چشم نمي خورد. امروزه به هر سو كه نگاه مي كنيم، كتاب ها، مقالات، فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني متعددي وجود دارد كه به موضوع تغييرات ناشي از تكنولوژي در دنياي جديد پرداخته اند.به علاوه، اين موضوع به يكي از موضوعات اساسي در مباحث دانشگاهي تبديل شده است.با اين وجود، شاهديم كه اين موضوع مدارس ما هيچ جايي ندارد. به جرأت مي توان گفت كه هم اكنون در آمريكا، مدير مدرسه اي و يا رئيس دانشكده اي وجود ندارد كه نتواند صحبتي حاضر و آماده درباره نحوه زندگي ما در «عصر اطلاعات» ارائه كند، اما به راستي چرا چنين موضوعي، يعني تأثير تكنولوژي بر جامعه و سوالات متناسب با آن، در نظام آموزشي ما جايي ندارد.آيا واقعاً جاي چنين موضوع و سوالاتي همچون تفاوت تصوير با كلام، نوشتار با گفتار، تلويزيون با كتاب، راديو با تلويزيون و تفاوت مجراهاي اطلاعاتي با يكديگر و تأثيرات و پيامدهاي اجتماعي و رواني اين پديده ها در جامعه و صدها سوال ديگر خالي نيست؟ بي شك اين مبحث از جمله مهم ترين مباحث عصر ما محسوب مي شود. اگرچه دقيقاً نمي دانم كه به چه دليل، چنين موضوعاتي در مدارس ما نمودي ندارد، اما بر اين باورم كه يكي از دلايل آن، خلط دو موضوع يعني آموزش استفاده از تكنولوژي و مسئله آموزش و بررسي تكنولوژي توسط مربيان و معلمان مدارس مي باشد؛ به طوري كه طرح هرگونه اعتراضي نسبت به نحوه آموزش استفاده از تلويزيون، دوربين فيلم برداري، ماشين هاي تكثير و يا كامپيوترها، حتي برايمان قابل تصور هم نيست. البته در اين جا قصد ندارم تا نظرات امثال سيمور پاپرت، بيل گراس و آلن كي مبني بر اين كه استفاده هوشمندانه از تكنولوژي كامپيوتر، مي تواند توانايي دانش آموزان را در درس رياضيات افزايش دهد و يا آن ها را به اين موضوعات درسي علاقمند سازد، نقد كنم.در قبال اتفاقاتي همچون تهيه برنامه هاي تلويزيوني توسط دانش آموزان در نيومكزيكو هم بر اين باورم، اگرچه چنين مسائلي مي تواند آن ها را با مشكلات فني حاصله از اين گونه تكنولوژي ها آشنا سازد، اما مسئله اساسي در اين باره آن است كه اساساً دانش آموزان ما بايد دركي واقعي از اينكه چگونه تلويزيون، دوربينهاي فيلمبرداري، دستگاه هاي تكثير و كامپيوترها، عادات رواني، روابط اجتماعي، انديشه هاي سياسي و حساسيت هاي اخلاقي ما را از نو تعريف نموده اند، داشته باشند.دانش آموزان ما بايد بدانند كه معناي اطلاعات و آموزش، چگونه با ورود تكنولوژي هاي جديد به عرصه فرهنگ ما و معناي حقيقت، قانون، هوش و...در فرهنگ هاي افواهي، نوشتاري، چاپي و الكترونيكي دگرگون مي گردد. آموزش و بررسي تكنولوژي نه يك موضوع فني كه شاخه اي از علوم انساني است.اگرچه در اين راستا، دانش فني مي تواند سودمند باشد، اما لازم نيست، فردي كه به پيامدهاي اجتماعي و سياسي تلويزيون مي-پردازد، از ويژگي هاي فيزيكي تلويزيون هم آگاه باشد.