معرفي فناوري هاي روز دنيا
به سايت ما خوش آمديد

تراشه‌هاي نيمه‌رساناي ميكروالكترونيك كه در سطوحي هرچه كوچك‌تر، با برقراري ارتباط مركزي و سلول‌هاي حافظه در رايانه‌هاي امروزي، شمار عمليات آن را افزايش مي‌دهند در برابر تراشه‌هايي كه در آن، به جاي عناصر نيمه‌رسانا، عناصر آلي يا بيومولكول‌ها تعبيه شود، وسيله‌اي ناچيز به شمار خواهند رفت.

در استوانه‌اي شيشه‌اي به بلندي يك ميليمتر و چندين لوله‌ي متصل به آن، چند عنصر گرما دهنده و لوله‌هاي سنجش، آب‌گوشتي تيره رنگ در مخمري مي‌جوشد و باكتري‌هايي در آن كشت داده مي‌شود، زيرا درصدد تهيه‌ي كامپيوتري جديد هستند.اينك آن ‌زمان سپري شده است كه با زحمتي فراوان در محفظه‌هايي خالي از ذره‌اي غبار، صفحه‌هاي بلور سيليسيوم تراش داده شود، ورقه ورقه گردد، زير تابش نور قرار گيرد، مجهز شود، شستشو داده شود، و سپس سيم‌هايي از آن بگذرانند.كامپيوترهاي نوين، ديگر با نيمه رسانا كار نخواهند كرد، بلكه به جاي آن، پروتئين است كه در آن‌ها به كار گرفته مي‌شود.اين چيزي است كه آن‌را بيوكامپيوتر مي‌نامند.
به ياري باكتري‌هايي كه از طريق ژن‌ها به‌دست مي‌آيند، مولكول‌هاي زنده‌اي، طي فعل و انفعالاتي گام به گام، در سطوح زيرين مورد نظر سازمان مي‌يابند.بيوكامپيوتري كه آماده مي‌شود به بزرگي يك توپ تنيس خواهد بود، ولي وسعت عمليات آن به مراتب از حسابگرهايي كه طي يك قرن اخير ساخته شده است و همه جا را پر كرده است، فراتر خواهد رفت.

كوين اولمر از شركت ژن امريكا در راكويل مريلند، اين دورنما را يك رؤيا نمي ‌پنداشت و به همراه چند تن ديگر از دانشمندان جهان، انديشه‌هاي جالبي درباره‌ي اين كه چگونه مي‌توان بر اساس مولكول، عناصرِ ارتباطي را ايجاد كرد، مطرح ساخت، و چنان‌چه روزي چنين امري صورت واقعيت پيدا كند آن‌گاه ما شاهد رخ‌دادِ بزرگ‌ترين انقلاب در تكنيك كامپيوتر خواهيم بود.
در تراشه‌هاي رايج كه كار تلفيق در مقياس وسيع (VLSI)را در برقراري ميليون‌ها ارتباط روي سطحي حدود يك سانتيمتر مربع انجام مي‌دهند، كوشش مي‌شود كه سطح مزبور به يك ميكرومترمربع كاهش يابد.تهيه‌ي چنين ساختار ظريفي با اِعمال روش‌هاي اپتيكي صورت مي‌پذيرد.اين به اين معني است كه به وسيله‌ي پالايه (فيلتر يا صافي)هاي ويژه، قسمت‌هايي حساس به نور از نيمه رسانا تحت تابش نور قرار مي‌گيرد، و در مورد ساختارهاي حتي كوچك‌تر از طول موجِ نورِ مورد استفاده، طول موج كوتاه‌ترِ مايكروويو يا اشعه‌ي رونتگن به‌كار برده مي‌شود.

امروز تكنولوژي سيليسيوم مي‌تواند مرز خود را تا زير يك دهم ميكرون برساند.ولي براي سطوحي كوچك‌تر از اين، ديگر نمي‌توان خواص الكتريكي بهتري را چون تأخير زماني كوتاه‌تر يا پذيرش عمل محدودتري را از آن انتظار داشت.اما از سويي ديگر، دشواري‌هاي تهيه و نيز كار تلفيق گسترده‌تر تراشه‌ها، روبه افزايش است.پيش از اين، در وسيله‌ي مزبور،گرماي اضافي و ازدست رفته، طوري متمركز مي‌شد كه انتقال آن ميسر نبود.از اين گذشته، هرچه عناصر لازم را نيز كوچك‌تر مي‌ساختند باز هم حضور اشعه‌ي آلفا موجب اختلال در آن مي‌گرديد. حتي اگر كوشش مي‌شد كه اندازه‌ي آن‌ها از يك دهم ميكرو متر هم كوچك‌تر شود باز اين امر نمي‌توانست مزيتي در بر داشته باشد.تنها جهشي كه در ميكروالكترونيك‌هاي بعدي پديد آمد محدود به اين بود كه فقط مجموعه‌ي متمركز بزرگ‌تري را در آن ايجاد نمايند، زيرا هزينه‌ي گرانِ توليد VLSI، ناگزير كارايي بيش‌تري را طلب مي‌كرد. از اين جهت، شركت‌هاي فيليپس و زيمنس، مركز گسترشي را بنا كردند تا با كمك سكه‌هاي طلاي هلندي به اين هدف دست يابند.
اما اكنون به نظر مي‌رسد به انتهاي مرزهاي امكانات فني و اقتصادي ميكروالكترونيك رسيده باشيم.ولي نبايد فراموش كنيم كه در دهه‌هاي پيش، چه پيش‌رفت‌هاي شگرفي در اين زمينه حاصل گرديده به گونه‌اي كه اگر مشابه چنين پيش‌رفتي در ساير زمينه‌ها مثلاً در زمينه‌ي توليد اتوموبيل به دست مي‌آمد يك فولكس واگن مي‌توانست همان كارايي يك رولزرويس را داشته باشد در حالي‌كه قيمت آن بسيار پايين بود. نظير همين پيش‌ رفت، و شايد هم گسترده‌تر، در زمينه‌ي الكترونيك هسته‌اي (يا مولكولي)حاصل شده و برخي كارشناسان اميد به تحقق آن دارند.مولكول‌هاي كامپيوتري‌اي كه صحبت از به‌كارگماري آن‌ها در برقرار ساختن ارتباط الكتريكي مي‌شود بسيار كوچك‌تر از كوچك‌ترين ميكروالكترونيك يك ميكروني بوده و اندازه‌ي هريك، تنها يك نانوميليمتر (يك هزارم ميكرون)است.در هر يك از دو بعد آن‌ها، مثل ابعادي كه در تراشه‌ها درنظر گرفته مي‌شود، نزديك به يك ميليون عنصر وجود دارد و چنان‌چه بخواهيم سه بعد آن را درنظر بگيريم – چيزي كه در تراشه‌هاي نيمه رساناي فعلي، تنها در ضخامت يك ميليمتر مقدور است – به ضريبي از يك ميليون مي‌رسيم.
از ديدگاه نظري، يك تراشه‌ي مولكولي قادر است كارايي يك ميليون، يك ميليارد يا حتي يك بيليون تراشه‌ي ميكروالكترونيك پيش‌رفته را داشته باشد.اين ارقام تنها و تنها از لحاظ نظري مي‌تواند درست باشد و چنان‌چه بخواهيم با توجه به واقعيت به آن بنگريم مسائل زير پيش مي‌آيد:


عناصر برقراري ارتباط مولكولي، اصولاً چگونه بايد عمل كنند؟
چگونه مي‌توان آن‌ها را به‌دست آورد، با يك‌ديگر مربوط ساخت و معماري عظيم مجتمع آن‌ها را به‌‌‌وجود آورد؟
چگونه مي‌توان ارتباط بين چنين عناصر ريز و كوچك را با جهان بزرگ فراهم ساخت؛ زيرا كامپيوتر به هر حال در خدمت بشر درآمده و بايد مورد استفاده‌ي بيش‌تر قرار گيرد.
مسأله‌ي نخست، موضوع پژوهش‌هايي است كه امروزه در امريكا در دست انجام است.مكانيسم‌هاي مختلفي در كاربرد آن به بحث گذاشته شده است و مولكول‌هاي خاصي پيشنهاد شده است.اما آزمايش‌هاي انجام يافته تاكنون عملاً به نتيجه‌ي مثبتي نيانجاميده است. براي دو مسأله‌ي ديگر هنوز پاسخي وجود ندارد.نخستين مطالعاتي كه در زمينه‌ي الكترونيك مولكولي به عمل آمد در سال 1974 ميلادي بود كه در آن هنگام، اري اويرام و مارك راتنر از آزمايشگاه پژوهش آي.بي.ام.در يورك تاون هايتس امريكا، موضوع مولكول‌هاي مصنوعي را پيش كشيدند كه چگونه وقتي در ميدان الكتريكي قرار گيرند مي‌توانند خصوصيات ديود را پيدا كنند. آنان چنين مي‌انديشيدند كه بايد مولكول‌هايي از قسمت‌هاي مختلف با صفات متفاوت با يك‌ديگر تركيب شوند به نحوي كه بخشي از آن كه نسبتاً آسان الكتروني را از دست مي‌دهد به عنوان دهنده، و بخش ديگر كه الكترون را جذب مي‌كند به عنوان گيرنده، به وسيله‌ي قسمتي نارسانا از مولكولي كه مانع انتقال مستقيم الكترون از دهنده به گيرنده است، با هم مربوط شوند. برپايه‌ي مكانيسم كوانتوم‌ها، الكترون مي‌تواند از ميان يك پل خنثي، گذرگاهي به بيرون بازكند و كم‌ترين انرژي خود را از دست ندهد.

انجام اين عمل، بدون وجود يك ميدان الكتريكي ميسر نيست و ايجاد گذرگاه، بسته به قدرت ميدان، يا نيروي گرانش خواهد بود.با تغيير جهت گرانش، گذرگاه در جهت مخالف ايجاد مي‌شود.خطوط مشخصه‌ي ارتباطي در اين مولكول‌ها، رابطه‌ي ميان گرانش و نيروي الكتريكي، درواقع شباهت كاملي به يك ديود نيمه رسانا دارد.رابرت متس‌گر و چارلز پانتا از دانشگاه ميسي‌سي‌پي، درصدد آن بودند كه اين فكر چندين ساله را به كرسي عمل بنشانند و با مولكول‌هاي مشابه به همان نتيجه دست يافته‌اند.

اين شاخص‌ها را چگونه بايد به‌دست آورد؟ و چگونه بايد با هر يك از مولكول‌ها دايره‌ي ارتباط را برقرار ساخت؟ گرچه روي اين مسأله كار شده است اما تاكنون براي اثبات علمي هيچ كدام تاكنون توفيقي حاصل نشده است.با وجود اين، اندازه‌هايي را كه آن‌ها براي يك ديود مولكولي ارائه كرده‌اند بسيار جالب به نظر مي‌رسد:طولِ دو دهم نانومتر، عرض يك دهم نانومتر، و ارتفاع پنج صدم نانومتر.بنابراين ادعا، ديود مزبور ده به توان منفي چهارده برابر حجم يك ديود نيمه رساناي امروزه (به ابعاد پنج ميكرون در پنج ميكرون در سه ميكرون)را خواهد داشت.
از مدت‌ها پيش پي برده بودند كه مولكول‌هاي آلي، مي‌توانند رساناي الكتريسيته باشند.به‌عنوان مثال، پلي استيلن كه خود يك نيمه رساناست تشكيل شده است از زنجيره‌اي متشكل از شمار زيادي اتم كربن كه به تناوب، به صورت ساده و مضاعف، به يك‌ديگر مربوط شده‌اند:…-C=C-C=C-C=C-… و به‌علاوه، به هر اتم كربن يك اتم هيدروژن نيز متصل است.الكترون دومِ موجود در ارتباط مضاعف، نسبتاً ساده حركت مي‌كند (اتصال پي)و مي‌تواند در انتقال الكتريسيته مورد استفاده قرار گيرد.

با پيوستن به ساير اتم‌ها يا گروه اتم‌ها، مثلاً وقتي به‌جاي قسمتي از اتم‌هاي هيدروژن بنشيند، قابليت رسانش پلي استيلن به اندازه‌ي يك فلز رسانا افزايش مي‌يابد.بنابراين، مي‌توان تصور كرد كه چنين زنجيره‌هاي مولكولي، به‌عنوان عامل هدايت ميان عناصر برقراري ارتباط، به كار گرفته شود، ولي ارسال علامت، لزوماً نبايد كه به صورت الكتريكي انجام شود.هم‌چنين موضوع موسوم به سوليتون‌ها در انتقال اطلاعات، مبهم باقي مي‌ماند. پيشاهنگ طرح اين فكر، فورست كارتر از آزمايشگاه ناوال در واشنگتن بود كه يكي از سخت‌كوش‌ترين افراد در بخش الكترونيك هسته‌اي محسوب مي‌شد و در ماه مارچ سال 1983 ميلادي، چندمين كارگاه سيستم‌هاي الكترونيك هسته‌اي را در واشنگتن سازمان داد كه به‌طور يقين با اهميت‌ترين دانشمندان از چهار گوشه‌ي جهان در آن شركت كردند تا به اين مسائل بپردازند. سوليتون‌ها، ساختارهايي موجي هستند كه در بسياري از فرايند هاي غيرخطي ظاهر مي‌شوند.برخلاف امواج خطي نور در خلأ، به صورت امواج تپه‌اي شكل و به‌طور جدا از هم ظاهر مي‌شوند. سوليتون با شكل و سرعت ثابت حركت كرده و مي‌تواند بدون هيچ اشكالي با سوليتون ديگر درآميزد.
به نمونه‌هايي از سوليتون‌ها، مثلاً امواج درون يك كانال، يا ضربه‌هاي نوري در الياف شيشه‌اي – هنگامي كه شديد بوده و با اثر غيرخطي ظاهر شوند – مي‌توان اشاره كرد.هم‌چنين مي‌توان فكر كرد كه تك‌قطبي مغناطيسي كه اين همه مورد بحث قرار گرفته است – چنان‌چه اصلاً وجود داشته باشد – چيزي جز سوليتون نمي‌تواند باشد.ولي آيا در مولكول هم سوليتون وجود دارد؟ فورست كارتر به وجود سوليتون در مولكول، اطمينان مي‌داد.براي مثال، در مولكول‌هاي پلي استيلن و تركيب ساده و مضاعف اتم‌هاي كربن آن در اين‌جا، نكته‌ي مهم و تعيين كننده‌اي كه به آن برمي‌خوريم آن است كه در دو ساختار كاملاً مشابه از چنين مولكول‌هايي، وضعيت تركيب مي‌تواند به اين صورت‌ها باشد:A:…=C-C=C-C=C-C=… و B:…-C=C-C=C-C=C-…، و تفاوتي كه در آن ملاحظه مي‌شود ارتباط ساده و مضاعفي است كه جاي آن‌ها با هم عوض شده است.اينك مي‌توان زنجيره‌ي درازي از آن را درنظر گرفت كه در انتهاي سمت چپ داراي ساختار A، و در سمت راست داراي ساختار B باشد.در جايي ميان اين زنجيره، ترتيب محاسبه به نحو ديگري درخواهد آمد، زيرا يك اتم كربن از دست رفته و پيوند با دو اتم مجاور به صورت ساده درمي‌آيد:…=C-C-C=C-C=C-… اتمي كه به فاصله‌ي يك اتم بعد از اين اتم قرار گرفته، جريان مزبور، به آن ادامه يافته و پيوستگي مضاعف آن با اتم مجاور بعدي، همان‌گونه كه بايد باشد، ادامه پيدا مي‌كند.گذار از ساختار A به ساختار B با نشانه‌هاي زير صورت مي‌گيرد:
در يك ناحيه از زنجيره انجام مي‌شود.
مي‌تواند در طول زنجيره حركت كند.
فقط موقعي ناپديد مي‌شود كه به انتهاي زنجيره برسد.
اين دقيقاً همان شرايطي است كه وجود سوليتون را ممكن مي‌سازد.به ويژه نكته‌ي سوم در گذار و تبديل ساختارها به يك‌ديگر، براي سوليتون ضروري است، زيرا برطبق آن سوليتون وقتي ناپديد شده و از بين مي‌رود كه با حركت خود، از مولكول خارج شود.بنابراين، از مكانيسم مزبور مي‌توان در انتقال اطلاعات و هم‌چنين جمع‌آوري و ذخيره‌ي آن و طراحي وسيله‌ي برقراري ارتباط استفاده‌ي كامل به‌عمل آورد.هانس سيكسل از دانشگاه اشتوتگارت، در مورد برقراري ارتباط سوليتوني كه با تابش اشعه به كار مي‌افتد، طرحي ارائه داده است.بر اساس اين طرح بايد يك مولكول فتوكروم به زنجيره‌ي پلي‌استيلن وارد كرد.فتوكروم بدين معني است كه اشعه‌ي نور در مناسبات پيوندي مولكول‌ها، هم‌شكلي و هماهنگي آن‌ها را تغيير داده و اين امر از بيرون، به‌وسيله‌ي تغيير رنگ ماده مشاهده مي‌شود.سيكسل، به‌طور مشخص، ساختماني از ساليسيلي دينانيلين را پيشنهاد مي‌كند.اين مولكول، حاوي يك بنزول حلقه‌اي شكل است كه به‌عنوان حلقه‌اي از حلقه‌هاي زنجيره شمرده مي‌شود.درحالت اول كه پيوند آن، چه به صورت ساده و چه به صورت مضاعف باشد سوليتون‌ها مي‌توانند در طول آن حركت كنند.حال چنان‌چه نوري با بسامد معين به آن تابيده شود پيوندها به‌صورت مضاعف به حلقه ‌ي بنزول و بقيه‌ي اجزاي متشكله‌ي ساليسيلي دينانيلين بسته مي‌شود آن‌گاه در زنجيره يك بازوي پيوند به صورت ساده باقي مي‌ماند كه مانع عبور سوليتون مي‌گردد.با بسامد ديگري از نور، مي‌توان مولكول را به حالت اول بازگرداند و به همين نحو، به طور دل‌خواه عمل قطع و وصل را انجام داد.
فارست كارتر بر پايه‌ي مكانيسم سوليتون، انجام يك رشته اختراع‌ها را ميسر مي‌داند.اختراع‌هايي مانندِ موج‌ياب سوليتون، قطع و وصل سوليتون، مولد يا ژنراتور سوليتون، تقويت كننده‌ي سوليتون، و خازن سوليتون.هرچند ممكن است اين انديشه‌ها بسيار جالب به‌نظر برسند، اما نبايد فراموش كرد كه همه‌ي آن‌ها در حال حاضر هنوز واقعيت نيافته‌اند.آزمايش‌هاي گوناگون حتي يك‌بار هم به اثبات چيزي نيانجاميده است بلكه اين ابهام را افزون‌تر تموده است كه آيا واقعاً در پلي استيلن، سوليتون وجود دارد يا نه. هنوز به درستي معلوم نيست با چه شتابي گسترش مي‌يابند، چه مقدار انرژي با خود حمل مي‌كنند؛ تازه پس از روشن شدن اين‌ها، جنبه‌ي عملي آن مورد پرسش قرار مي‌گيرد.
اين انديشه‌ها در مورد مكانيسم برقراري ارتباط، از ديدگاه نظري كم و كسري ندارند.هر مولكول كه در هم‌شكلي و هماهنگي ثابت و متفاوت از نوع ديگر ظاهر شده و زير تأثير عامل خارجي به صورت ديگري درآيد مي‌تواند براي اين امر، مناسب به شمار آيد.در يك مولكول كه پيوندهاي هيدروژن در آن مثلاً به صورت-O-H…O باشد هيدروژن مي‌تواند با ايجاد يك ميدان الكتريكي جا‌به‌جا گردد، بدين صورت كه از گروه -OH يك گروه =O- و عكس آن =O...H-O- ايجاد شود.

