پيش از اين گفتيم اندرويد در بازار تلفن هاي هوشمند به سلطه هر چه بيشتر خود بر دنياي اسمارت فون ادامه داده و سهم اين سيستم عامل از بازار فصل سوم ۲۰۱۳ بيش از ۸۰ درصدبوده است.

اما حالا به نظر مي رسد كه اين سيستم عامل موفق شده يك عنوان ديگر اپل را از آن خود كند: بيشترين درآمد كسب شده از فروش تبلت در يك فصل.

كتي هابرتي، تحليلگر موسسه مورگان استنلي  بر پايه اعداد و ارقام ماه اكتبر موسسه IDCتخمين مي زند تبلت هاي اندرويدي نسبت به آيپدها درآمد بيشتري كسب كردند. گزارش IDC نشان دهنده رشد كم سالانه آيپدها و از دست دادن بخش بزرگي از سهم جهاني بازار تبلت توسط آنها است.

وي در يادداشتي خطاب به مشتريان موسسه مي نويسد:

براي اولين بار، ابزارهاي اندرويدي از نظر ميزان درآمد كسب شده از بازار، iOS را پشت سر گذاردند. سهم درآمد اندرويد در سه ماهه سوم ۲۰۱۳ به ۴۶.۲ درصد رسيده و براي اولين بار از آيپدها عبور كرده است. سهم درآمد آيپد از بازار در اين بازه زماني ۴۵.۶ درصد بوده است.

 

تعداد دستگاه هاي اندرويدي هم از ۵۸.۵ درصد سال گذشته، به ۶۶.۷ درصد رسيده كه بخش بزرگي از آن متعلق به سامسونگ و لنوو بوده است. اين در حالي است كه سهم آيپد از تعداد دستگاه ها، از ۴۰.۲ درصد سال گذشته، به ۲۹.۷ درصد رسيده.

البته علي رغم پيروزي بزرگ اندرويد، پيش بيني مي شود در فصل تعطيلات پايان سال، به لطف حضور آيپد اير و آيپد ميني رتينا در بازار، اپل شاهد فروش خارق العاده اي در بازار باشد. 

هرچند در اين ميان علاوه بر گسترش دائمي خطوط توليد تبلتهاي اندرويدي به صرفه و توانمند، داستان ديگري كه ممكن است مانع يك جهش اپلي شود، مشكلات موجود در تامين قطعات محصولات تازه  اين شركت است.

وقتي خبر ناگهاني بازنشستگي استيو بالمر را شنيديم اولين سوالي كه در ذهن مطرح شد اين بود كه چه عاملي باعث شده عاشق، دل از معشوق بكند و آيا اين بازنشستگي داوطلبانه بوده؟ حالا به لطف مصاحبه وال استريت ژورنال با وي مي دانيم كه بله اين طور بوده، اگر چه از پس تحمل فشار شديد از سوي هيئت مديره.

بالمر توضيح داده كه هيئت مديره شركت از دي ماه [سال گذشته] به او فشار مي آورده تا فرآيند تبديل مايكروسافت به يك شركت «دستگاه ها و خدمت ها» را تسريع بخشد و او ارديبهشت ماه به اين نتيجه رسيده كه روش فكري اش باعث كندي امور در دوران گذار مي شود. او مظهر يك طرز تفكر بود و بايد فرو مي ريخت تا اين گونه مديريت جديد فرصت پيدا كند اوضاع را براي تغيير شتابان شركت عوض كند.

هر چند اميد ناخدا بالمر به اين دگرديسي عميقاً به سكان دار بعدي كشتي مايكروسافتبستگي دارد اما يك چيز كاملاً‌ روشن است و آن اين كه پير-مدير براي حفظ صلابت مايكروسافت حاضر است از خيلي چيزها بگذرد... حتي خودش.

وقتي خبر ناگهاني بازنشستگي استيو بالمر را شنيديم اولين سوالي كه در ذهن مطرح شد اين بود كه چه عاملي باعث شده عاشق، دل از معشوق بكند و آيا اين بازنشستگي داوطلبانه بوده؟ حالا به لطف مصاحبه وال استريت ژورنال با وي مي دانيم كه بله اين طور بوده، اگر چه از پس تحمل فشار شديد از سوي هيئت مديره.

بالمر توضيح داده كه هيئت مديره شركت از دي ماه [سال گذشته] به او فشار مي آورده تا فرآيند تبديل مايكروسافت به يك شركت «دستگاه ها و خدمت ها» را تسريع بخشد و او ارديبهشت ماه به اين نتيجه رسيده كه روش فكري اش باعث كندي امور در دوران گذار مي شود. او مظهر يك طرز تفكر بود و بايد فرو مي ريخت تا اين گونه مديريت جديد فرصت پيدا كند اوضاع را براي تغيير شتابان شركت عوض كند.