ممكن است فردي اصلاً اتومبيل نداشته باشد و يا حتي رانندگي هم بلد نباشد، اما اين مسئله به هيچ وجه نمي تواند به مانعي در مسير بررسي اين كه اين وسيله چه تأثيراتي بر فرهنگ آمريكا داشته، تبديل شود. البته ذكر اين نكته مهم است كه بررسي و آموزش تكنولوژي، نبايد با نگاهي منفي به تكنولوژي همراه شود، بلكه بايد فرد نگاهي انتقادي به آن داشته باشد.در بررسي پيامدهاي تكنولوژي، بايد اين مسئله كه تكنولوژي در كنار كمك هايش، تا كنون ما را از چه مسائلي بازداشته و اصولاً اين كه چگونه ما را به استثمار خود كشانيده و اين كه چگونه دنيايي جديد را خلق كرده، مورد توجه قرار گيرد. با فرض اين كه ما بر اين موانع فائق آييم و اين موضوع را به مبحثي اساسي در نظام آموزشي خود تبديل كنيم، اما دانش-آموزان ما بايستي اين اصول را همواره مدنظر داشته باشند: 1)همه تغييرات و تحولات تكنولوژيكي، به مثابه معامله اي مي ماند كه در كنار مزايايش، بي شك همواره با خسران و زيان هايي هم همراه است. 2)ميزان مزايا و معايب تكنولوژي ها در بين همه مردم، به هيچ وجه يكسان نيست.بدين معنا كه تكنولوژي هاي جديد براي برخي سودمند و براي برخي ديگر آسيب زا است. 3)در هر تكنولوژي اي، نوعي ايده نيرومند و بعضاً دو تا سه ايده نهفته است.هر تكنولوژي حاصل فلسفه اي است كه ما را آماده مي سازد تا به برخي چشم اندازها و دستاوردها ارزش ببخشيم و تابع برخي ديگر شويم.در استفاده از آن ها، چگونه برخي نگرش هايمان را تغيير دهيم و به كدامين تمايلات حسي و عقلاني مان بي توجهي نماييم. 4)هر تكنولوژي جديدي، معمولاً جنگي عليه تكنولوژي هاي سابق خود است.تكنولوژي هاي جديد در راه پول، وقت، اعتبار و بالاخره دستيابي به نوعي جهان بيني، با تكنولوژي هاي قديمي رقابت مي كنند. 5)تغييرات تكنولوژيكي نه ماهيتي صرفاً افزودني، بلكه به نحوي دربرگيرنده پيامدهاي اكولوژيكي هستند؛ يعني اين كه هر تكنولوژي جديد، صرفاً به منزله افزوده شدن چيزي جديد به جامعه نيست، بلكه همه جامعه را متأثر از خود مي سازد. 6)همه تكنولوژي ها به نوعي از تمايلات و جبهه گيريهاي احساسي، عقلاني، اجتماعي، سياسي و محتوايي برخوردارند. پينوشتها: *بخشي از كتاب «پايان آموزش» (The end of Education)نوشته ي نيل پستمن نويسنده: پروفسور نيل پستمن** منبع: سايت باشگاه انديشه نوع مطلب : در اين مقاله با امكاناتي كه صندوق پست الكترونيكي ما در اختيارمان قرار مي دهد آشنا مي شويم.لازم به ذكر است كه هدف ما از ارائه ي اين مباحث كمك به كاربراني است كه قصد دارند در حد رفع نياز روزمره شان با رايانه كار كنند. اين مباحث براي كساني كه موارد پيچيده تري در مورد ايميل ها را بخواهند، مي تواند گسترده تر مطرح شده و كليدهاي ديگري نيز مورد بررسي قرار بگيرند. اما اين مقاله مجال مطرح كردن مباحث پيشرفته تر را فراهم نمي كند.بنابراين تنها به نكات كاربردي تر كه براي هر كاربري مفيد است بسنده مي كنيم.