فرض كنيم كه برقراري ارتباط مولكولي واقعاً همان‌گونه كه از آن انتظار داريم به‌عمل درآيد.در اين صورت اين پرسش پيش مي‌آيد كه چگونه مي‌توان آن‌ها را با يك‌ديگر يك‌جا فراهم آورد.در مورد عناصري با ابعادي چنين ريز و كوچك، بايد كه مكانيسم‌هاي ارگانيك آن‌ها را يافت.يك راه آن عمل به گفته‌ي كوين‌اولمر است.بنابر عقيده‌ي او، عناصر ارتباطي، حتي به‌صورت پروتئين نيز مي‌تواند ساخته شود.نقشه‌ي ساختماني پروتئين مزبور را مي‌توان با روش‌هاي ژن-تكنيكي در دي.ان.اِي.باكتري‌ها به‌وجود آورد.

در يك مخمر، باكتري‌هاي كشت داده شده و مقدار مورد نياز پروتئين را تهيه مي‌كنند.هزينه‌ي اين كار – در مقايسه با توليد VLSI - بسيار ناچيز است.بر اين اساس، مي‌تواند تمام هسته‌ي كامپيوتر، ساخته شده و تكثير گردد.دي.ان.اِي.نه تنها حاوي كليد توليد شيميايي پروتئين است، بلكه فراتر از آن، براي ساختمان تمام ارگانيسم ‌ها نيز لازم است. مثلاً در توليد انسولين، ساختار ژن‌ها كاملاً مشخص است.كنترل ژنتيكي است كه در توليد انسولين فقط در سلول‌هاي معيني اثر مي‌گذارد، در حالي كه دي.ان.اِي.در همه‌ي سلول‌هاي بدن به يك شكل وجود دارد.از اين رو ساختار ژن ها مي‌تواند پروتئين را به‌عنوان هسته‌ي اوليه‌ي ساختمان يك كامپيوتر توليد كند و كنترل ژن‌ها، آن را به سوي هدف‌هاي مورد نظر هدايت نمايد.بنابراين مي‌توان فكر كرد كه با مقايسه‌ي ارگانيسم‌هاي بسيار ساده‌ي اوليه، طرح ساختمان يك بيوكامپيوتر با كد كردن ژن‌ها و پيوست آن از طريق دي.ان.اِيِ.باكتري‌ها انجام‌پذير باشد.

ولي همه‌ي اين‌ها فقط نوايي است كه در آينده به گوش خواهد رسيد.وضعيت امروزي الكترونيك هسته‌اي را مي‌توان با ميكروالكترونيك سال 1926 مقايسه كرد.در آن زمان، ژوليوس اوگارليلينفلد، اثر ميدان ترانزيستور (اف اي تي)را فقط به صورت نظريه به ثبت رساند؛ كسي نمي‌دانست چگونه بايد به آن جامه‌ي عمل پوشاند. تنها هنگامي كه در سال 1948 ميلادي توسط باردين، براتاين و شوكلي، ترانزيستورهاي دوقطبي اختراع گرديد و بدين طريق تكنولوژي نيمه رساناها به وجود آمد، امكان آن فراهم شد تا انديشه‌هاي ليلينفلد به واقعيت بپيوندد. امروز نيز تقريباً تمام ميكروالكترونيك بر پايه‌ي اف اي تي بنا شده است. بديهي است كه الكترونيك هسته‌اي نيز بايد مورد پرسش‌هاي نقادانه قرار گيرد، ولي اين‌كه براي برخي پرسش‌ها پاسخي يافت نشده است به معني اين نيست كه نتيجه بگيريم كه همه‌ي آن‌ها زاييده‌ي تخيل محض هستند.
پرسش‌هاي چندي در اين زمينه وجود دارد از جمله:وسيله‌ي برقراري ارتباط در تراشه‌هاي ميكروالكتروني امروزي، با تمام كوچكي ساختار آن ها، به صورت مجموعه‌اي از داده‌هايي به اندازه‌ي حداكثر صد هزار تا يك ميليون است كه توسط تعداد بي‌شماري از الكترون‌ها حمل مي‌شود.دستگاه پيشنهادي الكترونيك هسته‌اي، برخلاف آن، با چند اكترون يا سليتون كار مي‌كند. بنابراين، امكان پديدار شدن نوسان‌هاي محاسبه‌اي در مقياسي فراوان وجود خواهد داشت كه در عمل مكانيكي كوانتم‌ها، خود را ظاهر مي‌سازند. فعاليت قطعه‌ها، براثر ايجاد گذرگاه مكانيكي كوانتوم‌ها انجام مي‌گيرد. ولي در همين امر نيز به‌ واسطه‌ي ايجاد گذرگاه‌ هاي ساخته شده توسط الكترون‌ها در بعضي قسمت‌هاي ديگر و مستقل از گذرگاه‌هاي برنامه ريزي شده‌ي مورد نظر، بروز اشتباه‌ هاي فراوان در ارتباط ممكن مي‌گردد.از اين رو، معماري يك كامپيوتر هسته‌اي يا بيوكامپيوتر بايد به‌گونه‌اي خاص طراحي گردد، به صورتي كه در آن، بسياري از عناصر، به موازات يك‌ديگر وظيفه‌ي مشترك و همساني داشته باشند تا بدين وسيله، اشتباه‌هاي محاسبه‌اي آن اصلاح شود.
زماني كه به ياري ژن-تكنيك، تهيه‌ي عناصر متشكله‌ي كامپيوتر ممكن گرديد، آن‌گاه تمام ساختمان كامپيوتر در ارتباط با انحراف از نقشه‌ي اوليه، دقيقاً محاسبه مي‌شود. مسأله‌ي مهم‌تر اين كه، تابش‌هاي خارجي، پيوند هاي مولكولي را به هم مي‌ريزد و اين به‌هم‌ريختگي موجب تغيير ارتباط مي‌گردد.حتي نور معمولي نيز مي‌تواند در اين مورد نقشي مهم داشته باشد.بنابراين بايد با محاسبه‌ي معماري آن، بروز چنين تغييري در ژن‌ها را به‌طور انعطاف‌پذيري مهار كند.
به هر حال، افزايش حساب شده‌ي عمليات كامپيوتر، بيش از اين ديگر با كوچك‌تر كردن عناصر متشكله‌ي آن، نمي‌تواند مورد استفاده واقع شود؛ زيرا احتمالاً ضريب بالايي از اشتباهات را به همراه خواهد داشت.حال، مسأله‌ي برهم‌كنش، مسأله‌ي ارتباط با جهان است كه باقي مي‌ماند.در جايي كه بايد اطلاعات به‌دست آمده از سيستم هسته‌اي در دسترس استفاده كنندگان قرار گيرد، چگونه بايد ساختاري چنين ظريف اين ارتباط را برقرار سازد؟ طول موج‌هاي مختلف و فراوان نور، ساختارهاي ظريف مولكولي را انتخاب كرده و به هم پيوند مي‌دهد و درست به ‌همين جهت نمي‌توان اجزاي متشكله‌ي ميكروالكتروني را به‌طور دل‌خواه كوچك‌تر نمود. عناصر رساناي مولكولي را بايد در نقاط ارتباطي، مثلاً به سيم‌هاي ضخيم‌تر يا مولكول‌هاي درشت‌تر، متصل كرد تا سطح تماس بزرگ‌تري به‌وجود آيد كه بتواند به‌وسيله‌ي نور، هدايت شود.در اين مورد نيز، در حال حاضر، به‌جز اين، انديشه‌ي مشخص ديگري وجود ندارد.
اما در سوي ديگر، طبيعتي قرار دارد كه بر پايه‌ي فعاليت‌هاي مولكول‌ها مي‌تواند با سيستم بسيار هوشمندانه‌تري از كامپيوترها عمل نمايد و كار آن، برخلاف تمام ادعاهاي اعجاب‌انگيز در مورد كامپيوتر، مي‌تواند دقيق و خالي از نقص باشد.براي رفع هر سوء تفاهمي بايد گفت:هدف بيوكامپيوتر و منظور از بحثي كه در بالا بدان اشاره شد اين نيست كه مثلاً تقليدي از مغز انساني شود، بلكه صرفاً جانشين ساختن مولكول و هرچه كوچك‌تر نمودن هسته‌ي اوليه‌ي عناصر نيمه رساناي امروزي است، در حالي كه همواره اطلاعات بايد به شيوه‌ي رقمي برپايه‌ي دوفازي در آن ذخيره شده و روي آن كار شود.



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:17

تراشه‌هاي نيمه‌رساناي ميكروالكترونيك كه در سطوحي هرچه كوچك‌تر، با برقراري ارتباط مركزي و سلول‌هاي حافظه در رايانه‌هاي امروزي، شمار عمليات آن را افزايش مي‌دهند در برابر تراشه‌هايي كه در آن، به جاي عناصر نيمه‌رسانا، عناصر آلي يا بيومولكول‌ها تعبيه شود، وسيله‌اي ناچيز به شمار خواهند رفت.

در استوانه‌اي شيشه‌اي به بلندي يك ميليمتر و چندين لوله‌ي متصل به آن، چند عنصر گرما دهنده و لوله‌هاي سنجش، آب‌گوشتي تيره رنگ در مخمري مي‌جوشد و باكتري‌هايي در آن كشت داده مي‌شود، زيرا درصدد تهيه‌ي كامپيوتري جديد هستند.اينك آن ‌زمان سپري شده است كه با زحمتي فراوان در محفظه‌هايي خالي از ذره‌اي غبار، صفحه‌هاي بلور سيليسيوم تراش داده شود، ورقه ورقه گردد، زير تابش نور قرار گيرد، مجهز شود، شستشو داده شود، و سپس سيم‌هايي از آن بگذرانند.كامپيوترهاي نوين، ديگر با نيمه رسانا كار نخواهند كرد، بلكه به جاي آن، پروتئين است كه در آن‌ها به كار گرفته مي‌شود.اين چيزي است كه آن‌را بيوكامپيوتر مي‌نامند.
به ياري باكتري‌هايي كه از طريق ژن‌ها به‌دست مي‌آيند، مولكول‌هاي زنده‌اي، طي فعل و انفعالاتي گام به گام، در سطوح زيرين مورد نظر سازمان مي‌يابند.بيوكامپيوتري كه آماده مي‌شود به بزرگي يك توپ تنيس خواهد بود، ولي وسعت عمليات آن به مراتب از حسابگرهايي كه طي يك قرن اخير ساخته شده است و همه جا را پر كرده است، فراتر خواهد رفت.

كوين اولمر از شركت ژن امريكا در راكويل مريلند، اين دورنما را يك رؤيا نمي ‌پنداشت و به همراه چند تن ديگر از دانشمندان جهان، انديشه‌هاي جالبي درباره‌ي اين كه چگونه مي‌توان بر اساس مولكول، عناصرِ ارتباطي را ايجاد كرد، مطرح ساخت، و چنان‌چه روزي چنين امري صورت واقعيت پيدا كند آن‌گاه ما شاهد رخ‌دادِ بزرگ‌ترين انقلاب در تكنيك كامپيوتر خواهيم بود.
در تراشه‌هاي رايج كه كار تلفيق در مقياس وسيع (VLSI)را در برقراري ميليون‌ها ارتباط روي سطحي حدود يك سانتيمتر مربع انجام مي‌دهند، كوشش مي‌شود كه سطح مزبور به يك ميكرومترمربع كاهش يابد.تهيه‌ي چنين ساختار ظريفي با اِعمال روش‌هاي اپتيكي صورت مي‌پذيرد.اين به اين معني است كه به وسيله‌ي پالايه (فيلتر يا صافي)هاي ويژه، قسمت‌هايي حساس به نور از نيمه رسانا تحت تابش نور قرار مي‌گيرد، و در مورد ساختارهاي حتي كوچك‌تر از طول موجِ نورِ مورد استفاده، طول موج كوتاه‌ترِ مايكروويو يا اشعه‌ي رونتگن به‌كار برده مي‌شود.