هر چند اميد ناخدا بالمر به اين دگرديسي عميقاً به سكان دار بعدي كشتي مايكروسافتبستگي دارد اما يك چيز كاملاً‌ روشن است و آن اين كه پير-مدير براي حفظ صلابت مايكروسافت حاضر است از خيلي چيزها بگذرد... حتي خودش.

آيا تا به حال صداي آلبرت اينشتين را شنيده ايد؟ اگر نه، بايد بدانيد او در پاييز ۱۹۴۱ يك روخواني از مقاله "زبان مشترك علم" براي 'انجمن بريتانيايي پيشرفت علم' داشت كه بخشي از متن و تمام صوت آن را در اينجا براي شما آورده ايم.

مقاله آلبرت اينشتين ابتدا با ديدي ريزبينانه به ناسازگاري زبان و تفكر مي پردازد و پرسشي را مطرح مي كند:

«آيا به عنوان مثال، در [تفكر راجع به] مفاهيم ساده و مفاهيم تركيبي كه لزوما براي شان كلماتي به ذهن نمي آيد، هيچ فكر كردني هم بدون استفاده از زبان ممكن نيست؟ تاكنون هيچ يك از ما [در اين وضعيت نبوده كه]، وقتي ارتباط بين چيزها كاملا آشكار بوده، در يافتن كلمات [مناسب] به مشكل بر بخورد؟»

او سپس بر روي اين نكته تاكيد مي كند كه اين دو مقوله، يعني زبان و تفكر، از يكديگر جداي جدا نيستند: 

«مفاهيم علمي و زبان علم، جهاني بودن خود را مرهون اين حقيقت هستند كه بهترين مغزها از تمام كشورها و تمام دوران ها، در ساختن شان نقش داشته اند.

 

[اين افراد] به طور منفرد، و در عين حال با حضور در زنجيره اي از تشريك مساعي كه اثر نهايي [تلاش ها] را به بار نشانده، ابزارهايي معنوي براي انقلاب هاي فني خلق كرده اند كه باعث دگرگوني زندگي بشر در قرن هاي اخير شده.

 

سيستم مفاهيم [خلق شده توسط] آنها به عنوان يك چراغ راه در دنياي پر هرج و مرج ادراك ها عمل كرده تا ما بياموزيم چگونه حقايق عمومي را از طريق [ترتيب دادن] مشاهدات ويژه، استخراج كنيم.»

بخش پاياني سخنراني استاد به تاكيد بر اين نكته اختصاص دارد كه "علم تنها مجموعه اي از وسايل است، نه هدف نهايي." و هر چند اين گفته مشخصا به شرايط آن زمان پيرامون جنگ جهاني دوم اشاره دارد، با اين حال حرف هاي آلبرت اينشتين اكنون نيز مانند آن زمان حقيقت دارند. 

هر چه از نوشته هاي آلبرت اينشتين بنويسيم، باز جاي شنيدن صداي شخص او را نمي گيرد. پس آن را در زير آورده ايم. (از آنجايي كه فايل صوتي است، پخش آن پس از لود شدن تا انتها، شروع مي شود.)

آيا تا به حال صداي آلبرت اينشتين را شنيده ايد؟ اگر نه، بايد بدانيد او در پاييز ۱۹۴۱ يك روخواني از مقاله "زبان مشترك علم" براي 'انجمن بريتانيايي پيشرفت علم' داشت كه بخشي از متن و تمام صوت آن را در اينجا براي شما آورده ايم.

مقاله آلبرت اينشتين ابتدا با ديدي ريزبينانه به ناسازگاري زبان و تفكر مي پردازد و پرسشي را مطرح مي كند:

«آيا به عنوان مثال، در [تفكر راجع به] مفاهيم ساده و مفاهيم تركيبي كه لزوما براي شان كلماتي به ذهن نمي آيد، هيچ فكر كردني هم بدون استفاده از زبان ممكن نيست؟ تاكنون هيچ يك از ما [در اين وضعيت نبوده كه]، وقتي ارتباط بين چيزها كاملا آشكار بوده، در يافتن كلمات [مناسب] به مشكل بر بخورد؟»

او سپس بر روي اين نكته تاكيد مي كند كه اين دو مقوله، يعني زبان و تفكر، از يكديگر جداي جدا نيستند: 

«مفاهيم علمي و زبان علم، جهاني بودن خود را مرهون اين حقيقت هستند كه بهترين مغزها از تمام كشورها و تمام دوران ها، در ساختن شان نقش داشته اند.