بهتر است هنگام يادگيري مباحث رايانه اي، همگام با خواندن مطالب، قدم به قدم تمامي مراحل را به طور عملي با رايانه جلو برويد تا هم سرعت و هم دقت يادگيري بالاتر رود.در اين مقاله قصد داريم با قالب ديگري از نمايش صفحه ي ايميل ياهو آشنا شويم. با كليك كردن بر روي زبانه ي Inbox، صفحه اي باز مي شود كه حاوي نامه هاي رسيده به صندق ماست.در قسمتFrom نام فرستنده ي ايميل و در قسمت Subject، موضوع پيغام كه فرستنده آن را تعيين مي كند نوشته مي شود (البته مي تواند خالي هم باشد كه در اين صورت هم مشكلي ايجاد نمي كند) و در قسمت Date تاريخ ارسال آن ايميل نوشته مي شود.در ادامه ي مباحث با ساير گزينه ها هم به مرور آشنا خواهيم شد.(شكل 2)
نكته:
چگونه ايميل هايمان را دسته بندي و مرتب كنيم: رفته رفته ايميل هايي كه نگه داشته ايد زياد شده و در نتيجه مديريت آنها هم مشكل مي شود.بنابراين بهتر است ايميل ها را با توجه به خصوصيات مشتركي كه در آنها وجود دارد دسته بندي كنيد و ايميل هاي مرتبط را دريك پوشه قرار دهيد.گزينه ي Folder (در پالت ذخيره سازي) را در شكل 4 مشاهده مي كنيد كه در كنار آن گزينه ي Add موجود است.روي Add كليك كنيد تا در زير Folder كادري نمايان شود و از شما بخواهد كه به پوشه ي خود يك نام معني دار بدهيد. نام پيش فرض Untitled (بدون عنوان)است. آنرا به دلخواه تغيير دهيد. بعد از نامگذاري پوشه، ايميل هايي را كه مي خواهيد به اين پوشه بروند را علامت دار كنيد (در مربع كنار آنها تيك بزنيد) .سپس Move در بالاي صفحه را كليك كنيد و از ليست آن، نام پوشه اي را كه ساخته ايد برگزينيد. عمل Moveيا انتقال ايميل هاي انتخابي به پوشه ي مورد نظر انجام خواهد گرفت.(شكل 5)
چگونه يك ايميل ارسال كنيم: مي خواهيم براي دوستمان يك پيام به شكل متن ارسال كنيم.تنها چيزي كه الآن به آن نيازمنديم، نشاني الكترونيكي دوستمان است.براي اين منظور گزينه ي new در طرف چپ صفحه را كليك مي كنيم و از ليستي كه نمايان مي شود،Email message را برمي گزينيم.(شكل 6) همانطور كه در شكل 8 مي بينيد متن ما نوشته شده است و مي توانيم آن را ارسال كنيم.قابليتي در ارسال پيامها وجود دارد و آن استفاده از شكلكهايي است كه با آنها مي توانيم احساسمان را از جملات واضح تر بيان كنيم.به اين شكلك ها (تصاوير كوچك از حالات گوناگون چهره)Emoticon گفته مي شود و براي دستيابي به آنها مي توانيد مطابق شكل 8 روي شكلك نشان داده شده كليك كنيد و Emoticon دلخواهتان را انتخاب نماييد. ابزارهاي ديگري هم براي تغيير در نماي متن شما وجود دارد كه از مهمترين آنها مي توان به علامت B، I و U اشاره كرد كه به ترتيب متن شما راBold يا ضخيم، Italic يا كج نويس و يا به صورت Underline يا زير خط دار تبديل مي كند.همينطور مي توانيد با ساير دكمه ها تمام يا قسمتي از متن خود را رنگي نماييد و فونت قلم و اندازه ي قلمتان را تغيير دهيد.