امروز تكنولوژي سيليسيوم مي‌تواند مرز خود را تا زير يك دهم ميكرون برساند.ولي براي سطوحي كوچك‌تر از اين، ديگر نمي‌توان خواص الكتريكي بهتري را چون تأخير زماني كوتاه‌تر يا پذيرش عمل محدودتري را از آن انتظار داشت.اما از سويي ديگر، دشواري‌هاي تهيه و نيز كار تلفيق گسترده‌تر تراشه‌ها، روبه افزايش است.پيش از اين، در وسيله‌ي مزبور،گرماي اضافي و ازدست رفته، طوري متمركز مي‌شد كه انتقال آن ميسر نبود.از اين گذشته، هرچه عناصر لازم را نيز كوچك‌تر مي‌ساختند باز هم حضور اشعه‌ي آلفا موجب اختلال در آن مي‌گرديد. حتي اگر كوشش مي‌شد كه اندازه‌ي آن‌ها از يك دهم ميكرو متر هم كوچك‌تر شود باز اين امر نمي‌توانست مزيتي در بر داشته باشد.تنها جهشي كه در ميكروالكترونيك‌هاي بعدي پديد آمد محدود به اين بود كه فقط مجموعه‌ي متمركز بزرگ‌تري را در آن ايجاد نمايند، زيرا هزينه‌ي گرانِ توليد VLSI، ناگزير كارايي بيش‌تري را طلب مي‌كرد. از اين جهت، شركت‌هاي فيليپس و زيمنس، مركز گسترشي را بنا كردند تا با كمك سكه‌هاي طلاي هلندي به اين هدف دست يابند.
اما اكنون به نظر مي‌رسد به انتهاي مرزهاي امكانات فني و اقتصادي ميكروالكترونيك رسيده باشيم.ولي نبايد فراموش كنيم كه در دهه‌هاي پيش، چه پيش‌رفت‌هاي شگرفي در اين زمينه حاصل گرديده به گونه‌اي كه اگر مشابه چنين پيش‌رفتي در ساير زمينه‌ها مثلاً در زمينه‌ي توليد اتوموبيل به دست مي‌آمد يك فولكس واگن مي‌توانست همان كارايي يك رولزرويس را داشته باشد در حالي‌كه قيمت آن بسيار پايين بود. نظير همين پيش‌ رفت، و شايد هم گسترده‌تر، در زمينه‌ي الكترونيك هسته‌اي (يا مولكولي)حاصل شده و برخي كارشناسان اميد به تحقق آن دارند.مولكول‌هاي كامپيوتري‌اي كه صحبت از به‌كارگماري آن‌ها در برقرار ساختن ارتباط الكتريكي مي‌شود بسيار كوچك‌تر از كوچك‌ترين ميكروالكترونيك يك ميكروني بوده و اندازه‌ي هريك، تنها يك نانوميليمتر (يك هزارم ميكرون)است.در هر يك از دو بعد آن‌ها، مثل ابعادي كه در تراشه‌ها درنظر گرفته مي‌شود، نزديك به يك ميليون عنصر وجود دارد و چنان‌چه بخواهيم سه بعد آن را درنظر بگيريم – چيزي كه در تراشه‌هاي نيمه رساناي فعلي، تنها در ضخامت يك ميليمتر مقدور است – به ضريبي از يك ميليون مي‌رسيم.
از ديدگاه نظري، يك تراشه‌ي مولكولي قادر است كارايي يك ميليون، يك ميليارد يا حتي يك بيليون تراشه‌ي ميكروالكترونيك پيش‌رفته را داشته باشد.اين ارقام تنها و تنها از لحاظ نظري مي‌تواند درست باشد و چنان‌چه بخواهيم با توجه به واقعيت به آن بنگريم مسائل زير پيش مي‌آيد:


عناصر برقراري ارتباط مولكولي، اصولاً چگونه بايد عمل كنند؟
چگونه مي‌توان آن‌ها را به‌دست آورد، با يك‌ديگر مربوط ساخت و معماري عظيم مجتمع آن‌ها را به‌‌‌وجود آورد؟
چگونه مي‌توان ارتباط بين چنين عناصر ريز و كوچك را با جهان بزرگ فراهم ساخت؛ زيرا كامپيوتر به هر حال در خدمت بشر درآمده و بايد مورد استفاده‌ي بيش‌تر قرار گيرد.
مسأله‌ي نخست، موضوع پژوهش‌هايي است كه امروزه در امريكا در دست انجام است.مكانيسم‌هاي مختلفي در كاربرد آن به بحث گذاشته شده است و مولكول‌هاي خاصي پيشنهاد شده است.اما آزمايش‌هاي انجام يافته تاكنون عملاً به نتيجه‌ي مثبتي نيانجاميده است. براي دو مسأله‌ي ديگر هنوز پاسخي وجود ندارد.نخستين مطالعاتي كه در زمينه‌ي الكترونيك مولكولي به عمل آمد در سال 1974 ميلادي بود كه در آن هنگام، اري اويرام و مارك راتنر از آزمايشگاه پژوهش آي.بي.ام.در يورك تاون هايتس امريكا، موضوع مولكول‌هاي مصنوعي را پيش كشيدند كه چگونه وقتي در ميدان الكتريكي قرار گيرند مي‌توانند خصوصيات ديود را پيدا كنند. آنان چنين مي‌انديشيدند كه بايد مولكول‌هايي از قسمت‌هاي مختلف با صفات متفاوت با يك‌ديگر تركيب شوند به نحوي كه بخشي از آن كه نسبتاً آسان الكتروني را از دست مي‌دهد به عنوان دهنده، و بخش ديگر كه الكترون را جذب مي‌كند به عنوان گيرنده، به وسيله‌ي قسمتي نارسانا از مولكولي كه مانع انتقال مستقيم الكترون از دهنده به گيرنده است، با هم مربوط شوند. برپايه‌ي مكانيسم كوانتوم‌ها، الكترون مي‌تواند از ميان يك پل خنثي، گذرگاهي به بيرون بازكند و كم‌ترين انرژي خود را از دست ندهد.

انجام اين عمل، بدون وجود يك ميدان الكتريكي ميسر نيست و ايجاد گذرگاه، بسته به قدرت ميدان، يا نيروي گرانش خواهد بود.با تغيير جهت گرانش، گذرگاه در جهت مخالف ايجاد مي‌شود.خطوط مشخصه‌ي ارتباطي در اين مولكول‌ها، رابطه‌ي ميان گرانش و نيروي الكتريكي، درواقع شباهت كاملي به يك ديود نيمه رسانا دارد.رابرت متس‌گر و چارلز پانتا از دانشگاه ميسي‌سي‌پي، درصدد آن بودند كه اين فكر چندين ساله را به كرسي عمل بنشانند و با مولكول‌هاي مشابه به همان نتيجه دست يافته‌اند.

اين شاخص‌ها را چگونه بايد به‌دست آورد؟ و چگونه بايد با هر يك از مولكول‌ها دايره‌ي ارتباط را برقرار ساخت؟ گرچه روي اين مسأله كار شده است اما تاكنون براي اثبات علمي هيچ كدام تاكنون توفيقي حاصل نشده است.با وجود اين، اندازه‌هايي را كه آن‌ها براي يك ديود مولكولي ارائه كرده‌اند بسيار جالب به نظر مي‌رسد:طولِ دو دهم نانومتر، عرض يك دهم نانومتر، و ارتفاع پنج صدم نانومتر.بنابراين ادعا، ديود مزبور ده به توان منفي چهارده برابر حجم يك ديود نيمه رساناي امروزه (به ابعاد پنج ميكرون در پنج ميكرون در سه ميكرون)را خواهد داشت.
از مدت‌ها پيش پي برده بودند كه مولكول‌هاي آلي، مي‌توانند رساناي الكتريسيته باشند.به‌عنوان مثال، پلي استيلن كه خود يك نيمه رساناست تشكيل شده است از زنجيره‌اي متشكل از شمار زيادي اتم كربن كه به تناوب، به صورت ساده و مضاعف، به يك‌ديگر مربوط شده‌اند:…-C=C-C=C-C=C-… و به‌علاوه، به هر اتم كربن يك اتم هيدروژن نيز متصل است.الكترون دومِ موجود در ارتباط مضاعف، نسبتاً ساده حركت مي‌كند (اتصال پي)و مي‌تواند در انتقال الكتريسيته مورد استفاده قرار گيرد.

با پيوستن به ساير اتم‌ها يا گروه اتم‌ها، مثلاً وقتي به‌جاي قسمتي از اتم‌هاي هيدروژن بنشيند، قابليت رسانش پلي استيلن به اندازه‌ي يك فلز رسانا افزايش مي‌يابد.بنابراين، مي‌توان تصور كرد كه چنين زنجيره‌هاي مولكولي، به‌عنوان عامل هدايت ميان عناصر برقراري ارتباط، به كار گرفته شود، ولي ارسال علامت، لزوماً نبايد كه به صورت الكتريكي انجام شود.هم‌چنين موضوع موسوم به سوليتون‌ها در انتقال اطلاعات، مبهم باقي مي‌ماند. پيشاهنگ طرح اين فكر، فورست كارتر از آزمايشگاه ناوال در واشنگتن بود كه يكي از سخت‌كوش‌ترين افراد در بخش الكترونيك هسته‌اي محسوب مي‌شد و در ماه مارچ سال 1983 ميلادي، چندمين كارگاه سيستم‌هاي الكترونيك هسته‌اي را در واشنگتن سازمان داد كه به‌طور يقين با اهميت‌ترين دانشمندان از چهار گوشه‌ي جهان در آن شركت كردند تا به اين مسائل بپردازند. سوليتون‌ها، ساختارهايي موجي هستند كه در بسياري از فرايند هاي غيرخطي ظاهر مي‌شوند.برخلاف امواج خطي نور در خلأ، به صورت امواج تپه‌اي شكل و به‌طور جدا از هم ظاهر مي‌شوند. سوليتون با شكل و سرعت ثابت حركت كرده و مي‌تواند بدون هيچ اشكالي با سوليتون ديگر درآميزد.
به نمونه‌هايي از سوليتون‌ها، مثلاً امواج درون يك كانال، يا ضربه‌هاي نوري در الياف شيشه‌اي – هنگامي كه شديد بوده و با اثر غيرخطي ظاهر شوند – مي‌توان اشاره كرد.هم‌چنين مي‌توان فكر كرد كه تك‌قطبي مغناطيسي كه اين همه مورد بحث قرار گرفته است – چنان‌چه اصلاً وجود داشته باشد – چيزي جز سوليتون نمي‌تواند باشد.ولي آيا در مولكول هم سوليتون وجود دارد؟ فورست كارتر به وجود سوليتون در مولكول، اطمينان مي‌داد.براي مثال، در مولكول‌هاي پلي استيلن و تركيب ساده و مضاعف اتم‌هاي كربن آن در اين‌جا، نكته‌ي مهم و تعيين كننده‌اي كه به آن برمي‌خوريم آن است كه در دو ساختار كاملاً مشابه از چنين مولكول‌هايي، وضعيت تركيب مي‌تواند به اين صورت‌ها باشد:A:…=C-C=C-C=C-C=… و B:…-C=C-C=C-C=C-…، و تفاوتي كه در آن ملاحظه مي‌شود ارتباط ساده و مضاعفي است كه جاي آن‌ها با هم عوض شده است.اينك مي‌توان زنجيره‌ي درازي از آن را درنظر گرفت كه در انتهاي سمت چپ داراي ساختار A، و در سمت راست داراي ساختار B باشد.در جايي ميان اين زنجيره، ترتيب محاسبه به نحو ديگري درخواهد آمد، زيرا يك اتم كربن از دست رفته و پيوند با دو اتم مجاور به صورت ساده درمي‌آيد:…=C-C-C=C-C=C-… اتمي كه به فاصله‌ي يك اتم بعد از اين اتم قرار گرفته، جريان مزبور، به آن ادامه يافته و پيوستگي مضاعف آن با اتم مجاور بعدي، همان‌گونه كه بايد باشد، ادامه پيدا مي‌كند.گذار از ساختار A به ساختار B با نشانه‌هاي زير صورت مي‌گيرد:
در يك ناحيه از زنجيره انجام مي‌شود.
مي‌تواند در طول زنجيره حركت كند.
فقط موقعي ناپديد مي‌شود كه به انتهاي زنجيره برسد.
اين دقيقاً همان شرايطي است كه وجود سوليتون را ممكن مي‌سازد.به ويژه نكته‌ي سوم در گذار و تبديل ساختارها به يك‌ديگر، براي سوليتون ضروري است، زيرا برطبق آن سوليتون وقتي ناپديد شده و از بين مي‌رود كه با حركت خود، از مولكول خارج شود.بنابراين، از مكانيسم مزبور مي‌توان در انتقال اطلاعات و هم‌چنين جمع‌آوري و ذخيره‌ي آن و طراحي وسيله‌ي برقراري ارتباط استفاده‌ي كامل به‌عمل آورد.هانس سيكسل از دانشگاه اشتوتگارت، در مورد برقراري ارتباط سوليتوني كه با تابش اشعه به كار مي‌افتد، طرحي ارائه داده است.بر اساس اين طرح بايد يك مولكول فتوكروم به زنجيره‌ي پلي‌استيلن وارد كرد.فتوكروم بدين معني است كه اشعه‌ي نور در مناسبات پيوندي مولكول‌ها، هم‌شكلي و هماهنگي آن‌ها را تغيير داده و اين امر از بيرون، به‌وسيله‌ي تغيير رنگ ماده مشاهده مي‌شود.سيكسل، به‌طور مشخص، ساختماني از ساليسيلي دينانيلين را پيشنهاد مي‌كند.اين مولكول، حاوي يك بنزول حلقه‌اي شكل است كه به‌عنوان حلقه‌اي از حلقه‌هاي زنجيره شمرده مي‌شود.درحالت اول كه پيوند آن، چه به صورت ساده و چه به صورت مضاعف باشد سوليتون‌ها مي‌توانند در طول آن حركت كنند.حال چنان‌چه نوري با بسامد معين به آن تابيده شود پيوندها به‌صورت مضاعف به حلقه ‌ي بنزول و بقيه‌ي اجزاي متشكله‌ي ساليسيلي دينانيلين بسته مي‌شود آن‌گاه در زنجيره يك بازوي پيوند به صورت ساده باقي مي‌ماند كه مانع عبور سوليتون مي‌گردد.با بسامد ديگري از نور، مي‌توان مولكول را به حالت اول بازگرداند و به همين نحو، به طور دل‌خواه عمل قطع و وصل را انجام داد.
فارست كارتر بر پايه‌ي مكانيسم سوليتون، انجام يك رشته اختراع‌ها را ميسر مي‌داند.اختراع‌هايي مانندِ موج‌ياب سوليتون، قطع و وصل سوليتون، مولد يا ژنراتور سوليتون، تقويت كننده‌ي سوليتون، و خازن سوليتون.هرچند ممكن است اين انديشه‌ها بسيار جالب به‌نظر برسند، اما نبايد فراموش كرد كه همه‌ي آن‌ها در حال حاضر هنوز واقعيت نيافته‌اند.آزمايش‌هاي گوناگون حتي يك‌بار هم به اثبات چيزي نيانجاميده است بلكه اين ابهام را افزون‌تر تموده است كه آيا واقعاً در پلي استيلن، سوليتون وجود دارد يا نه. هنوز به درستي معلوم نيست با چه شتابي گسترش مي‌يابند، چه مقدار انرژي با خود حمل مي‌كنند؛ تازه پس از روشن شدن اين‌ها، جنبه‌ي عملي آن مورد پرسش قرار مي‌گيرد.
اين انديشه‌ها در مورد مكانيسم برقراري ارتباط، از ديدگاه نظري كم و كسري ندارند.هر مولكول كه در هم‌شكلي و هماهنگي ثابت و متفاوت از نوع ديگر ظاهر شده و زير تأثير عامل خارجي به صورت ديگري درآيد مي‌تواند براي اين امر، مناسب به شمار آيد.در يك مولكول كه پيوندهاي هيدروژن در آن مثلاً به صورت-O-H…O باشد هيدروژن مي‌تواند با ايجاد يك ميدان الكتريكي جا‌به‌جا گردد، بدين صورت كه از گروه -OH يك گروه =O- و عكس آن =O...H-O- ايجاد شود.

فرض كنيم كه برقراري ارتباط مولكولي واقعاً همان‌گونه كه از آن انتظار داريم به‌عمل درآيد.در اين صورت اين پرسش پيش مي‌آيد كه چگونه مي‌توان آن‌ها را با يك‌ديگر يك‌جا فراهم آورد.در مورد عناصري با ابعادي چنين ريز و كوچك، بايد كه مكانيسم‌هاي ارگانيك آن‌ها را يافت.يك راه آن عمل به گفته‌ي كوين‌اولمر است.بنابر عقيده‌ي او، عناصر ارتباطي، حتي به‌صورت پروتئين نيز مي‌تواند ساخته شود.نقشه‌ي ساختماني پروتئين مزبور را مي‌توان با روش‌هاي ژن-تكنيكي در دي.ان.اِي.باكتري‌ها به‌وجود آورد.

در يك مخمر، باكتري‌هاي كشت داده شده و مقدار مورد نياز پروتئين را تهيه مي‌كنند.هزينه‌ي اين كار – در مقايسه با توليد VLSI - بسيار ناچيز است.بر اين اساس، مي‌تواند تمام هسته‌ي كامپيوتر، ساخته شده و تكثير گردد.دي.ان.اِي.نه تنها حاوي كليد توليد شيميايي پروتئين است، بلكه فراتر از آن، براي ساختمان تمام ارگانيسم ‌ها نيز لازم است. مثلاً در توليد انسولين، ساختار ژن‌ها كاملاً مشخص است.كنترل ژنتيكي است كه در توليد انسولين فقط در سلول‌هاي معيني اثر مي‌گذارد، در حالي كه دي.ان.اِي.در همه‌ي سلول‌هاي بدن به يك شكل وجود دارد.از اين رو ساختار ژن ها مي‌تواند پروتئين را به‌عنوان هسته‌ي اوليه‌ي ساختمان يك كامپيوتر توليد كند و كنترل ژن‌ها، آن را به سوي هدف‌هاي مورد نظر هدايت نمايد.بنابراين مي‌توان فكر كرد كه با مقايسه‌ي ارگانيسم‌هاي بسيار ساده‌ي اوليه، طرح ساختمان يك بيوكامپيوتر با كد كردن ژن‌ها و پيوست آن از طريق دي.ان.اِيِ.باكتري‌ها انجام‌پذير باشد.

