معرفي فناوري هاي روز دنيا
به سايت ما خوش آمديد

در حالي كه هر روز بر سرعت ورود و گسترش تكنولوژي هاي جديد*در مدارس و نظام هاي دانشگاهي افزوده مي شود و به رغم اين كه بسياري از انديشمندان و منتقدان غربي به اشكال مختلف، در چند دهه گذشته به پيامد هاي گسترش تكنولوژي در عرصه اجتماع پرداخته اند، اما هيچ گونه توجهي از سوي متوليان امور آموزشي و نظام مدرسه اي غرب به اين مسئله مهم صورت نمي پذيرد.

شايد برايتان تعجب آور باشد، اگر بگويم كه لازم است «بررسي تكنيك و ابزار» به عنوان يك نوآوري در مدارس، مورد توجه قرار گيرد.البته آمريكايي ها هرگز از بيان اين موضوع كه جامعه اي بر بنيان تكنولوژي ساخته اند، دل زده نمي شوند و حتي بيان چنين موضوعي نه تنها آن ها را خوشحال مي سازد، بلكه بسياري از آن ها بر اين عقيده اند كه خلق زندگي ارضاكننده، در گروي تغييرات دائمي تكنولوژيكي است.شايد برخي گمان كنند كه بررسي تكنولوژي موضوعي آشنا در نظام آموزشي آمريكاست، اما ابداً اثري از اين مسئله در مدارس وجود ندارد.آن هايي كه در اين باره ترديد دارند، بهتر است كه بدين سوالات پاسخ دهند:آيا دانش آموزان دبيرستاني و حتي فارغ التحصيلان دانشگاهي ما چيزي درباره منشأ دستگاه چاپ و نقش آن در شكل گيري مجدد فرهنگ غرب مي دانند؟ آيا از خاستگاه و تأثيرگذاري رسانه هاي مكتوب بر جامعه آگاهند؟ آيا دانش آموزان ما ايده اي درباره تأثير تكنولوژي هايي چون ساعت، تلسكوپ، ميكروسكوپ، اشعه ايكس و بالاخره كامپيوتر بر حيات اقتصادي، اجتماعي و سياسي فرهنگ غرب دارند؟

من بر اين باورم كه چيزي از داستان شگفت حيات مهيج و پرمخاطره ما كه محصول تكنولوژي است، در مدارس ما گفته نشده است و اين در حالي است كه در جامعه ما نويسندگاني كه به اين موضوع پرداخته اند، كم نبوده اند.اگرچه مثلاً مك لوهان نقشي مهم در اين باره داشته، اما نه نخستين و نه ضرورتاً بهترين فردي بوده كه به اين موضوع پرداخته است.چراكه در اين باره، متفكران ديگري همچون مارتين هايدگر، لوئيس مامفرد، ژاك الول، پل گودمن، والتر اونگ، والتر بنجامين، آلوين تافلر، نوربرت وينر و هربرت شيلر نيز وجود داشته اند و حتي برخي ديگر همانند هاكسلي، اورول يا بردبري به اين موضوع در قالب داستان هاي علمي ـ تخيلي پرداخته اند.با اين وجود، نشانه اي از اين مطالب در نظام آموزشي ما به چشم نمي خورد.

امروزه به هر سو كه نگاه مي كنيم، كتاب ها، مقالات، فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني متعددي وجود دارد كه به موضوع تغييرات ناشي از تكنولوژي در دنياي جديد پرداخته اند.به علاوه، اين موضوع به يكي از موضوعات اساسي در مباحث دانشگاهي تبديل شده است.با اين وجود، شاهديم كه اين موضوع مدارس ما هيچ جايي ندارد.

به جرأت مي توان گفت كه هم اكنون در آمريكا، مدير مدرسه اي و يا رئيس دانشكده اي وجود ندارد كه نتواند صحبتي حاضر و آماده درباره نحوه زندگي ما در «عصر اطلاعات» ارائه كند، اما به راستي چرا چنين موضوعي، يعني تأثير تكنولوژي بر جامعه و سوالات متناسب با آن، در نظام آموزشي ما جايي ندارد.آيا واقعاً جاي چنين موضوع و سوالاتي همچون تفاوت تصوير با كلام، نوشتار با گفتار، تلويزيون با كتاب، راديو با تلويزيون و تفاوت مجراهاي اطلاعاتي با يكديگر و تأثيرات و پيامدهاي اجتماعي و رواني اين پديده ها در جامعه و صدها سوال ديگر خالي نيست؟ بي شك اين مبحث از جمله مهم ترين مباحث عصر ما محسوب مي شود.

اگرچه دقيقاً نمي دانم كه به چه دليل، چنين موضوعاتي در مدارس ما نمودي ندارد، اما بر اين باورم كه يكي از دلايل آن، خلط دو موضوع يعني آموزش استفاده از تكنولوژي و مسئله آموزش و بررسي تكنولوژي توسط مربيان و معلمان مدارس مي باشد؛ به طوري كه طرح هرگونه اعتراضي نسبت به نحوه آموزش استفاده از تلويزيون، دوربين فيلم برداري، ماشين هاي تكثير و يا كامپيوترها، حتي برايمان قابل تصور هم نيست.