(براي كاربراني كه از محيط هاي نگارشي استفاده مي كنند اين علائم آشنا است). مانند:....., نشاني ايميل دوم, نشاني ايميل اول:To گزينه اي به نام Blind carbon copy)Show Bcc) «رونوشت كاربُني مخفي» هم در سمت راست تصوير 9 قابل مشاهده است كه اگر روي آن كليك كنيد كادري باز خواهد شد و مي توانيد آدرسهاي ايميل مورد نظرتان را با كاما از يكديگر جدا كنيد.تفاوت آن با Cc در اين است كه كساني كه اين ايميل ارسالي شما را دريافت مي كنند نمي توانند در بالاي ايميلي كه از شما دريافت كرده اند نام ديگر افرادي را كه اين ايميل برايشان ارسال شده است را ببينند.در كادر جلوي Subject هم مي توانيد عنواني براي ايميلتان در نظر بگيريد.اگر هم اين كادر را خالي بگذاريد، باز هم امكان ارسال ايميلتان وجود دارد و مشكلي پيش نمي آيد. قسمتي كه با رنگ مشكي مشخص شده است Show stationery نام داشته كه پس از كليك روي آن همانطور كه در شكل 10 مشخص شده، اين گزينه به Hide stationery تغيير كرده است و در سمت راست صفحه، ستوني باز مي شود كه در آن انتخاب هاي مختلفي را مي توان ديد.بسته به متني كه مي خواهيد ارسال نماييد، يكي از اين قالب هاي مرتبط را انتخاب كنيد تا متن شما مانند شكل، در صفحه اي زيباتر قرار بگيرد.اگر از قرار دادن قالب براي متنتان منصرف شده ايد، گزينه ي None را كليك كنيد تا به وضعيت قبلي برگرديد. ولي هميشه ايميل ما متن نيست و لازم مي شود كه گاهي فايل تصويري، فايل صوتي، فايل ويدئويي و...و يا حتي يك فايل متني كه در محيط هايي مثل word نوشته شده است را ارسال كنيم.براي اين كار بايد فايل مورد نظرمان را به فايل اصلي Attach يا ضميمه كنيم.مراحل مربوط به شكل 6 را براي ارسال ايميل از سر مي گيريم. يعني از منويNew گزينه ي Email Message را انتخاب مي كنيم تا صفحه اي مشابه شكل7 ظاهر شود.گزينه ي Attach را در بالاي مكان آدرس نويسي مشاهده مي كنيد.اين گزينه را انتخاب كنيد تا شكل 11 نمايان شود. ياهو ابزاري براي اتچ كردن يا ضميمه كردن آسان دارد.چون براي اولين بار است كه مي خواهيد در ايميل آزمايشي كه ساخته ايد فايلي را اتچ كنيد، از شما براي نصب كردن اين امكان سؤال مي كند.ما فعلاً نيازي به اين نصب نداريم.پسNot Now در شكل 11 را كليك كنيد تا به ادامه ي كار كه انتخاب آدرس فايلي كه مي خواستيم آن را ضميمه كرده و ارسال كنيم بپردازيم. پس از ارسال، پيغام Message Sent را خواهيد ديد كه نشان مي دهد پيغام شما ارسال شده است.
ايميل هاي مزاحم يا هرز گاهي در Inbox خود، ايميل هايي را مي بينيم كه توسط شركت هاي تبليغاتي ارسال مي شود.گاهي اين ايميل ها به تعداد زيادي برايمان ارسال مي شود كه حتماً با گذشت زمان، خسته كننده بودن آنها را بهتر متوجه خواهيد شد. خود ياهو در بيشتر مواقع آنها را تشخيص مي دهد و به قسمت Spam يا هرزنامه انتقال مي دهد. (شكل 5 را مشاهده كنيد) در كادر مربع كنار ايميل مورد نظر تيك مي زنيم.سپس Spam در بالاي صفحه را كليك مي كنيم.از اين به بعد ايميل هاي ارسال شده از طرف اين فرستنده به هرزنامه منتقل مي شود.