ولي همه‌ي اين‌ها فقط نوايي است كه در آينده به گوش خواهد رسيد.وضعيت امروزي الكترونيك هسته‌اي را مي‌توان با ميكروالكترونيك سال 1926 مقايسه كرد.در آن زمان، ژوليوس اوگارليلينفلد، اثر ميدان ترانزيستور (اف اي تي)را فقط به صورت نظريه به ثبت رساند؛ كسي نمي‌دانست چگونه بايد به آن جامه‌ي عمل پوشاند. تنها هنگامي كه در سال 1948 ميلادي توسط باردين، براتاين و شوكلي، ترانزيستورهاي دوقطبي اختراع گرديد و بدين طريق تكنولوژي نيمه رساناها به وجود آمد، امكان آن فراهم شد تا انديشه‌هاي ليلينفلد به واقعيت بپيوندد. امروز نيز تقريباً تمام ميكروالكترونيك بر پايه‌ي اف اي تي بنا شده است. بديهي است كه الكترونيك هسته‌اي نيز بايد مورد پرسش‌هاي نقادانه قرار گيرد، ولي اين‌كه براي برخي پرسش‌ها پاسخي يافت نشده است به معني اين نيست كه نتيجه بگيريم كه همه‌ي آن‌ها زاييده‌ي تخيل محض هستند.
پرسش‌هاي چندي در اين زمينه وجود دارد از جمله:وسيله‌ي برقراري ارتباط در تراشه‌هاي ميكروالكتروني امروزي، با تمام كوچكي ساختار آن ها، به صورت مجموعه‌اي از داده‌هايي به اندازه‌ي حداكثر صد هزار تا يك ميليون است كه توسط تعداد بي‌شماري از الكترون‌ها حمل مي‌شود.دستگاه پيشنهادي الكترونيك هسته‌اي، برخلاف آن، با چند اكترون يا سليتون كار مي‌كند. بنابراين، امكان پديدار شدن نوسان‌هاي محاسبه‌اي در مقياسي فراوان وجود خواهد داشت كه در عمل مكانيكي كوانتم‌ها، خود را ظاهر مي‌سازند. فعاليت قطعه‌ها، براثر ايجاد گذرگاه مكانيكي كوانتوم‌ها انجام مي‌گيرد. ولي در همين امر نيز به‌ واسطه‌ي ايجاد گذرگاه‌ هاي ساخته شده توسط الكترون‌ها در بعضي قسمت‌هاي ديگر و مستقل از گذرگاه‌هاي برنامه ريزي شده‌ي مورد نظر، بروز اشتباه‌ هاي فراوان در ارتباط ممكن مي‌گردد.از اين رو، معماري يك كامپيوتر هسته‌اي يا بيوكامپيوتر بايد به‌گونه‌اي خاص طراحي گردد، به صورتي كه در آن، بسياري از عناصر، به موازات يك‌ديگر وظيفه‌ي مشترك و همساني داشته باشند تا بدين وسيله، اشتباه‌هاي محاسبه‌اي آن اصلاح شود.
زماني كه به ياري ژن-تكنيك، تهيه‌ي عناصر متشكله‌ي كامپيوتر ممكن گرديد، آن‌گاه تمام ساختمان كامپيوتر در ارتباط با انحراف از نقشه‌ي اوليه، دقيقاً محاسبه مي‌شود. مسأله‌ي مهم‌تر اين كه، تابش‌هاي خارجي، پيوند هاي مولكولي را به هم مي‌ريزد و اين به‌هم‌ريختگي موجب تغيير ارتباط مي‌گردد.حتي نور معمولي نيز مي‌تواند در اين مورد نقشي مهم داشته باشد.بنابراين بايد با محاسبه‌ي معماري آن، بروز چنين تغييري در ژن‌ها را به‌طور انعطاف‌پذيري مهار كند.
به هر حال، افزايش حساب شده‌ي عمليات كامپيوتر، بيش از اين ديگر با كوچك‌تر كردن عناصر متشكله‌ي آن، نمي‌تواند مورد استفاده واقع شود؛ زيرا احتمالاً ضريب بالايي از اشتباهات را به همراه خواهد داشت.حال، مسأله‌ي برهم‌كنش، مسأله‌ي ارتباط با جهان است كه باقي مي‌ماند.در جايي كه بايد اطلاعات به‌دست آمده از سيستم هسته‌اي در دسترس استفاده كنندگان قرار گيرد، چگونه بايد ساختاري چنين ظريف اين ارتباط را برقرار سازد؟ طول موج‌هاي مختلف و فراوان نور، ساختارهاي ظريف مولكولي را انتخاب كرده و به هم پيوند مي‌دهد و درست به ‌همين جهت نمي‌توان اجزاي متشكله‌ي ميكروالكتروني را به‌طور دل‌خواه كوچك‌تر نمود. عناصر رساناي مولكولي را بايد در نقاط ارتباطي، مثلاً به سيم‌هاي ضخيم‌تر يا مولكول‌هاي درشت‌تر، متصل كرد تا سطح تماس بزرگ‌تري به‌وجود آيد كه بتواند به‌وسيله‌ي نور، هدايت شود.در اين مورد نيز، در حال حاضر، به‌جز اين، انديشه‌ي مشخص ديگري وجود ندارد.
اما در سوي ديگر، طبيعتي قرار دارد كه بر پايه‌ي فعاليت‌هاي مولكول‌ها مي‌تواند با سيستم بسيار هوشمندانه‌تري از كامپيوترها عمل نمايد و كار آن، برخلاف تمام ادعاهاي اعجاب‌انگيز در مورد كامپيوتر، مي‌تواند دقيق و خالي از نقص باشد.براي رفع هر سوء تفاهمي بايد گفت:هدف بيوكامپيوتر و منظور از بحثي كه در بالا بدان اشاره شد اين نيست كه مثلاً تقليدي از مغز انساني شود، بلكه صرفاً جانشين ساختن مولكول و هرچه كوچك‌تر نمودن هسته‌ي اوليه‌ي عناصر نيمه رساناي امروزي است، در حالي كه همواره اطلاعات بايد به شيوه‌ي رقمي برپايه‌ي دوفازي در آن ذخيره شده و روي آن كار شود.



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:17

در حالي كه هر روز بر سرعت ورود و گسترش تكنولوژي هاي جديد*در مدارس و نظام هاي دانشگاهي افزوده مي شود و به رغم اين كه بسياري از انديشمندان و منتقدان غربي به اشكال مختلف، در چند دهه گذشته به پيامد هاي گسترش تكنولوژي در عرصه اجتماع پرداخته اند، اما هيچ گونه توجهي از سوي متوليان امور آموزشي و نظام مدرسه اي غرب به اين مسئله مهم صورت نمي پذيرد.

شايد برايتان تعجب آور باشد، اگر بگويم كه لازم است «بررسي تكنيك و ابزار» به عنوان يك نوآوري در مدارس، مورد توجه قرار گيرد.البته آمريكايي ها هرگز از بيان اين موضوع كه جامعه اي بر بنيان تكنولوژي ساخته اند، دل زده نمي شوند و حتي بيان چنين موضوعي نه تنها آن ها را خوشحال مي سازد، بلكه بسياري از آن ها بر اين عقيده اند كه خلق زندگي ارضاكننده، در گروي تغييرات دائمي تكنولوژيكي است.شايد برخي گمان كنند كه بررسي تكنولوژي موضوعي آشنا در نظام آموزشي آمريكاست، اما ابداً اثري از اين مسئله در مدارس وجود ندارد.آن هايي كه در اين باره ترديد دارند، بهتر است كه بدين سوالات پاسخ دهند:آيا دانش آموزان دبيرستاني و حتي فارغ التحصيلان دانشگاهي ما چيزي درباره منشأ دستگاه چاپ و نقش آن در شكل گيري مجدد فرهنگ غرب مي دانند؟ آيا از خاستگاه و تأثيرگذاري رسانه هاي مكتوب بر جامعه آگاهند؟ آيا دانش آموزان ما ايده اي درباره تأثير تكنولوژي هايي چون ساعت، تلسكوپ، ميكروسكوپ، اشعه ايكس و بالاخره كامپيوتر بر حيات اقتصادي، اجتماعي و سياسي فرهنگ غرب دارند؟

من بر اين باورم كه چيزي از داستان شگفت حيات مهيج و پرمخاطره ما كه محصول تكنولوژي است، در مدارس ما گفته نشده است و اين در حالي است كه در جامعه ما نويسندگاني كه به اين موضوع پرداخته اند، كم نبوده اند.اگرچه مثلاً مك لوهان نقشي مهم در اين باره داشته، اما نه نخستين و نه ضرورتاً بهترين فردي بوده كه به اين موضوع پرداخته است.چراكه در اين باره، متفكران ديگري همچون مارتين هايدگر، لوئيس مامفرد، ژاك الول، پل گودمن، والتر اونگ، والتر بنجامين، آلوين تافلر، نوربرت وينر و هربرت شيلر نيز وجود داشته اند و حتي برخي ديگر همانند هاكسلي، اورول يا بردبري به اين موضوع در قالب داستان هاي علمي ـ تخيلي پرداخته اند.با اين وجود، نشانه اي از اين مطالب در نظام آموزشي ما به چشم نمي خورد.

امروزه به هر سو كه نگاه مي كنيم، كتاب ها، مقالات، فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني متعددي وجود دارد كه به موضوع تغييرات ناشي از تكنولوژي در دنياي جديد پرداخته اند.به علاوه، اين موضوع به يكي از موضوعات اساسي در مباحث دانشگاهي تبديل شده است.با اين وجود، شاهديم كه اين موضوع مدارس ما هيچ جايي ندارد.

به جرأت مي توان گفت كه هم اكنون در آمريكا، مدير مدرسه اي و يا رئيس دانشكده اي وجود ندارد كه نتواند صحبتي حاضر و آماده درباره نحوه زندگي ما در «عصر اطلاعات» ارائه كند، اما به راستي چرا چنين موضوعي، يعني تأثير تكنولوژي بر جامعه و سوالات متناسب با آن، در نظام آموزشي ما جايي ندارد.آيا واقعاً جاي چنين موضوع و سوالاتي همچون تفاوت تصوير با كلام، نوشتار با گفتار، تلويزيون با كتاب، راديو با تلويزيون و تفاوت مجراهاي اطلاعاتي با يكديگر و تأثيرات و پيامدهاي اجتماعي و رواني اين پديده ها در جامعه و صدها سوال ديگر خالي نيست؟ بي شك اين مبحث از جمله مهم ترين مباحث عصر ما محسوب مي شود.

اگرچه دقيقاً نمي دانم كه به چه دليل، چنين موضوعاتي در مدارس ما نمودي ندارد، اما بر اين باورم كه يكي از دلايل آن، خلط دو موضوع يعني آموزش استفاده از تكنولوژي و مسئله آموزش و بررسي تكنولوژي توسط مربيان و معلمان مدارس مي باشد؛ به طوري كه طرح هرگونه اعتراضي نسبت به نحوه آموزش استفاده از تلويزيون، دوربين فيلم برداري، ماشين هاي تكثير و يا كامپيوترها، حتي برايمان قابل تصور هم نيست.

البته در اين جا قصد ندارم تا نظرات امثال سيمور پاپرت، بيل گراس و آلن كي مبني بر اين كه استفاده هوشمندانه از تكنولوژي كامپيوتر، مي تواند توانايي دانش آموزان را در درس رياضيات افزايش دهد و يا آن ها را به اين موضوعات درسي علاقمند سازد، نقد كنم.در قبال اتفاقاتي همچون تهيه برنامه هاي تلويزيوني توسط دانش آموزان در نيومكزيكو هم بر اين باورم، اگرچه چنين مسائلي مي تواند آن ها را با مشكلات فني حاصله از اين گونه تكنولوژي ها آشنا سازد، اما مسئله اساسي در اين باره آن است كه اساساً دانش آموزان ما بايد دركي واقعي از اينكه چگونه تلويزيون، دوربين‌هاي فيلم‌برداري، دستگاه‌ هاي تكثير و كامپيوترها، عادات رواني، روابط اجتماعي، انديشه هاي سياسي و حساسيت هاي اخلاقي ما را از نو تعريف نموده اند، داشته باشند.دانش آموزان ما بايد بدانند كه معناي اطلاعات و آموزش، چگونه با ورود تكنولوژي هاي جديد به عرصه فرهنگ ما و معناي حقيقت، قانون، هوش و...در فرهنگ هاي افواهي، نوشتاري، چاپي و الكترونيكي دگرگون مي گردد.

آموزش و بررسي تكنولوژي نه يك موضوع فني كه شاخه اي از علوم انساني است.اگرچه در اين راستا، دانش فني مي تواند سودمند باشد، اما لازم نيست، فردي كه به پيامدهاي اجتماعي و سياسي تلويزيون مي-پردازد، از ويژگي هاي فيزيكي تلويزيون هم آگاه باشد.ممكن است فردي اصلاً اتومبيل نداشته باشد و يا حتي رانندگي هم بلد نباشد، اما اين مسئله به هيچ وجه نمي تواند به مانعي در مسير بررسي اين كه اين وسيله چه تأثيراتي بر فرهنگ آمريكا داشته، تبديل شود.

البته ذكر اين نكته مهم است كه بررسي و آموزش تكنولوژي، نبايد با نگاهي منفي به تكنولوژي همراه شود، بلكه بايد فرد نگاهي انتقادي به آن داشته باشد.در بررسي پيامدهاي تكنولوژي، بايد اين مسئله كه تكنولوژي در كنار كمك هايش، تا كنون ما را از چه مسائلي بازداشته و اصولاً اين كه چگونه ما را به استثمار خود كشانيده و اين كه چگونه دنيايي جديد را خلق كرده، مورد توجه قرار گيرد.

با فرض اين كه ما بر اين موانع فائق آييم و اين موضوع را به مبحثي اساسي در نظام آموزشي خود تبديل كنيم، اما دانش-آموزان ما بايستي اين اصول را همواره مدنظر داشته باشند:

1)همه تغييرات و تحولات تكنولوژيكي، به مثابه معامله اي مي ماند كه در كنار مزايايش، بي شك همواره با خسران و زيان هايي هم همراه است.

2)ميزان مزايا و معايب تكنولوژي ها در بين همه مردم، به هيچ وجه يكسان نيست.بدين معنا كه تكنولوژي هاي جديد براي برخي سودمند و براي برخي ديگر آسيب زا است.

3)در هر تكنولوژي اي، نوعي ايده نيرومند و بعضاً دو تا سه ايده نهفته است.هر تكنولوژي حاصل فلسفه اي است كه ما را آماده مي سازد تا به برخي چشم اندازها و دستاوردها ارزش ببخشيم و تابع برخي ديگر شويم.در استفاده از آن ها، چگونه برخي نگرش هايمان را تغيير دهيم و به كدامين تمايلات حسي و عقلاني مان بي توجهي نماييم.

4)هر تكنولوژي جديدي، معمولاً جنگي عليه تكنولوژي هاي سابق خود است.تكنولوژي هاي جديد در راه پول، وقت، اعتبار و بالاخره دستيابي به نوعي جهان بيني، با تكنولوژي هاي قديمي رقابت مي كنند.

5)تغييرات تكنولوژيكي نه ماهيتي صرفاً افزودني، بلكه به نحوي دربرگيرنده پيامدهاي اكولوژيكي هستند؛ يعني اين كه هر تكنولوژي جديد، صرفاً به منزله افزوده شدن چيزي جديد به جامعه نيست، بلكه همه جامعه را متأثر از خود مي سازد.

6)همه تكنولوژي ها به نوعي از تمايلات و جبهه گيريهاي احساسي، عقلاني، اجتماعي، سياسي و محتوايي برخوردارند.