البته در اين جا قصد ندارم تا نظرات امثال سيمور پاپرت، بيل گراس و آلن كي مبني بر اين كه استفاده هوشمندانه از تكنولوژي كامپيوتر، مي تواند توانايي دانش آموزان را در درس رياضيات افزايش دهد و يا آن ها را به اين موضوعات درسي علاقمند سازد، نقد كنم.در قبال اتفاقاتي همچون تهيه برنامه هاي تلويزيوني توسط دانش آموزان در نيومكزيكو هم بر اين باورم، اگرچه چنين مسائلي مي تواند آن ها را با مشكلات فني حاصله از اين گونه تكنولوژي ها آشنا سازد، اما مسئله اساسي در اين باره آن است كه اساساً دانش آموزان ما بايد دركي واقعي از اينكه چگونه تلويزيون، دوربين‌هاي فيلم‌برداري، دستگاه‌ هاي تكثير و كامپيوترها، عادات رواني، روابط اجتماعي، انديشه هاي سياسي و حساسيت هاي اخلاقي ما را از نو تعريف نموده اند، داشته باشند.دانش آموزان ما بايد بدانند كه معناي اطلاعات و آموزش، چگونه با ورود تكنولوژي هاي جديد به عرصه فرهنگ ما و معناي حقيقت، قانون، هوش و...در فرهنگ هاي افواهي، نوشتاري، چاپي و الكترونيكي دگرگون مي گردد.

آموزش و بررسي تكنولوژي نه يك موضوع فني كه شاخه اي از علوم انساني است.اگرچه در اين راستا، دانش فني مي تواند سودمند باشد، اما لازم نيست، فردي كه به پيامدهاي اجتماعي و سياسي تلويزيون مي-پردازد، از ويژگي هاي فيزيكي تلويزيون هم آگاه باشد.ممكن است فردي اصلاً اتومبيل نداشته باشد و يا حتي رانندگي هم بلد نباشد، اما اين مسئله به هيچ وجه نمي تواند به مانعي در مسير بررسي اين كه اين وسيله چه تأثيراتي بر فرهنگ آمريكا داشته، تبديل شود.

البته ذكر اين نكته مهم است كه بررسي و آموزش تكنولوژي، نبايد با نگاهي منفي به تكنولوژي همراه شود، بلكه بايد فرد نگاهي انتقادي به آن داشته باشد.در بررسي پيامدهاي تكنولوژي، بايد اين مسئله كه تكنولوژي در كنار كمك هايش، تا كنون ما را از چه مسائلي بازداشته و اصولاً اين كه چگونه ما را به استثمار خود كشانيده و اين كه چگونه دنيايي جديد را خلق كرده، مورد توجه قرار گيرد.

با فرض اين كه ما بر اين موانع فائق آييم و اين موضوع را به مبحثي اساسي در نظام آموزشي خود تبديل كنيم، اما دانش-آموزان ما بايستي اين اصول را همواره مدنظر داشته باشند:

1)همه تغييرات و تحولات تكنولوژيكي، به مثابه معامله اي مي ماند كه در كنار مزايايش، بي شك همواره با خسران و زيان هايي هم همراه است.

2)ميزان مزايا و معايب تكنولوژي ها در بين همه مردم، به هيچ وجه يكسان نيست.بدين معنا كه تكنولوژي هاي جديد براي برخي سودمند و براي برخي ديگر آسيب زا است.

3)در هر تكنولوژي اي، نوعي ايده نيرومند و بعضاً دو تا سه ايده نهفته است.هر تكنولوژي حاصل فلسفه اي است كه ما را آماده مي سازد تا به برخي چشم اندازها و دستاوردها ارزش ببخشيم و تابع برخي ديگر شويم.در استفاده از آن ها، چگونه برخي نگرش هايمان را تغيير دهيم و به كدامين تمايلات حسي و عقلاني مان بي توجهي نماييم.

4)هر تكنولوژي جديدي، معمولاً جنگي عليه تكنولوژي هاي سابق خود است.تكنولوژي هاي جديد در راه پول، وقت، اعتبار و بالاخره دستيابي به نوعي جهان بيني، با تكنولوژي هاي قديمي رقابت مي كنند.

5)تغييرات تكنولوژيكي نه ماهيتي صرفاً افزودني، بلكه به نحوي دربرگيرنده پيامدهاي اكولوژيكي هستند؛ يعني اين كه هر تكنولوژي جديد، صرفاً به منزله افزوده شدن چيزي جديد به جامعه نيست، بلكه همه جامعه را متأثر از خود مي سازد.

6)همه تكنولوژي ها به نوعي از تمايلات و جبهه گيريهاي احساسي، عقلاني، اجتماعي، سياسي و محتوايي برخوردارند.

پي‌نوشت‌ها:

*بخشي از كتاب «پايان آموزش» (The end of Education)نوشته ي نيل پستمن
** Neil Postman

نويسنده: پروفسور نيل پستمن**

منبع: سايت باشگاه انديشه




نوع مطلب :

پنج شنبه بیست و پنجم 7 1392 17:15


درباره وبلاگ
در این وبلاگ آخرین اخبار مربوط به حوزه فناوری اطلاعات قرار خواهد گرفت.
پيوندهاي وبلاگ
صفحات جانبي
آمار وبلاگ
  • تعداد بازديد : 772965
  • تعداد نوشته ها : 1012
  • تعداد نظرات : 7
فرم تماس
نام و نام خانوادگي
آدرس ايميل
امکانات ديگر
کليه حقوق اين وبلاگ براي معرفي فناوري هاي روز دنيا محفوظ است
X