ارسال پوشه تا اينجا چگونگي Attach كردن يك يا چند فايل به ايميل مان را بررسي كرديم.سؤالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا مي توانيم مجموع فايلهايمان را در يك پوشه قرار دهيم و آن پوشه را ارسال كنيم؟ در جواب بايد گفت كه اين كار به شكل مستقيم امكان پذير نيست.ولي مي توانيم پوشه را با كمك نرم افزارهايي مانند Win RAR يا Win Zipبه صورت يك فايل فشرده در آوريم و سپس آن را ضميمه و ارسال كنيم.براي انجام اين كار روي پوشه ي مورد نظر راست كليك كرده و از منوي ظاهر شده، گزينه ي Folder name rar" Add to" را انتخاب كنيد(Folder name نام پوشه اي است كه شما انتخاب كرده ايد). اگر اين گزينه در منوي مذكور نبود، گزينه Send To را انتخاب و از منوي ظاهر شده گزينه ي Folder (zipped)Compressed را انتخاب كنيد.آيكون پوشه ي فشرده شده ي انتخابي شما نمايان مي شود.اين فايل همان چيزيست كه مي خواستيد ارسال كنيد.
منبع: بانو،شماره- 27 نويسنده: ليلا رحماني نوع مطلب : با سيستم جديد اين افراد قادر خواهند بود كه با استفاده از چشمانشان با رايانه و محيط اطراف تعامل برقرار كنند.اين عينك ميتواند با رديابي حركات چشم فرد مكان نگاه كردن وي را تعيين كند و به وي امكان كنترل كردن يك مكاننماي واقع بر روي نمايشگر را درست مانند يك ماوس معمولي بدهد. فناوري طراحي شده از يك دستگاه ردياب چشم و يك نرم افزار هوشمند تشكيل شده است. دانشمندان كالج سلطنتي لندن عملكرد اين عينك را با مجاب كردن تعدادي از افراد به انجام بازي رايانه اي معمولي پونگ بدون استفاده از هر گونه گوشي ثابت كردند. كاربران همچنين قادر به بروز كردن وب و نوشتن ايميل بدون استفاده از دست بودند. اين ابزار GT3D از دو دوربين كنسول بازي ويديويي سريع تشكيل شده كه كمتر از 20 پوند بها دارند و در بيرون از خط بينايي به يك جفت عينك با قيمت سه پوند متصلاند. اين دوريبنها به طور مكرر تصاويري را از چشم تهيه كرده و محل اشاره مردمكها را شناسايي ميكنند. در نتيجه محققان از مجموعه اي از درجهبنديها براي پي بردن به اين كه فرد دقيقاً به كجاي نمايشگر نگاه ميكند، بهره ميبرند. آنها همچنين قادرند از درجهبنديهاي دقيقتر براي شناسايي نگاه خيره سه بعدي سوژهها استفاده كنند يعني اين كه آنها تا چه فاصلهيي نگاه ميكنند. اين امر به فرد امكان كنترل يك ويلچر الكترونيكي را با نگاه كردن به مكاني كه ميخواهد برود و يا كنترل يك بازوي مصنوعي رباتيك را ميدهد. براي اثبات كارآمدي اين ردياب چشم، محققان از سوژهها خواستند كه بازي ويديويي پونگ را انجام دهند. در اين بازي آنها از چشمانشان براي حركت دادن يك چوب براي ضربه زدن به يك توپ كه به دور نمايشگر ميجهيد، استفاده كردند. صورت دادن اين عمل با مكانيزمهاي خوانشگر از قبيل امواج مغزي دشوار است.شش نفر از اين افراد كه هيچ گاه از چشمانشان براي كنترل ورودي استفاده نكرده بودند، توانستند يك نمره بين 20 درصد از كاربران توانا پس از فقط 10 دقيقه استفاده از اين دستگاه براي نخستين بار كسب كنند.اين فناوري فقط يك وات برق استفاده مي كند و دادهها را به طور بيسيم و از طريق Wi-Fi يا USB به رايانه ويندوز يا Linux منتقل ميكند.