پي‌نوشت‌ها:

*بخشي از كتاب «پايان آموزش» (The end of Education)نوشته ي نيل پستمن
** Neil Postman

نويسنده: پروفسور نيل پستمن**

منبع: سايت باشگاه انديشه



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:15

در اين مقاله با امكاناتي كه صندوق پست الكترونيكي ما در اختيارمان قرار مي دهد آشنا مي شويم.لازم به ذكر است كه هدف ما از ارائه ي اين مباحث كمك به كاربراني است كه قصد دارند در حد رفع نياز روزمره شان با رايانه كار كنند.

اين مباحث براي كساني كه موارد پيچيده تري در مورد ايميل ها را بخواهند، مي تواند گسترده تر مطرح شده و كليدهاي ديگري نيز مورد بررسي قرار بگيرند. اما اين مقاله مجال مطرح كردن مباحث پيشرفته تر را فراهم نمي كند.بنابراين تنها به نكات كاربردي تر كه براي هر كاربري مفيد است بسنده مي كنيم.بهتر است هنگام يادگيري مباحث رايانه اي، همگام با خواندن مطالب، قدم به قدم تمامي مراحل را به طور عملي با رايانه جلو برويد تا هم سرعت و هم دقت يادگيري بالاتر رود.در اين مقاله قصد داريم با قالب ديگري از نمايش صفحه ي ايميل ياهو آشنا شويم.
در حالت كلاسيك، اگر در بالاي صفحه و در سمت راست آن نگاه كنيد، گزينه ي All - New Mail موجود است.با كليك كردن روي اين گزينه به قالب نمايش ياهو به شكل جديد آن خواهيم رفت.اين تغيير را اعمال كرده و ادامه ي نوشته ها را دنبال كنيد.
همانطور كه در سمت چپ شكل 1 مشاهده مي كنيد، گزينه ي Inbox قابل مشاهده است و عدد جلوي آن نمايانگر تعداد ايميل هاي خوانده نشده (Unread)موجود در صندوق ماست.(شكل 1)

با كليك كردن بر روي زبانه ي Inbox، صفحه اي باز مي شود كه حاوي نامه هاي رسيده به صندق ماست.در قسمتFrom نام فرستنده ي ايميل و در قسمت  Subject، موضوع پيغام كه فرستنده آن را تعيين مي كند نوشته مي شود (البته مي تواند خالي هم باشد كه در اين صورت هم مشكلي ايجاد نمي كند) و در قسمت  Date تاريخ ارسال آن ايميل نوشته مي شود.در ادامه ي مباحث با ساير گزينه ها هم به مرور آشنا خواهيم شد.(شكل 2)
ايميل هايي كه در صندوق ما موجودند، به طور پيش فرض بر اساس تاريخ و زمان ارسال مرتب شده هستند.اما با كليك روي نام سر ستونها مثل Subject، From و  Date مي توانيد بر اساس هر كدام از اين موارد، رايانامه ها يا ايميل هاي خود را مرتب كنيد.
همين طور كه به تعداد ايميل هاي درون باكس (صندق پست الكترونيك)شما افزوده مي شود، نياز به حذف تعدادي از آنها كه چندان مهم نيستند، بيشتر احساس مي شود.براي اين منظور ساده ترين راه ممكن اين است كه به روش زير عمل كنيد.همانطور كه در شكل 3 مشاهده مي كنيد در كنار نام فرستنده ي ايميل ها مربع كوچكي وجود دارد كه اگر روي آن كليك كنيد و علامت تيك در آن نمايان شود، مي توانيد روي گزينه ي Delete  كليك كرده و همزمان، ايميل يا ايميل هاي تيك دار را حذف كنيد.(شكل 3)

 

نكته:
توصيه ي ما اين است كه ايميل هايي كه حاوي يك فايل ضميمه است و فرستنده ي آن هم برايتان ناشناس است را اصلاً باز نكنيد و آنها را حذف نماييد.در محيط مورد بحث ما يا محيط ايميل هاي ياهو نيز مانند ويندوز امكان برگرداندن فايل هاي حذف شده ي شما وجود دارد.گزينه ي Trash واقع در سمت چپ صفحه ي صندق پستي شما (شكل 3) مانند Recyclebin در ويندوز عمل كرده و اگر روي آن كليك كنيد، قادر خواهيد بود كه ايميل يا ايميل هاي حذف شده ي خود را بازيابي كنيد.براي اين منظور روي مربع كنار هر ايميل كليك كرده و سپس گزينه ي Move واقع در بالاي ايميل ها را كليك كنيد و از ليستي كه نمايان مي شود گزينه ي Inbox را برگزينيد. با اين روش ايميلي كه به اشتباه حذف شده است به Inbox شما برخواهد گشت.همان طور كه در شكل 3 قابل مشاهده است، در كنار گزينه ي Trash كلمه يEmpty نوشته شده است و اگر روي آن كليك كنيد تمامي ايميل هاي موجود در قسمت Trash براي هميشه حذف مي شوند!
همانطور كه در شكل 3 پيداست، علاوه بر گزينه ي Inbox و Trash كه به توضيح آن ها پرداختيم، گزينه هاي ديگري مثلSpam، Draft و Sent هم موجود است كه بهتر ديدم قبل از توضيح آنها، موارد ديگري در مورد ايميل ها را بررسي كنيم و در خلال آنها به اين موارد هم پرداخته شود تا آموزش كاربرد اين گزينه ها آسانتر شود.

 

چگونه ايميل هايمان را دسته بندي و مرتب كنيم:

رفته رفته ايميل هايي كه نگه داشته ايد زياد شده و در نتيجه مديريت آنها هم مشكل مي شود.بنابراين بهتر است ايميل ها را با توجه به خصوصيات مشتركي كه در آنها وجود دارد دسته بندي كنيد و ايميل هاي مرتبط را دريك پوشه قرار دهيد.گزينه ي Folder (در پالت ذخيره سازي) را در شكل 4 مشاهده مي كنيد كه در كنار آن گزينه ي Add موجود است.روي Add كليك كنيد تا در زير Folder كادري نمايان شود و از شما بخواهد كه به پوشه ي خود يك نام معني دار بدهيد. نام پيش فرض Untitled (بدون عنوان)است. آنرا به دلخواه تغيير دهيد.

بعد از نامگذاري پوشه، ايميل هايي را كه مي خواهيد به اين پوشه بروند را علامت دار كنيد (در مربع كنار آنها تيك بزنيد) .سپس Move در بالاي صفحه را كليك كنيد و از ليست آن، نام پوشه اي را كه ساخته ايد برگزينيد. عمل Moveيا انتقال ايميل هاي انتخابي به پوشه ي مورد نظر انجام خواهد گرفت.(شكل 5)

 

چگونه يك ايميل ارسال كنيم:

مي خواهيم براي دوستمان يك پيام به شكل متن ارسال كنيم.تنها چيزي كه الآن به آن نيازمنديم، نشاني الكترونيكي دوستمان است.براي اين منظور گزينه ي new در طرف چپ صفحه را كليك مي كنيم و از ليستي كه نمايان مي شود،Email message را برمي گزينيم.(شكل 6)
شكل 7 ظاهر مي شود.در اين شكل، قسمتي را مي بينيد كه در آن مي توانيد متن دلخواهتان را بنويسيد.مانند شكل 7 روي علامت Text Alignment كليك كنيد و از منوي آن گزينه ي Flush Right را انتخاب كنيد.با انتخاب اين گزينه متن شما كه قرار است فارسي باشد، از راست به چپ نوشته مي شود.

همانطور كه در شكل 8 مي بينيد متن ما نوشته شده است و مي توانيم آن را ارسال كنيم.قابليتي در ارسال پيامها وجود دارد و آن استفاده از شكلكهايي است كه با آنها مي توانيم احساسمان را از جملات واضح تر بيان كنيم.به اين شكلك ها (تصاوير كوچك از حالات گوناگون چهره)Emoticon  گفته مي شود و براي دستيابي به آنها مي توانيد مطابق شكل 8 روي شكلك نشان داده شده كليك كنيد و Emoticon دلخواهتان را انتخاب نماييد. ابزارهاي ديگري هم براي تغيير در نماي متن شما وجود دارد كه از مهمترين آنها مي توان به علامت B، I و U اشاره كرد كه به ترتيب متن شما راBold يا ضخيم، Italic يا كج نويس و يا به صورت Underline يا زير خط دار تبديل مي كند.همينطور مي توانيد با ساير دكمه ها تمام يا قسمتي از متن خود را رنگي نماييد و فونت قلم و اندازه ي قلمتان را تغيير دهيد.(براي كاربراني كه از محيط هاي نگارشي استفاده مي كنند اين علائم آشنا است).
پس از نوشتن متن مي خواهيم آن را ارسال كنيم.آدرس گيرنده را مي توانيم در قسمت To بنويسيم. اگر بخواهيم يك ايميل را همزمان براي بيش از يك آدرس ارسال كنيم، مي توانيم نشاني آنها را در قسمت TO بنويسيم و آن نشاني ها را با يك كاما از يكديگر جدا كنيم.

مانند:....., نشاني ايميل دوم, نشاني ايميل اول:To
در كادر Cc يا (Carbon copy) «رونوشت كاربُني» مي توانيم نشاني الكترونيكي فرد يا افرادي را بنويسيم كه مي خواهيم يك رونوشت يا كپي از ايميل ارسالي ما به دست آنها هم برسد.
اجازه دهيد اين مورد را با مثالي مشخص تر كنم.فرض كنيد در مورد حقوق شما در محل كارتان، مشكلي به وجود آمده است.مشكل را در قالب يك نامه براي مدير قسمت مالي مي نويسيد.چون مي خواهيد مديرعامل را هم از جريان مطلع كنيد در انتهاي نامه چنين مي نويسيد:رونوشت جناب آقاي....به اين ترتيب مخاطب اصلي شما مدير قسمت مالي بوده است و رونوشت نامه ي خود را براي مديرعامل هم ارسال كرده ايد.اگر همين مثال را در حالت ارسال ايميل مطرح كنيم، مانند اين است كه در قسمت To نشاني مدير مالي نوشته شود و در قسمت Cc نشاني ايميل مديرعامل و يا ساير افرادي كه مي خواهيد اين ايميل به دست آنها هم برسد.

گزينه اي به نام  Blind carbon copy)Show Bcc) «رونوشت كاربُني مخفي» هم در سمت راست تصوير 9 قابل مشاهده است كه اگر روي آن كليك كنيد كادري باز خواهد شد و مي توانيد آدرسهاي ايميل مورد نظرتان را با كاما از يكديگر جدا كنيد.تفاوت آن با Cc در اين است كه كساني كه اين ايميل ارسالي شما را دريافت مي كنند نمي توانند در بالاي ايميلي كه از شما دريافت كرده اند نام ديگر افرادي را كه اين ايميل برايشان ارسال شده است را ببينند.در كادر جلوي Subject هم مي توانيد عنواني براي ايميلتان در نظر بگيريد.اگر هم اين كادر را خالي بگذاريد، باز هم امكان ارسال ايميلتان وجود دارد و مشكلي پيش نمي آيد.
در ياهو امكاني براي زيباتر شدن نوشته هايمان فراهم شده است.اين امكان را در شكل 10 مشاهده مي كنيد.

قسمتي كه با رنگ مشكي مشخص شده است Show stationery نام داشته كه پس از كليك روي آن همانطور كه در شكل 10 مشخص شده، اين گزينه به Hide stationery تغيير كرده است و در سمت راست صفحه، ستوني باز مي شود كه در آن انتخاب هاي مختلفي را مي توان ديد.بسته به متني كه مي خواهيد ارسال نماييد، يكي از اين قالب هاي مرتبط را انتخاب كنيد تا متن شما مانند شكل، در صفحه اي زيباتر قرار بگيرد.اگر از قرار دادن قالب براي متنتان منصرف شده ايد، گزينه ي None را كليك كنيد تا به وضعيت قبلي برگرديد.
تا اينجا ياد گرفتيم كه يك متن را ارسال كنيم.

ولي هميشه ايميل ما متن نيست و لازم مي شود كه گاهي فايل تصويري، فايل صوتي، فايل ويدئويي و...و يا حتي يك فايل متني كه در محيط هايي مثل word نوشته شده است را ارسال كنيم.براي اين كار بايد فايل مورد نظرمان را به فايل اصلي Attach يا ضميمه كنيم.مراحل مربوط به شكل 6 را براي ارسال ايميل از سر مي گيريم. يعني از منويNew گزينه ي Email Message را انتخاب مي كنيم تا صفحه اي مشابه شكل7 ظاهر شود.گزينه ي Attach را در بالاي مكان آدرس نويسي مشاهده مي كنيد.اين گزينه را انتخاب كنيد تا شكل 11 نمايان شود.

ياهو ابزاري براي اتچ كردن يا ضميمه كردن آسان دارد.چون براي اولين بار است كه مي خواهيد در ايميل آزمايشي كه ساخته ايد فايلي را اتچ كنيد، از شما براي نصب كردن اين امكان سؤال مي كند.ما فعلاً نيازي به اين نصب نداريم.پسNot Now در شكل 11 را كليك كنيد تا به ادامه ي كار كه انتخاب آدرس فايلي كه مي خواستيم آن را ضميمه كرده و ارسال كنيم بپردازيم.
بعد از انتخاب Attach، از ما آدرس را مي پرسد و بعد از انتخاب آدرس كمي زمان مي برد تا فايل ما ضميمه شود.در شكل 12 ملاحظه مي كنيد كه يك فايل Attach شده و در كنار آن نشانه ي گيره ظاهر شده است.در ياهو اين امكان فراهم شده است كه همزمان تا 25 مگابايت داده را ارسال كنيم.نام فايل يا فايل هايي را كه انتخاب كرده ايد در پايين صفحه ليست مي شود و پس از نوشتن نشاني مقصد در كادر To، كليدSend را كليك كنيد و ايميل خود را ارسال نماييد.

پس از ارسال، پيغام Message Sent را خواهيد ديد كه نشان مي دهد پيغام شما ارسال شده است.


گزينه هاي Draft و Sent و Spam
بد نيست همين جا راجع به گزينه ي Draft كه قبلاً از آن نام برديم، صحبت كنيم (شكل 5 سمت چپ شكل را ملاحظه نماييد).اين گزينه كه از ان به عنوان پيش نويس ياد مي شود، در مواقعي كاربرد دارد كه ما ايميلي كه مي خواهيم ارسال كنيم ناتمام باشد.مي توانيم ايميل را تا هر جاي آن كه كار شده در اين قسمت نگه داريم و در فرصت مناسب آن را از قسمت Draft بيرون كشيده و با كليك روي گزينه ي Edit Draft، ايميلمان را ويرايش و سپس ارسال كنيم.ياهو اين امكان را فراهم آورده كه ايميلهاي ما را به طور موقت در Draft نگه دارد تا اگر قطعي برق رخ داد، فايل ما از بين نرفته باشد و در Draft ذخيره شده باشد.حالا كه با ارسال ايميل آشنا شديد، مي توانم گزينه ي Sent واقع در شكل 5 را نيز توضيح دهم.
Sent  به معناي ارسال شده است و در اين قسمت، شما ايميل هايي كه ارسال كرده ايد را خواهيد يافت. بنابراين اگر فراموش كرده ايد كه چه ايميلي را ارسال كرده ايد و يا حتي مي خواهيد از ايميلي كه ارسال كرده ايد فايل اتچ شده اي را دانلود كنيد، اين كار از طريق گزينه ي Sent برايتان ميسر است.

 

ايميل هاي مزاحم يا هرز

گاهي در Inbox خود، ايميل هايي را مي بينيم كه توسط شركت هاي تبليغاتي ارسال مي شود.گاهي اين ايميل ها به تعداد زيادي برايمان ارسال مي شود كه حتماً با گذشت زمان، خسته كننده بودن آنها را بهتر متوجه خواهيد شد. خود ياهو در بيشتر مواقع آنها را تشخيص مي دهد و به قسمت Spam يا هرزنامه انتقال مي دهد. (شكل 5 را مشاهده كنيد)
شما مي توانيد با كليك روي Empty واقع در كنار Spam ايميل هاي موجود در هرزنامه را حذف كنيد.ناگفته نماند كه ياهو نيز گاهي اشتباه مي كند و ايميل هاي افرادي را كه ما مي شناسيم را هم به عنوان ناشناس تشخيص مي دهد و آن را به Spam مي فرستد.پس خوب است كه قبل از خالي كردن هرزنامه، نگاهي به فرستنده هاي ايميل هاي موجود بيندازيم و اگر اسامي آشنايي مي بينيم، آن فايل را بخوانيم و بررسي كنيم. يادآوري مي كنم كه در ميان ايميل ها، گاهي ايميل هايي با Subject يا موضوعي جالب مطرح مي شود كه اگر فرستنده ي آن ناشناس باشد، بهتر است احساس كنجكاوي خود را سركوب كرده و آن را يا نامه را باز نكنيم. چرا كه احتمال ويروسي بودن آن وجود دارد. مورد ديگري كه در مورد Spam  بايد بدانيم اين است كه اگر خود ياهو ايميل هايي را به عنوان اسپم تشخيص ندهد و اين ايميل ها مرتب براي شما ارسال شده و آزارتان مي دهد، خود شما مي توانيد آن ايميل را به Spam ببريد. به اين ترتيب، ياهو ايميل آن فرستنده را از آن به بعد به عنوان Spam مي شناسد. براي اين منظور مانند شكل 13 عمل كنيد.

در كادر مربع كنار ايميل مورد نظر تيك مي زنيم.سپس Spam در بالاي صفحه را كليك مي كنيم.از اين به بعد ايميل هاي ارسال شده از طرف اين فرستنده به هرزنامه منتقل مي شود.

 

ارسال پوشه

تا اينجا چگونگي Attach كردن يك يا چند فايل به ايميل مان را بررسي كرديم.سؤالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا مي توانيم مجموع فايلهايمان را در يك پوشه قرار دهيم و آن پوشه را ارسال كنيم؟ در جواب بايد گفت كه اين كار به شكل مستقيم امكان پذير نيست.ولي مي توانيم پوشه را با كمك نرم افزارهايي مانند Win RAR يا Win Zipبه صورت يك فايل فشرده در آوريم و سپس آن را ضميمه و ارسال كنيم.براي انجام اين كار روي پوشه ي مورد نظر راست كليك كرده و از منوي ظاهر شده، گزينه ي Folder name rar" Add to"  را انتخاب كنيد(Folder name نام پوشه اي است كه شما انتخاب كرده ايد). اگر اين گزينه در منوي مذكور نبود، گزينه Send To را انتخاب و از منوي ظاهر شده گزينه ي Folder (zipped)Compressed را انتخاب كنيد.آيكون پوشه ي فشرده شده ي انتخابي شما نمايان مي شود.اين فايل همان چيزيست كه مي خواستيد ارسال كنيد.

 

منبع: بانو،شماره- 27

نويسنده: ليلا رحماني



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:15

در حالي كه هر روز بر سرعت ورود و گسترش تكنولوژي هاي جديد*در مدارس و نظام هاي دانشگاهي افزوده مي شود و به رغم اين كه بسياري از انديشمندان و منتقدان غربي به اشكال مختلف، در چند دهه گذشته به پيامد هاي گسترش تكنولوژي در عرصه اجتماع پرداخته اند، اما هيچ گونه توجهي از سوي متوليان امور آموزشي و نظام مدرسه اي غرب به اين مسئله مهم صورت نمي پذيرد.

شايد برايتان تعجب آور باشد، اگر بگويم كه لازم است «بررسي تكنيك و ابزار» به عنوان يك نوآوري در مدارس، مورد توجه قرار گيرد.البته آمريكايي ها هرگز از بيان اين موضوع كه جامعه اي بر بنيان تكنولوژي ساخته اند، دل زده نمي شوند و حتي بيان چنين موضوعي نه تنها آن ها را خوشحال مي سازد، بلكه بسياري از آن ها بر اين عقيده اند كه خلق زندگي ارضاكننده، در گروي تغييرات دائمي تكنولوژيكي است.شايد برخي گمان كنند كه بررسي تكنولوژي موضوعي آشنا در نظام آموزشي آمريكاست، اما ابداً اثري از اين مسئله در مدارس وجود ندارد.آن هايي كه در اين باره ترديد دارند، بهتر است كه بدين سوالات پاسخ دهند:آيا دانش آموزان دبيرستاني و حتي فارغ التحصيلان دانشگاهي ما چيزي درباره منشأ دستگاه چاپ و نقش آن در شكل گيري مجدد فرهنگ غرب مي دانند؟ آيا از خاستگاه و تأثيرگذاري رسانه هاي مكتوب بر جامعه آگاهند؟ آيا دانش آموزان ما ايده اي درباره تأثير تكنولوژي هايي چون ساعت، تلسكوپ، ميكروسكوپ، اشعه ايكس و بالاخره كامپيوتر بر حيات اقتصادي، اجتماعي و سياسي فرهنگ غرب دارند؟

من بر اين باورم كه چيزي از داستان شگفت حيات مهيج و پرمخاطره ما كه محصول تكنولوژي است، در مدارس ما گفته نشده است و اين در حالي است كه در جامعه ما نويسندگاني كه به اين موضوع پرداخته اند، كم نبوده اند.اگرچه مثلاً مك لوهان نقشي مهم در اين باره داشته، اما نه نخستين و نه ضرورتاً بهترين فردي بوده كه به اين موضوع پرداخته است.چراكه در اين باره، متفكران ديگري همچون مارتين هايدگر، لوئيس مامفرد، ژاك الول، پل گودمن، والتر اونگ، والتر بنجامين، آلوين تافلر، نوربرت وينر و هربرت شيلر نيز وجود داشته اند و حتي برخي ديگر همانند هاكسلي، اورول يا بردبري به اين موضوع در قالب داستان هاي علمي ـ تخيلي پرداخته اند.با اين وجود، نشانه اي از اين مطالب در نظام آموزشي ما به چشم نمي خورد.

امروزه به هر سو كه نگاه مي كنيم، كتاب ها، مقالات، فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني متعددي وجود دارد كه به موضوع تغييرات ناشي از تكنولوژي در دنياي جديد پرداخته اند.به علاوه، اين موضوع به يكي از موضوعات اساسي در مباحث دانشگاهي تبديل شده است.با اين وجود، شاهديم كه اين موضوع مدارس ما هيچ جايي ندارد.

به جرأت مي توان گفت كه هم اكنون در آمريكا، مدير مدرسه اي و يا رئيس دانشكده اي وجود ندارد كه نتواند صحبتي حاضر و آماده درباره نحوه زندگي ما در «عصر اطلاعات» ارائه كند، اما به راستي چرا چنين موضوعي، يعني تأثير تكنولوژي بر جامعه و سوالات متناسب با آن، در نظام آموزشي ما جايي ندارد.آيا واقعاً جاي چنين موضوع و سوالاتي همچون تفاوت تصوير با كلام، نوشتار با گفتار، تلويزيون با كتاب، راديو با تلويزيون و تفاوت مجراهاي اطلاعاتي با يكديگر و تأثيرات و پيامدهاي اجتماعي و رواني اين پديده ها در جامعه و صدها سوال ديگر خالي نيست؟ بي شك اين مبحث از جمله مهم ترين مباحث عصر ما محسوب مي شود.

اگرچه دقيقاً نمي دانم كه به چه دليل، چنين موضوعاتي در مدارس ما نمودي ندارد، اما بر اين باورم كه يكي از دلايل آن، خلط دو موضوع يعني آموزش استفاده از تكنولوژي و مسئله آموزش و بررسي تكنولوژي توسط مربيان و معلمان مدارس مي باشد؛ به طوري كه طرح هرگونه اعتراضي نسبت به نحوه آموزش استفاده از تلويزيون، دوربين فيلم برداري، ماشين هاي تكثير و يا كامپيوترها، حتي برايمان قابل تصور هم نيست.

البته در اين جا قصد ندارم تا نظرات امثال سيمور پاپرت، بيل گراس و آلن كي مبني بر اين كه استفاده هوشمندانه از تكنولوژي كامپيوتر، مي تواند توانايي دانش آموزان را در درس رياضيات افزايش دهد و يا آن ها را به اين موضوعات درسي علاقمند سازد، نقد كنم.در قبال اتفاقاتي همچون تهيه برنامه هاي تلويزيوني توسط دانش آموزان در نيومكزيكو هم بر اين باورم، اگرچه چنين مسائلي مي تواند آن ها را با مشكلات فني حاصله از اين گونه تكنولوژي ها آشنا سازد، اما مسئله اساسي در اين باره آن است كه اساساً دانش آموزان ما بايد دركي واقعي از اينكه چگونه تلويزيون، دوربين‌هاي فيلم‌برداري، دستگاه‌ هاي تكثير و كامپيوترها، عادات رواني، روابط اجتماعي، انديشه هاي سياسي و حساسيت هاي اخلاقي ما را از نو تعريف نموده اند، داشته باشند.دانش آموزان ما بايد بدانند كه معناي اطلاعات و آموزش، چگونه با ورود تكنولوژي هاي جديد به عرصه فرهنگ ما و معناي حقيقت، قانون، هوش و...در فرهنگ هاي افواهي، نوشتاري، چاپي و الكترونيكي دگرگون مي گردد.

آموزش و بررسي تكنولوژي نه يك موضوع فني كه شاخه اي از علوم انساني است.اگرچه در اين راستا، دانش فني مي تواند سودمند باشد، اما لازم نيست، فردي كه به پيامدهاي اجتماعي و سياسي تلويزيون مي-پردازد، از ويژگي هاي فيزيكي تلويزيون هم آگاه باشد.ممكن است فردي اصلاً اتومبيل نداشته باشد و يا حتي رانندگي هم بلد نباشد، اما اين مسئله به هيچ وجه نمي تواند به مانعي در مسير بررسي اين كه اين وسيله چه تأثيراتي بر فرهنگ آمريكا داشته، تبديل شود.

البته ذكر اين نكته مهم است كه بررسي و آموزش تكنولوژي، نبايد با نگاهي منفي به تكنولوژي همراه شود، بلكه بايد فرد نگاهي انتقادي به آن داشته باشد.در بررسي پيامدهاي تكنولوژي، بايد اين مسئله كه تكنولوژي در كنار كمك هايش، تا كنون ما را از چه مسائلي بازداشته و اصولاً اين كه چگونه ما را به استثمار خود كشانيده و اين كه چگونه دنيايي جديد را خلق كرده، مورد توجه قرار گيرد.

با فرض اين كه ما بر اين موانع فائق آييم و اين موضوع را به مبحثي اساسي در نظام آموزشي خود تبديل كنيم، اما دانش-آموزان ما بايستي اين اصول را همواره مدنظر داشته باشند:

1)همه تغييرات و تحولات تكنولوژيكي، به مثابه معامله اي مي ماند كه در كنار مزايايش، بي شك همواره با خسران و زيان هايي هم همراه است.

2)ميزان مزايا و معايب تكنولوژي ها در بين همه مردم، به هيچ وجه يكسان نيست.بدين معنا كه تكنولوژي هاي جديد براي برخي سودمند و براي برخي ديگر آسيب زا است.

3)در هر تكنولوژي اي، نوعي ايده نيرومند و بعضاً دو تا سه ايده نهفته است.هر تكنولوژي حاصل فلسفه اي است كه ما را آماده مي سازد تا به برخي چشم اندازها و دستاوردها ارزش ببخشيم و تابع برخي ديگر شويم.در استفاده از آن ها، چگونه برخي نگرش هايمان را تغيير دهيم و به كدامين تمايلات حسي و عقلاني مان بي توجهي نماييم.

4)هر تكنولوژي جديدي، معمولاً جنگي عليه تكنولوژي هاي سابق خود است.تكنولوژي هاي جديد در راه پول، وقت، اعتبار و بالاخره دستيابي به نوعي جهان بيني، با تكنولوژي هاي قديمي رقابت مي كنند.

5)تغييرات تكنولوژيكي نه ماهيتي صرفاً افزودني، بلكه به نحوي دربرگيرنده پيامدهاي اكولوژيكي هستند؛ يعني اين كه هر تكنولوژي جديد، صرفاً به منزله افزوده شدن چيزي جديد به جامعه نيست، بلكه همه جامعه را متأثر از خود مي سازد.

6)همه تكنولوژي ها به نوعي از تمايلات و جبهه گيريهاي احساسي، عقلاني، اجتماعي، سياسي و محتوايي برخوردارند.

پي‌نوشت‌ها:

*بخشي از كتاب «پايان آموزش» (The end of Education)نوشته ي نيل پستمن
** Neil Postman

نويسنده: پروفسور نيل پستمن**

منبع: سايت باشگاه انديشه



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:15

در اين مقاله با امكاناتي كه صندوق پست الكترونيكي ما در اختيارمان قرار مي دهد آشنا مي شويم.لازم به ذكر است كه هدف ما از ارائه ي اين مباحث كمك به كاربراني است كه قصد دارند در حد رفع نياز روزمره شان با رايانه كار كنند.

اين مباحث براي كساني كه موارد پيچيده تري در مورد ايميل ها را بخواهند، مي تواند گسترده تر مطرح شده و كليدهاي ديگري نيز مورد بررسي قرار بگيرند. اما اين مقاله مجال مطرح كردن مباحث پيشرفته تر را فراهم نمي كند.بنابراين تنها به نكات كاربردي تر كه براي هر كاربري مفيد است بسنده مي كنيم.بهتر است هنگام يادگيري مباحث رايانه اي، همگام با خواندن مطالب، قدم به قدم تمامي مراحل را به طور عملي با رايانه جلو برويد تا هم سرعت و هم دقت يادگيري بالاتر رود.در اين مقاله قصد داريم با قالب ديگري از نمايش صفحه ي ايميل ياهو آشنا شويم.
در حالت كلاسيك، اگر در بالاي صفحه و در سمت راست آن نگاه كنيد، گزينه ي All - New Mail موجود است.با كليك كردن روي اين گزينه به قالب نمايش ياهو به شكل جديد آن خواهيم رفت.اين تغيير را اعمال كرده و ادامه ي نوشته ها را دنبال كنيد.
همانطور كه در سمت چپ شكل 1 مشاهده مي كنيد، گزينه ي Inbox قابل مشاهده است و عدد جلوي آن نمايانگر تعداد ايميل هاي خوانده نشده (Unread)موجود در صندوق ماست.(شكل 1)

با كليك كردن بر روي زبانه ي Inbox، صفحه اي باز مي شود كه حاوي نامه هاي رسيده به صندق ماست.در قسمتFrom نام فرستنده ي ايميل و در قسمت  Subject، موضوع پيغام كه فرستنده آن را تعيين مي كند نوشته مي شود (البته مي تواند خالي هم باشد كه در اين صورت هم مشكلي ايجاد نمي كند) و در قسمت  Date تاريخ ارسال آن ايميل نوشته مي شود.در ادامه ي مباحث با ساير گزينه ها هم به مرور آشنا خواهيم شد.(شكل 2)
ايميل هايي كه در صندوق ما موجودند، به طور پيش فرض بر اساس تاريخ و زمان ارسال مرتب شده هستند.اما با كليك روي نام سر ستونها مثل Subject، From و  Date مي توانيد بر اساس هر كدام از اين موارد، رايانامه ها يا ايميل هاي خود را مرتب كنيد.
همين طور كه به تعداد ايميل هاي درون باكس (صندق پست الكترونيك)شما افزوده مي شود، نياز به حذف تعدادي از آنها كه چندان مهم نيستند، بيشتر احساس مي شود.براي اين منظور ساده ترين راه ممكن اين است كه به روش زير عمل كنيد.همانطور كه در شكل 3 مشاهده مي كنيد در كنار نام فرستنده ي ايميل ها مربع كوچكي وجود دارد كه اگر روي آن كليك كنيد و علامت تيك در آن نمايان شود، مي توانيد روي گزينه ي Delete  كليك كرده و همزمان، ايميل يا ايميل هاي تيك دار را حذف كنيد.(شكل 3)

 

نكته:
توصيه ي ما اين است كه ايميل هايي كه حاوي يك فايل ضميمه است و فرستنده ي آن هم برايتان ناشناس است را اصلاً باز نكنيد و آنها را حذف نماييد.در محيط مورد بحث ما يا محيط ايميل هاي ياهو نيز مانند ويندوز امكان برگرداندن فايل هاي حذف شده ي شما وجود دارد.گزينه ي Trash واقع در سمت چپ صفحه ي صندق پستي شما (شكل 3) مانند Recyclebin در ويندوز عمل كرده و اگر روي آن كليك كنيد، قادر خواهيد بود كه ايميل يا ايميل هاي حذف شده ي خود را بازيابي كنيد.براي اين منظور روي مربع كنار هر ايميل كليك كرده و سپس گزينه ي Move واقع در بالاي ايميل ها را كليك كنيد و از ليستي كه نمايان مي شود گزينه ي Inbox را برگزينيد. با اين روش ايميلي كه به اشتباه حذف شده است به Inbox شما برخواهد گشت.همان طور كه در شكل 3 قابل مشاهده است، در كنار گزينه ي Trash كلمه يEmpty نوشته شده است و اگر روي آن كليك كنيد تمامي ايميل هاي موجود در قسمت Trash براي هميشه حذف مي شوند!
همانطور كه در شكل 3 پيداست، علاوه بر گزينه ي Inbox و Trash كه به توضيح آن ها پرداختيم، گزينه هاي ديگري مثلSpam، Draft و Sent هم موجود است كه بهتر ديدم قبل از توضيح آنها، موارد ديگري در مورد ايميل ها را بررسي كنيم و در خلال آنها به اين موارد هم پرداخته شود تا آموزش كاربرد اين گزينه ها آسانتر شود.