اين سيستم همچنين "معضل لمسي ميداس" را با اجازه دادن به كاربر به كليك بر روي يك آيتم نمايشگر توسط چشمها به جاي دكمه ماوس حل كرده است. اين مشكل سابقاً با خيره شدن به يك آيتم براي يك بازه زماني طولاني يا پلك زدن غيرعمدي حل شده بود. پلك زدن بخشي از رفتار طبيعي ماست و به طور غيرعمد رخ ميدهد. با اين حال دانشمندان انگليسي اين سيستم را به گونهاي مدرج كردند كه يك چشمك زدن عمدي ساده نشانگر يك كليك ماوس باشد. با طراحي سيستم مزبور آنها به دو هدف عمده دست يافتهاند: نخست طراحي يك چشم سه بعدي كه صدها برابر ارزانتر از سيستمهاي تجاري است و دوم استفاده از آن در ساخت يك رابط ماشين مغزي كه به بيماران امكان تعامل آسانتر و سريعتر را نسبت به فناوريهاي موجود تهاجمي كه دهها هزار برابر نيز گرانتر هستند، ميدهد. طراحي نرمافزار هوشمندتر و سختافزار براي خلق دستگاههايي كه به مردم سراسر جهان صرفنظر از شرايط جسمانيشان كمك كند، گام بعدي اين دانشمندان است.بهاي اين عينك حدود 40 پوند است. نوع مطلب : كمربند ايمني Beltbag نيز مانند كمربند ايمني با قفل فعال تنها براي سرنشينان عقب خودرو در نظر گرفته شده است.
مرسدس بنز در تلاش براي افزايش ايمني سرنشينان عقب خودرو، كمربند ايمنيتازهاي را طراحي كرده كه در هنگام تصادف مانند كيسه هوا عمل ميكند. افزايش حجم بخش نواري اين كمربند باعث ميشود از شدت ضربه ناشي از تصادم كاسته شود. مرسدس بنز اولينبار از كمربند ايمني Beltbag در نمونه مفهومي ESF2009 رونمايي كرد؛ اما اينبار تصميم دارد اين كمربند ايمني را در طراحي و توليد خودروهاي لوكسي كه هنوز ناشناس باقيماندهاند، استفاده كند. اين خودروساز آلماني پس از فورد دومين شركتي است كه به توليد كمربندهاي ايمني روآورده كه مانند كيسه هوا بر اثر برخورد پر از گاز شده و شرايط ايمنتري را براي سرنشينان فراهم خواهند كرد. كمربند ايمني Beltbag نيز مانند كمربند ايمني با قفل فعال تنها براي سرنشينان عقب خودرو در نظر گرفته شده است. اين كمربند نيز مانند نمونه طراحي شده توسط فورد، به سادگي و درست شبيه كمربندهاي ايمني ديگري كه در خودروهاي متعدد ميبينيم، بسته ميشود؛ اما طراحي بخش نواري آن متفاوت است و از لايههاي متعددي تشكيل شده كه ميتوانند توسط گاز توليد شده به وسيله ژنراتور توليد گاز از يكديگر فاصله گرفته و حجم آنرا تا 3 برابر بيشتر كنند. ژنراتور توليد گاز زماني وارد عمل خواهد شد كه حسگرهاي خودرو برخورد شديدي را در قسمت جلوي آن دريافت كنند. در اين صورت كمربند كه از گاز پر شده فضاي بيشتري را پوشش خواهد داد و ميتواند از قفسهسينه سرنشينان و اندامهاي داخلي