 

چگونه ايميل هايمان را دسته بندي و مرتب كنيم:

رفته رفته ايميل هايي كه نگه داشته ايد زياد شده و در نتيجه مديريت آنها هم مشكل مي شود.بنابراين بهتر است ايميل ها را با توجه به خصوصيات مشتركي كه در آنها وجود دارد دسته بندي كنيد و ايميل هاي مرتبط را دريك پوشه قرار دهيد.گزينه ي Folder (در پالت ذخيره سازي) را در شكل 4 مشاهده مي كنيد كه در كنار آن گزينه ي Add موجود است.روي Add كليك كنيد تا در زير Folder كادري نمايان شود و از شما بخواهد كه به پوشه ي خود يك نام معني دار بدهيد. نام پيش فرض Untitled (بدون عنوان)است. آنرا به دلخواه تغيير دهيد.

بعد از نامگذاري پوشه، ايميل هايي را كه مي خواهيد به اين پوشه بروند را علامت دار كنيد (در مربع كنار آنها تيك بزنيد) .سپس Move در بالاي صفحه را كليك كنيد و از ليست آن، نام پوشه اي را كه ساخته ايد برگزينيد. عمل Moveيا انتقال ايميل هاي انتخابي به پوشه ي مورد نظر انجام خواهد گرفت.(شكل 5)

 

چگونه يك ايميل ارسال كنيم:

مي خواهيم براي دوستمان يك پيام به شكل متن ارسال كنيم.تنها چيزي كه الآن به آن نيازمنديم، نشاني الكترونيكي دوستمان است.براي اين منظور گزينه ي new در طرف چپ صفحه را كليك مي كنيم و از ليستي كه نمايان مي شود،Email message را برمي گزينيم.(شكل 6)
شكل 7 ظاهر مي شود.در اين شكل، قسمتي را مي بينيد كه در آن مي توانيد متن دلخواهتان را بنويسيد.مانند شكل 7 روي علامت Text Alignment كليك كنيد و از منوي آن گزينه ي Flush Right را انتخاب كنيد.با انتخاب اين گزينه متن شما كه قرار است فارسي باشد، از راست به چپ نوشته مي شود.

همانطور كه در شكل 8 مي بينيد متن ما نوشته شده است و مي توانيم آن را ارسال كنيم.قابليتي در ارسال پيامها وجود دارد و آن استفاده از شكلكهايي است كه با آنها مي توانيم احساسمان را از جملات واضح تر بيان كنيم.به اين شكلك ها (تصاوير كوچك از حالات گوناگون چهره)Emoticon  گفته مي شود و براي دستيابي به آنها مي توانيد مطابق شكل 8 روي شكلك نشان داده شده كليك كنيد و Emoticon دلخواهتان را انتخاب نماييد. ابزارهاي ديگري هم براي تغيير در نماي متن شما وجود دارد كه از مهمترين آنها مي توان به علامت B، I و U اشاره كرد كه به ترتيب متن شما راBold يا ضخيم، Italic يا كج نويس و يا به صورت Underline يا زير خط دار تبديل مي كند.همينطور مي توانيد با ساير دكمه ها تمام يا قسمتي از متن خود را رنگي نماييد و فونت قلم و اندازه ي قلمتان را تغيير دهيد.(براي كاربراني كه از محيط هاي نگارشي استفاده مي كنند اين علائم آشنا است).
پس از نوشتن متن مي خواهيم آن را ارسال كنيم.آدرس گيرنده را مي توانيم در قسمت To بنويسيم. اگر بخواهيم يك ايميل را همزمان براي بيش از يك آدرس ارسال كنيم، مي توانيم نشاني آنها را در قسمت TO بنويسيم و آن نشاني ها را با يك كاما از يكديگر جدا كنيم.

مانند:....., نشاني ايميل دوم, نشاني ايميل اول:To
در كادر Cc يا (Carbon copy) «رونوشت كاربُني» مي توانيم نشاني الكترونيكي فرد يا افرادي را بنويسيم كه مي خواهيم يك رونوشت يا كپي از ايميل ارسالي ما به دست آنها هم برسد.
اجازه دهيد اين مورد را با مثالي مشخص تر كنم.فرض كنيد در مورد حقوق شما در محل كارتان، مشكلي به وجود آمده است.مشكل را در قالب يك نامه براي مدير قسمت مالي مي نويسيد.چون مي خواهيد مديرعامل را هم از جريان مطلع كنيد در انتهاي نامه چنين مي نويسيد:رونوشت جناب آقاي....به اين ترتيب مخاطب اصلي شما مدير قسمت مالي بوده است و رونوشت نامه ي خود را براي مديرعامل هم ارسال كرده ايد.اگر همين مثال را در حالت ارسال ايميل مطرح كنيم، مانند اين است كه در قسمت To نشاني مدير مالي نوشته شود و در قسمت Cc نشاني ايميل مديرعامل و يا ساير افرادي كه مي خواهيد اين ايميل به دست آنها هم برسد.

گزينه اي به نام  Blind carbon copy)Show Bcc) «رونوشت كاربُني مخفي» هم در سمت راست تصوير 9 قابل مشاهده است كه اگر روي آن كليك كنيد كادري باز خواهد شد و مي توانيد آدرسهاي ايميل مورد نظرتان را با كاما از يكديگر جدا كنيد.تفاوت آن با Cc در اين است كه كساني كه اين ايميل ارسالي شما را دريافت مي كنند نمي توانند در بالاي ايميلي كه از شما دريافت كرده اند نام ديگر افرادي را كه اين ايميل برايشان ارسال شده است را ببينند.در كادر جلوي Subject هم مي توانيد عنواني براي ايميلتان در نظر بگيريد.اگر هم اين كادر را خالي بگذاريد، باز هم امكان ارسال ايميلتان وجود دارد و مشكلي پيش نمي آيد.
در ياهو امكاني براي زيباتر شدن نوشته هايمان فراهم شده است.اين امكان را در شكل 10 مشاهده مي كنيد.

قسمتي كه با رنگ مشكي مشخص شده است Show stationery نام داشته كه پس از كليك روي آن همانطور كه در شكل 10 مشخص شده، اين گزينه به Hide stationery تغيير كرده است و در سمت راست صفحه، ستوني باز مي شود كه در آن انتخاب هاي مختلفي را مي توان ديد.بسته به متني كه مي خواهيد ارسال نماييد، يكي از اين قالب هاي مرتبط را انتخاب كنيد تا متن شما مانند شكل، در صفحه اي زيباتر قرار بگيرد.اگر از قرار دادن قالب براي متنتان منصرف شده ايد، گزينه ي None را كليك كنيد تا به وضعيت قبلي برگرديد.
تا اينجا ياد گرفتيم كه يك متن را ارسال كنيم.

ولي هميشه ايميل ما متن نيست و لازم مي شود كه گاهي فايل تصويري، فايل صوتي، فايل ويدئويي و...و يا حتي يك فايل متني كه در محيط هايي مثل word نوشته شده است را ارسال كنيم.براي اين كار بايد فايل مورد نظرمان را به فايل اصلي Attach يا ضميمه كنيم.مراحل مربوط به شكل 6 را براي ارسال ايميل از سر مي گيريم. يعني از منويNew گزينه ي Email Message را انتخاب مي كنيم تا صفحه اي مشابه شكل7 ظاهر شود.گزينه ي Attach را در بالاي مكان آدرس نويسي مشاهده مي كنيد.اين گزينه را انتخاب كنيد تا شكل 11 نمايان شود.

ياهو ابزاري براي اتچ كردن يا ضميمه كردن آسان دارد.چون براي اولين بار است كه مي خواهيد در ايميل آزمايشي كه ساخته ايد فايلي را اتچ كنيد، از شما براي نصب كردن اين امكان سؤال مي كند.ما فعلاً نيازي به اين نصب نداريم.پسNot Now در شكل 11 را كليك كنيد تا به ادامه ي كار كه انتخاب آدرس فايلي كه مي خواستيم آن را ضميمه كرده و ارسال كنيم بپردازيم.
بعد از انتخاب Attach، از ما آدرس را مي پرسد و بعد از انتخاب آدرس كمي زمان مي برد تا فايل ما ضميمه شود.در شكل 12 ملاحظه مي كنيد كه يك فايل Attach شده و در كنار آن نشانه ي گيره ظاهر شده است.در ياهو اين امكان فراهم شده است كه همزمان تا 25 مگابايت داده را ارسال كنيم.نام فايل يا فايل هايي را كه انتخاب كرده ايد در پايين صفحه ليست مي شود و پس از نوشتن نشاني مقصد در كادر To، كليدSend را كليك كنيد و ايميل خود را ارسال نماييد.

پس از ارسال، پيغام Message Sent را خواهيد ديد كه نشان مي دهد پيغام شما ارسال شده است.


گزينه هاي Draft و Sent و Spam
بد نيست همين جا راجع به گزينه ي Draft كه قبلاً از آن نام برديم، صحبت كنيم (شكل 5 سمت چپ شكل را ملاحظه نماييد).اين گزينه كه از ان به عنوان پيش نويس ياد مي شود، در مواقعي كاربرد دارد كه ما ايميلي كه مي خواهيم ارسال كنيم ناتمام باشد.مي توانيم ايميل را تا هر جاي آن كه كار شده در اين قسمت نگه داريم و در فرصت مناسب آن را از قسمت Draft بيرون كشيده و با كليك روي گزينه ي Edit Draft، ايميلمان را ويرايش و سپس ارسال كنيم.ياهو اين امكان را فراهم آورده كه ايميلهاي ما را به طور موقت در Draft نگه دارد تا اگر قطعي برق رخ داد، فايل ما از بين نرفته باشد و در Draft ذخيره شده باشد.حالا كه با ارسال ايميل آشنا شديد، مي توانم گزينه ي Sent واقع در شكل 5 را نيز توضيح دهم.
Sent  به معناي ارسال شده است و در اين قسمت، شما ايميل هايي كه ارسال كرده ايد را خواهيد يافت. بنابراين اگر فراموش كرده ايد كه چه ايميلي را ارسال كرده ايد و يا حتي مي خواهيد از ايميلي كه ارسال كرده ايد فايل اتچ شده اي را دانلود كنيد، اين كار از طريق گزينه ي Sent برايتان ميسر است.

 

ايميل هاي مزاحم يا هرز

گاهي در Inbox خود، ايميل هايي را مي بينيم كه توسط شركت هاي تبليغاتي ارسال مي شود.گاهي اين ايميل ها به تعداد زيادي برايمان ارسال مي شود كه حتماً با گذشت زمان، خسته كننده بودن آنها را بهتر متوجه خواهيد شد. خود ياهو در بيشتر مواقع آنها را تشخيص مي دهد و به قسمت Spam يا هرزنامه انتقال مي دهد. (شكل 5 را مشاهده كنيد)
شما مي توانيد با كليك روي Empty واقع در كنار Spam ايميل هاي موجود در هرزنامه را حذف كنيد.ناگفته نماند كه ياهو نيز گاهي اشتباه مي كند و ايميل هاي افرادي را كه ما مي شناسيم را هم به عنوان ناشناس تشخيص مي دهد و آن را به Spam مي فرستد.پس خوب است كه قبل از خالي كردن هرزنامه، نگاهي به فرستنده هاي ايميل هاي موجود بيندازيم و اگر اسامي آشنايي مي بينيم، آن فايل را بخوانيم و بررسي كنيم. يادآوري مي كنم كه در ميان ايميل ها، گاهي ايميل هايي با Subject يا موضوعي جالب مطرح مي شود كه اگر فرستنده ي آن ناشناس باشد، بهتر است احساس كنجكاوي خود را سركوب كرده و آن را يا نامه را باز نكنيم. چرا كه احتمال ويروسي بودن آن وجود دارد. مورد ديگري كه در مورد Spam  بايد بدانيم اين است كه اگر خود ياهو ايميل هايي را به عنوان اسپم تشخيص ندهد و اين ايميل ها مرتب براي شما ارسال شده و آزارتان مي دهد، خود شما مي توانيد آن ايميل را به Spam ببريد. به اين ترتيب، ياهو ايميل آن فرستنده را از آن به بعد به عنوان Spam مي شناسد. براي اين منظور مانند شكل 13 عمل كنيد.

در كادر مربع كنار ايميل مورد نظر تيك مي زنيم.سپس Spam در بالاي صفحه را كليك مي كنيم.از اين به بعد ايميل هاي ارسال شده از طرف اين فرستنده به هرزنامه منتقل مي شود.

 

ارسال پوشه

تا اينجا چگونگي Attach كردن يك يا چند فايل به ايميل مان را بررسي كرديم.سؤالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا مي توانيم مجموع فايلهايمان را در يك پوشه قرار دهيم و آن پوشه را ارسال كنيم؟ در جواب بايد گفت كه اين كار به شكل مستقيم امكان پذير نيست.ولي مي توانيم پوشه را با كمك نرم افزارهايي مانند Win RAR يا Win Zipبه صورت يك فايل فشرده در آوريم و سپس آن را ضميمه و ارسال كنيم.براي انجام اين كار روي پوشه ي مورد نظر راست كليك كرده و از منوي ظاهر شده، گزينه ي Folder name rar" Add to"  را انتخاب كنيد(Folder name نام پوشه اي است كه شما انتخاب كرده ايد). اگر اين گزينه در منوي مذكور نبود، گزينه Send To را انتخاب و از منوي ظاهر شده گزينه ي Folder (zipped)Compressed را انتخاب كنيد.آيكون پوشه ي فشرده شده ي انتخابي شما نمايان مي شود.اين فايل همان چيزيست كه مي خواستيد ارسال كنيد.

 

منبع: بانو،شماره- 27

نويسنده: ليلا رحماني



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:15

با سيستم جديد اين افراد قادر خواهند بود كه با استفاده از چشمانشان با رايانه و محيط اطراف تعامل برقرار كنند.اين عينك مي‌تواند با رديابي حركات چشم فرد مكان نگاه كردن وي را تعيين كند و به وي امكان كنترل كردن يك مكان‌نماي واقع بر روي نمايشگر را درست مانند يك ماوس معمولي بدهد.

فناوري طراحي شده از يك دستگاه ردياب چشم و يك نرم افزار هوشمند تشكيل شده است. دانشمندان كالج سلطنتي لندن عملكرد اين عينك را با مجاب كردن تعدادي از افراد به انجام بازي رايانه اي معمولي پونگ بدون استفاده از هر گونه گوشي ثابت كردند. كاربران همچنين قادر به بروز كردن وب و نوشتن ايميل بدون استفاده از دست بودند.

اين ابزار GT3D از دو دوربين كنسول بازي ويديويي سريع تشكيل شده كه كمتر از 20 پوند بها دارند و در بيرون از خط بينايي به يك جفت عينك با قيمت سه پوند متصل‌اند.

اين دوريبن‌ها به طور مكرر تصاويري را از چشم تهيه كرده و محل اشاره مردمك‌ها را شناسايي مي‌كنند. در نتيجه محققان از مجموعه‌ اي از درجه‌بندي‌ها براي پي بردن به اين كه فرد دقيقاً به كجاي نمايشگر نگاه مي‌كند، بهره مي‌برند.

آن‌ها همچنين قادرند از درجه‌بندي‌هاي دقيق‌تر براي شناسايي نگاه خيره سه بعدي سوژه‌ها استفاده كنند يعني اين كه آن‌ها تا چه فاصله‌يي نگاه مي‌كنند. اين امر به فرد امكان كنترل يك ويلچر الكترونيكي را با نگاه كردن به مكاني كه مي‌خواهد برود و يا كنترل يك بازوي مصنوعي رباتيك را مي‌دهد.

براي اثبات كارآمدي اين ردياب چشم، محققان از سوژه‌ها خواستند كه بازي ويديويي پونگ را انجام دهند. در اين بازي آن‌ها از چشمانشان براي حركت دادن يك چوب براي ضربه زدن به يك توپ كه به دور نمايشگر مي‌جهيد، استفاده كردند.

صورت دادن اين عمل با مكانيزم‌هاي خوانشگر از قبيل امواج مغزي دشوار است.شش نفر از اين افراد كه هيچ گاه از چشمانشان براي كنترل ورودي استفاده نكرده بودند، توانستند يك نمره بين 20 درصد از كاربران توانا پس از فقط 10 دقيقه استفاده از اين دستگاه براي نخستين بار كسب كنند.اين فناوري فقط يك وات برق استفاده مي كند و داده‌ها را به طور بي‌سيم و از طريق Wi-Fi يا USB به رايانه ويندوز يا Linux منتقل مي‌كند.

 

اين سيستم همچنين "معضل لمسي ميداس" را با اجازه دادن به كاربر به كليك بر روي يك آيتم نمايشگر توسط چشم‌ها به جاي دكمه ماوس حل كرده است.

اين مشكل سابقاً با خيره شدن به يك آيتم براي يك بازه زماني طولاني يا پلك زدن غيرعمدي حل شده بود. پلك زدن بخشي از رفتار طبيعي ماست و به طور غيرعمد رخ مي‌دهد. با اين حال دانشمندان انگليسي اين سيستم را به گونه‌اي مدرج كردند كه يك چشمك زدن عمدي ساده نشانگر يك كليك ماوس باشد.

با طراحي سيستم مزبور آن‌ها به دو هدف عمده دست يافته‌اند: نخست طراحي يك چشم سه بعدي كه صدها برابر ارزان‌تر از سيستم‌هاي تجاري است و دوم استفاده از آن در ساخت يك رابط ماشين مغزي كه به بيماران امكان تعامل آسان‌تر و سريع‌تر را نسبت به فناوري‌هاي موجود تهاجمي كه ده‌ها هزار برابر نيز گران‌تر هستند، مي‌دهد.

طراحي نرم‌افزار هوشمندتر و سخت‌افزار براي خلق دستگاه‌هايي كه به مردم سراسر جهان صرف‌نظر از شرايط جسماني‌شان كمك كند، گام بعدي اين دانشمندان است.بهاي اين عينك حدود 40 پوند است.



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:12

كمربند ايمني Beltbag نيز مانند كمربند ايمني با قفل فعال تنها براي سرنشينان عقب خودرو در نظر گرفته شده است.

 

مرسدس بنز در تلاش براي افزايش ايمني سرنشينان عقب خودرو، كمربند ايمنيتازه‌اي را طراحي كرده كه در هنگام تصادف مانند كيسه هوا عمل مي‌كند. افزايش حجم بخش نواري اين كمربند باعث مي‌شود از شدت ضربه ناشي از تصادم كاسته شود.

مرسدس بنز اولين‌بار از كمربند ايمني Beltbag در نمونه مفهومي ESF2009 رونمايي كرد؛ اما اين‌بار تصميم دارد اين كمربند ايمني را در طراحي و توليد خودروهاي لوكسي كه هنوز ناشناس باقي‌مانده‌اند، استفاده كند.

اين خودروساز آلماني پس از فورد دومين شركتي است كه به توليد كمربندهاي ايمني روآورده كه مانند كيسه هوا بر اثر برخورد پر از گاز شده و شرايط ايمن‌تري را براي سرنشينان فراهم خواهند كرد. كمربند ايمني Beltbag نيز مانند كمربند ايمني با قفل فعال تنها براي سرنشينان عقب خودرو در نظر گرفته شده است.

اين كمربند نيز مانند نمونه طراحي شده توسط فورد، به سادگي و درست شبيه كمربندهاي ايمني ديگري كه در خودروهاي متعدد مي‌بينيم، بسته مي‌شود؛ اما طراحي بخش نواري آن متفاوت است و از لايه‌هاي متعددي تشكيل شده كه مي‌توانند توسط گاز توليد شده به وسيله ژنراتور توليد گاز از يكديگر فاصله گرفته و حجم آنرا تا 3 برابر بيشتر كنند.

ژنراتور توليد گاز زماني وارد عمل خواهد شد كه حسگرهاي خودرو برخورد شديدي را در قسمت جلوي آن دريافت كنند. در اين صورت كمربند كه از گاز پر شده فضاي بيشتري را پوشش خواهد داد و مي‌تواند از قفسه‌سينه سرنشينان و اندام‌هاي داخلي آنها در برابر ضربه بهتر محافظت كند.

به اين دليل كه با استفاده از ماكت‌هاي كنوني امكان اندازه‌گيري ميزان كاهش شدت ضربه توسط اين كمربندها وجود ندارد، دايملر مدل‌هاي مجازي انساني را به كار گرفته تا به كمك آنها فشار بيومكانيكي ناشي از ضربه را ارزيابي كند. اين مدل‌ها پيش از اين براي ارزيابي عملكرد كمربند ايمني با قفل فعال كه هدف مشابهي را دنبال مي‌كند و براي بهبود ايمني سرنشينان در عقب خودرو طراحي شده، استفاده شده‌‌اند.

كارشناسان اين شركت مي‌گويند كيسه هوا مي‌تواند هنگام برخوردهاي شديد ايمني دو سرنشين جلوي خودرو را تأمين كند و به همين دليل آنها نيازي به اين كمربندهاي تازه ندارند. اين نمونه جديد به زودي در خودروهاي لوكسي كه كلاس آنها هنوز اعلام نشده، به كار گرفته خواهد شد.



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:12

3ميليون و صد هزار دقيقه، يعني چيزي بيش از 2 هزار و صد روز. اين مقدار زماني است كه اگر هارد ديسك جديد سي گيت را با موزيك پركنيد و به آنها گوش دهيد، باز هم كمي جاي خالي برايش باقي مي ماند!

در سال هاي اخير با افزايش نياز و توقع كاربران، شركت هاي توليد كننده محصولات ديجيتال كم نياورده اند و پا به پاي كاربرانشان رشد كرده اند. نتيجه اين رشد را به خوبي در محصولات سي گيت مي بينيد. اين شركت هاردهاي قابل حملي ساخته كه ظرفيت شان به سه ترابايت مي رسد.
- ديگر وقتي ظرفيت ديسك هاي نرم به چند ده گيگابايت برسد، خيلي دوراز ذهن نيست كه اكسترنال 3 ترابايتي توسط سي گيت روي خبرگزاري ها رفت. اما طولي نكشيد كه اين حافظه پرقدرت وارد بازار شد وتوجه كاربران و خصوصا آرشيويست ها را نسبت به خود جلب كرد. در ماه هاي گذشته نيز باورود اين دستگاه به ايران، كاربران زيادي درصدد خريد آن برآمده اند، چرا كه آخرين مدل عرضه شده توسط سي گيت علاوه بر ميزان حافظه بيشتر، قابليت هاي ارتباطي بيشتري هم دارد.

طراحي و كارايي 
 
Free Agent GoFlex Deskاز دوبخش تشكيل شده: هارددرايو وآداپتور. هارددرايو دستگاه يك هارد معمولي است كه داخل شاسي پلاستيكي اش قرار گرفته. در حقيقت اين هارددرايو بدون شاسي محافظش درست مثل هاردديسك داخلي(Internal)عمل مي كند. چون در زير دستگاه بخش كوچكي وجود دارد كه محل قرارگيري سوكت وروديSataاست. روي آداپتور هم سوكت خروجيSata تعبيه شده به اين ترتيب شما مي توانيد اين دوقسمت را به يكديگر وصل كنيد تاGoflex اكسترنال شكل بگيرد.
درنگاه اول تنها چيزي كه روي بدنه دستگاه توجه تان را جلب مي كند پورتUSB2.0 است. اما به لطف طراحي تحسين برانگيز اين محصول شما مي توانيد تبديل هاي مختلف را براي پشتيباني از پورت هاي بيشتر به آداپتور متصل كنيد.پورت هايي مثل USB3.0ياFire Wire كه اين روزها صحبت از سرعت آنها نقل بيشتر مجالس فناوري است. هرچند متاسفانه اين سوكت ها به صورت پيش فرض روي دستگاه وجود ندارند و براي تهيه آنها بايد هزينه اضافي بپردازيد. اين مساله مي تواند براي هركاربري كمي ناخوشايند باشد.
موضوع مهم ديگر درباره اين هاردديسك به قابليت هاي آداپتورش برمي گردد كه با داشتن مادگيSata مي تواند مثل يك هارد درايو داخلي عمل كند؛ چه براي لپ تاپ هاي 2/5 اينچي وچه براي دسك تاپ هاي 3/5 اينچي، اين، قابليتي منحصر به فرد است كه تا به حال حتي خودسي گيت نيز اختراعش نكرده بود. اما GoFlex Desk همه فن حريف است. محصول جديد سي گيت ازنظر طراحي يك هارد درايو معمولي است كه حافظه اش را در ميان زرهي پلاستيكي و سياه پنهان كرده. روي بدنه اين محصول چهار چراغ LED سفيد گذاشته شده كه قرار است ميزان حافظه اشغال شده هارد درايو را نمايش دهند. به صورتي كه هركدام از اين چهار چراغ نماينده 25 درصد از فضا باشد.

مزيت بيشتر محصولات امروزي نسبت به نياكانشان حق انتخابي است كه براي كاربر قائل مي شوند. برطبق اين قانون نانوشته سي گيت هارددرايوش را در ظرفيت هاي يك، دو و سه ترابايت توليد كرده. هارددرايوي كه هر سه مدلش بااكثر سيستم عامل هاي دنيا سازگاراست. اكس پي، ويستا، 8، مك و هرچيز ديگري كه براي برپايي جشن سيستم عامل ها كافي باشد سي گيت برخلاف اپل با همه دوست است!

طراحي 
به نظر مي رسد مهم ترين نكته اي كه سي گيت براي طراحي اين محصول درنظر گرفته راحتي استفاده از آن بود. اين را مي توانيد از انعطاف پذيري آداپتور وهارددرايو نسبت به يكديگر يا خوش فرم بودن بدنه دستگاه متوجه شويد. ممكن است به نظر شما GoFlex Desk طراحي منحصر به فردي نداشته باشد ولي به هرحال همين قابليت ايستادن به حالت عمودي درهر محصولي وجود ندارد. اما سي گيت اين امكان را فراهم كرده كه دستگاه را علاوه بر حالت افقي، به صورت عمودي روي ميز كار يا تحريرتان قرار دهيد. با اين روش نه تنها هاردديسك تان جاگير نيست. بلكه ظاهرا كمي سبك ترهم مي شود.

مشخصات

- سايز( اينچ): 1/73×4/88×6/22
- اتصال به كامپيوتر : USB2.0،USB3.0 و Fire Wire
-همراه با نرم افزار Memeo backup براي تهيه نسخه پشتيبان

نقاط قوت وضعف

- طراحي خوش استايل 
- برخورداري از راه هاي ارتباطي متعدد
- نداشتن پورت 1 به صورت پيش فرض

دانستنيهاي ديجيتال

درهارد اكسترنال يك آدم خوره چه چيزهايي پيدا مي شود؟ اگر اهل موسيقي باشد، طبيعتا هاردش پرمي شود از قطعه و آلبوم و كنسرت. ممكن است اهل بازي باشد وحافظه هاردش را با بازي هاي قفل شكسته پركند يا اگر خيلي به روز باشد، چندين و چند فيلم سه بعدي را داخل هاردش جاي مي دهد. هركدام ازاين شخصيت ها نياز به يك حافظه همراه دارند تا همه جا ياري شان كند. در دانشگاه، در محل كاريا حتي در منزل. هاردديسك اكسترنال و اينترنالي كه معرفي كرديم، نسبت به قيمتش امكانات خوبي دارد. نسخه دوترابايتي اين هاردديسك با قيمت 140 دلار عرضه مي شود. يك قيمت مناسب كه اگر عوارض و ماليات و موارد ديگررا رويش بگذاريد، در ايران از 200 هزار تومان تجاوز نخواهد كرد.


منبع: دانستنيها ويژه نامه ديجيتال شهريور90



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:12

با سيستم جديد اين افراد قادر خواهند بود كه با استفاده از چشمانشان با رايانه و محيط اطراف تعامل برقرار كنند.اين عينك مي‌تواند با رديابي حركات چشم فرد مكان نگاه كردن وي را تعيين كند و به وي امكان كنترل كردن يك مكان‌نماي واقع بر روي نمايشگر را درست مانند يك ماوس معمولي بدهد.

فناوري طراحي شده از يك دستگاه ردياب چشم و يك نرم افزار هوشمند تشكيل شده است. دانشمندان كالج سلطنتي لندن عملكرد اين عينك را با مجاب كردن تعدادي از افراد به انجام بازي رايانه اي معمولي پونگ بدون استفاده از هر گونه گوشي ثابت كردند. كاربران همچنين قادر به بروز كردن وب و نوشتن ايميل بدون استفاده از دست بودند.

اين ابزار GT3D از دو دوربين كنسول بازي ويديويي سريع تشكيل شده كه كمتر از 20 پوند بها دارند و در بيرون از خط بينايي به يك جفت عينك با قيمت سه پوند متصل‌اند.

اين دوريبن‌ها به طور مكرر تصاويري را از چشم تهيه كرده و محل اشاره مردمك‌ها را شناسايي مي‌كنند. در نتيجه محققان از مجموعه‌ اي از درجه‌بندي‌ها براي پي بردن به اين كه فرد دقيقاً به كجاي نمايشگر نگاه مي‌كند، بهره مي‌برند.

آن‌ها همچنين قادرند از درجه‌بندي‌هاي دقيق‌تر براي شناسايي نگاه خيره سه بعدي سوژه‌ها استفاده كنند يعني اين كه آن‌ها تا چه فاصله‌يي نگاه مي‌كنند. اين امر به فرد امكان كنترل يك ويلچر الكترونيكي را با نگاه كردن به مكاني كه مي‌خواهد برود و يا كنترل يك بازوي مصنوعي رباتيك را مي‌دهد.

براي اثبات كارآمدي اين ردياب چشم، محققان از سوژه‌ها خواستند كه بازي ويديويي پونگ را انجام دهند. در اين بازي آن‌ها از چشمانشان براي حركت دادن يك چوب براي ضربه زدن به يك توپ كه به دور نمايشگر مي‌جهيد، استفاده كردند.

صورت دادن اين عمل با مكانيزم‌هاي خوانشگر از قبيل امواج مغزي دشوار است.شش نفر از اين افراد كه هيچ گاه از چشمانشان براي كنترل ورودي استفاده نكرده بودند، توانستند يك نمره بين 20 درصد از كاربران توانا پس از فقط 10 دقيقه استفاده از اين دستگاه براي نخستين بار كسب كنند.اين فناوري فقط يك وات برق استفاده مي كند و داده‌ها را به طور بي‌سيم و از طريق Wi-Fi يا USB به رايانه ويندوز يا Linux منتقل مي‌كند.

 

اين سيستم همچنين "معضل لمسي ميداس" را با اجازه دادن به كاربر به كليك بر روي يك آيتم نمايشگر توسط چشم‌ها به جاي دكمه ماوس حل كرده است.

اين مشكل سابقاً با خيره شدن به يك آيتم براي يك بازه زماني طولاني يا پلك زدن غيرعمدي حل شده بود. پلك زدن بخشي از رفتار طبيعي ماست و به طور غيرعمد رخ مي‌دهد. با اين حال دانشمندان انگليسي اين سيستم را به گونه‌اي مدرج كردند كه يك چشمك زدن عمدي ساده نشانگر يك كليك ماوس باشد.

با طراحي سيستم مزبور آن‌ها به دو هدف عمده دست يافته‌اند: نخست طراحي يك چشم سه بعدي كه صدها برابر ارزان‌تر از سيستم‌هاي تجاري است و دوم استفاده از آن در ساخت يك رابط ماشين مغزي كه به بيماران امكان تعامل آسان‌تر و سريع‌تر را نسبت به فناوري‌هاي موجود تهاجمي كه ده‌ها هزار برابر نيز گران‌تر هستند، مي‌دهد.

طراحي نرم‌افزار هوشمندتر و سخت‌افزار براي خلق دستگاه‌هايي كه به مردم سراسر جهان صرف‌نظر از شرايط جسماني‌شان كمك كند، گام بعدي اين دانشمندان است.بهاي اين عينك حدود 40 پوند است.



نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:12
درباره وبلاگ
در این وبلاگ آخرین اخبار مربوط به حوزه فناوری اطلاعات قرار خواهد گرفت.
پيوندهاي وبلاگ
صفحات جانبي
آمار وبلاگ
  • تعداد بازديد : 789345
  • تعداد نوشته ها : 1012
  • تعداد نظرات : 7
فرم تماس
نام و نام خانوادگي
آدرس ايميل
امکانات ديگر
کليه حقوق اين وبلاگ براي معرفي فناوري هاي روز دنيا محفوظ است
X