آنها در برابر ضربه بهتر محافظت كند. به اين دليل كه با استفاده از ماكتهاي كنوني امكان اندازهگيري ميزان كاهش شدت ضربه توسط اين كمربندها وجود ندارد، دايملر مدلهاي مجازي انساني را به كار گرفته تا به كمك آنها فشار بيومكانيكي ناشي از ضربه را ارزيابي كند. اين مدلها پيش از اين براي ارزيابي عملكرد كمربند ايمني با قفل فعال كه هدف مشابهي را دنبال ميكند و براي بهبود ايمني سرنشينان در عقب خودرو طراحي شده، استفاده شدهاند. كارشناسان اين شركت ميگويند كيسه هوا ميتواند هنگام برخوردهاي شديد ايمني دو سرنشين جلوي خودرو را تأمين كند و به همين دليل آنها نيازي به اين كمربندهاي تازه ندارند. اين نمونه جديد به زودي در خودروهاي لوكسي كه كلاس آنها هنوز اعلام نشده، به كار گرفته خواهد شد. نوع مطلب : 3ميليون و صد هزار دقيقه، يعني چيزي بيش از 2 هزار و صد روز. اين مقدار زماني است كه اگر هارد ديسك جديد سي گيت را با موزيك پركنيد و به آنها گوش دهيد، باز هم كمي جاي خالي برايش باقي مي ماند! در سال هاي اخير با افزايش نياز و توقع كاربران، شركت هاي توليد كننده محصولات ديجيتال كم نياورده اند و پا به پاي كاربرانشان رشد كرده اند. نتيجه اين رشد را به خوبي در محصولات سي گيت مي بينيد. اين شركت هاردهاي قابل حملي ساخته كه ظرفيت شان به سه ترابايت مي رسد. طراحي و كارايي مزيت بيشتر محصولات امروزي نسبت به نياكانشان حق انتخابي است كه براي كاربر قائل مي شوند. برطبق اين قانون نانوشته سي گيت هارددرايوش را در ظرفيت هاي يك، دو و سه ترابايت توليد كرده. هارددرايوي كه هر سه مدلش بااكثر سيستم عامل هاي دنيا سازگاراست. اكس پي، ويستا، 8، مك و هرچيز ديگري كه براي برپايي جشن سيستم عامل ها كافي باشد سي گيت برخلاف اپل با همه دوست است! طراحي مشخصات - سايز( اينچ): 1/73×4/88×6/22 نقاط قوت وضعف - طراحي خوش استايل دانستنيهاي ديجيتال درهارد اكسترنال يك آدم خوره چه چيزهايي پيدا مي شود؟ اگر اهل موسيقي باشد، طبيعتا هاردش پرمي شود از قطعه و آلبوم و كنسرت. ممكن است اهل بازي باشد وحافظه هاردش را با بازي هاي قفل شكسته پركند يا اگر خيلي به روز باشد، چندين و چند فيلم سه بعدي را داخل هاردش جاي مي دهد. هركدام ازاين شخصيت ها نياز به يك حافظه همراه دارند تا همه جا ياري شان كند. در دانشگاه، در محل كاريا حتي در منزل. هاردديسك اكسترنال و اينترنالي كه معرفي كرديم، نسبت به قيمتش امكانات خوبي دارد. نسخه دوترابايتي اين هاردديسك با قيمت 140 دلار عرضه مي شود. يك قيمت مناسب كه اگر عوارض و ماليات و موارد ديگررا رويش بگذاريد، در ايران از 200 هزار تومان تجاوز نخواهد كرد.
نوع مطلب : با سيستم جديد اين افراد قادر خواهند بود كه با استفاده از چشمانشان با رايانه و محيط اطراف تعامل برقرار كنند.اين عينك ميتواند با رديابي حركات چشم فرد مكان نگاه كردن وي را تعيين كند و به وي امكان كنترل كردن يك مكاننماي واقع بر روي نمايشگر را درست مانند يك ماوس معمولي بدهد. فناوري طراحي شده از يك دستگاه ردياب چشم و يك نرم افزار هوشمند تشكيل شده است. دانشمندان كالج سلطنتي لندن عملكرد اين عينك را با مجاب كردن تعدادي از افراد به انجام بازي رايانه اي معمولي پونگ بدون استفاده از هر گونه گوشي ثابت كردند. كاربران همچنين قادر به بروز كردن وب و نوشتن ايميل بدون استفاده از دست بودند. اين ابزار GT3D از دو دوربين كنسول بازي ويديويي سريع تشكيل شده كه كمتر از 20 پوند بها دارند و در بيرون از خط بينايي به يك جفت عينك با قيمت سه پوند متصلاند. اين دوريبنها به طور مكرر تصاويري را از چشم تهيه كرده و محل اشاره مردمكها را شناسايي ميكنند. در نتيجه محققان از مجموعه اي از درجهبنديها براي پي بردن به اين كه فرد دقيقاً به كجاي نمايشگر نگاه ميكند، بهره ميبرند. آنها همچنين قادرند از درجهبنديهاي دقيقتر براي شناسايي نگاه خيره سه بعدي سوژهها استفاده كنند يعني اين كه آنها تا چه فاصلهيي نگاه ميكنند. اين امر به فرد امكان كنترل يك ويلچر الكترونيكي را با نگاه كردن به مكاني كه ميخواهد برود و يا كنترل يك بازوي مصنوعي رباتيك را ميدهد. براي اثبات كارآمدي اين ردياب چشم، محققان از سوژهها خواستند كه بازي ويديويي پونگ را انجام دهند. در اين بازي آنها از چشمانشان براي حركت دادن يك چوب براي ضربه زدن به يك توپ كه به دور نمايشگر ميجهيد، استفاده كردند. صورت دادن اين عمل با مكانيزمهاي خوانشگر از قبيل امواج مغزي دشوار است.شش نفر از اين افراد كه هيچ گاه از چشمانشان براي كنترل ورودي استفاده نكرده بودند، توانستند يك نمره بين 20 درصد از كاربران توانا پس از فقط 10 دقيقه استفاده از اين دستگاه براي نخستين بار كسب كنند.اين فناوري فقط يك وات برق استفاده مي كند و دادهها را به طور بيسيم و از طريق Wi-Fi يا USB به رايانه ويندوز يا Linux منتقل ميكند.
اين سيستم همچنين "معضل لمسي ميداس" را با اجازه دادن به كاربر به كليك بر روي يك آيتم نمايشگر توسط چشمها به جاي دكمه ماوس حل كرده است. اين مشكل سابقاً با خيره شدن به يك آيتم براي يك بازه زماني طولاني يا پلك زدن غيرعمدي حل شده بود. پلك زدن بخشي از رفتار طبيعي ماست و به طور غيرعمد رخ ميدهد. با اين حال دانشمندان انگليسي اين سيستم را به گونهاي مدرج كردند كه يك چشمك زدن عمدي ساده نشانگر يك كليك ماوس باشد. با طراحي سيستم مزبور آنها به دو هدف عمده دست يافتهاند: نخست طراحي يك چشم سه بعدي كه صدها برابر ارزانتر از سيستمهاي تجاري است و دوم استفاده از آن در ساخت يك رابط ماشين مغزي كه به بيماران امكان تعامل آسانتر و سريعتر را نسبت به فناوريهاي موجود تهاجمي كه دهها هزار برابر نيز گرانتر هستند، ميدهد. طراحي نرمافزار هوشمندتر و سختافزار براي خلق دستگاههايي كه به مردم سراسر جهان صرفنظر از شرايط جسمانيشان كمك كند، گام بعدي اين دانشمندان است.بهاي اين عينك حدود 40 پوند است. نوع مطلب : درباره وبلاگ آرشيو مطالب
موضوعات پيوندهاي وبلاگ صفحات جانبي آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات ديگر |
کليه حقوق اين وبلاگ براي
معرفي فناوري هاي روز دنيا محفوظ است |