 

[اين افراد] به طور منفرد، و در عين حال با حضور در زنجيره اي از تشريك مساعي كه اثر نهايي [تلاش ها] را به بار نشانده، ابزارهايي معنوي براي انقلاب هاي فني خلق كرده اند كه باعث دگرگوني زندگي بشر در قرن هاي اخير شده.

 

سيستم مفاهيم [خلق شده توسط] آنها به عنوان يك چراغ راه در دنياي پر هرج و مرج ادراك ها عمل كرده تا ما بياموزيم چگونه حقايق عمومي را از طريق [ترتيب دادن] مشاهدات ويژه، استخراج كنيم.»

بخش پاياني سخنراني استاد به تاكيد بر اين نكته اختصاص دارد كه "علم تنها مجموعه اي از وسايل است، نه هدف نهايي." و هر چند اين گفته مشخصا به شرايط آن زمان پيرامون جنگ جهاني دوم اشاره دارد، با اين حال حرف هاي آلبرت اينشتين اكنون نيز مانند آن زمان حقيقت دارند. 

هر چه از نوشته هاي آلبرت اينشتين بنويسيم، باز جاي شنيدن صداي شخص او را نمي گيرد. پس آن را در زير آورده ايم. (از آنجايي كه فايل صوتي است، پخش آن پس از لود شدن تا انتها، شروع مي شود.)

اين روزها بيشتر نام فورد را به خاطر حضور مديرعاملش، آلن مولالي، در بين نامزدهاي نهايي مديرعاملي مايكروسافت مي شنويم.

شركت NGP يك شركت سرمايه گذاري و مديريت سرمايه متعلق به نوكيا است كه در واقع آن چه درون اين شركت مي گذرد را مي توان به عنوان يك نماي كلي از توانايي هاي بالقوه نوكيا به حساب آورد. NGP روي فناوري هاي متعدد و شركت ها و سازمان مختلف سرمايه گذاري مي كند كه شركت هاي فعال در زمينه تصوير برداري بخشي از آنها هستند.

از اين بين مي توان به شركت هاي Pelcin ،InVisage ،Heptagon ،Morpho و Luminate اشاره كرد. مثلاً Heptagon در حال تكميل و آماده سازي سيستم اپتيك خود موسوم به billionth است. پتانسيل بالقوه و بالاي NGP موجب شده كه بحث هاي جالبي حول آنها شكل بگيرد و خيلي ها درباره توانايي هاي علمي و فني آن ابراز نظر كنند.

حالا NGP براي روشن كردن اوضاع به طرح يك مجموعه پرسش و پاسخ پرداخته كه در ادامه مي توانيد بخشي از آن را مطالعه كنيد:

آيا مي توانيم دوربين تلفن هوشمندي بسازيم كه رزولوشن آن از چشم انسان بيشتر باشد؟

InVisage، يكي از مجموعه شركت هاي NGP است كه مشغول توسعه يك فناوري جديد براي تشخيص تصوير است. فناوري مذكور بر پايه نانو موادي است كه به طور خاصي طراحي شده اند و سنسورهاي تصويري كه با آن ساخته مي شود از رزولوشن چند صد ميليون پيكسلي بهره مي برند. فلذا با اغماض از اختلاف در محاسبات رزولوشن چشم انسان مي توان اين فناوري را بسيار نزديك به آن دانست.

آيا مي توانيم تلفن هوشمندي بسازيم كه در شب ببيند؟

Pelican Imaging با تركيب تصوير عادي حس شده توسط فرو سرخ به چنين چيزي دست يافته. در واقع با فعال سازي حالت شب دوربين تلفن هوشمندي كه به سنسور فرو سرخ مجهز بوده اين كار صورت گرفته.

آيا مي توانيم تلفن هوشمندي بسازيم كه اشيا و افراد را زير نظر بگيرد؟

[باز هم] Pelican Imaging به همراه شركت سنگاپوري Heptagon، به نتايج خوبي براي ضبط تصوير به عنوان اولين مرحله به منظور «ديدن يا نظارت بر اشياي اطراف» دست يافته اند. اين فناوري همچنين امكان تهيه تصوير بعد از فوكوس دوباره روي عكس گرفته شده را فراهم مي كند يا مي توان با نرم افزار به طور موثري افراد را از عكس حذف كرده و پس زمينه جديد جايگزين آن كرد.

آيا مي توانيم به طور خودكار اطلاعاتي از محتواي موجود در يك تصوير ايجاد كنيم؟

تصاوير «هوشمندتر» مي شوند. اطلاعات بيشتر و بيشتري همراه با تصاوير ذخيره مي شوند، نه فقط ساعت و تاريخ و اطلاعات سه بعدي بلكه مكان و ديگر اطلاعاتي كه مربط به مكان مي شوند مانند وضعيت آب و هوا، تعداد نفرات داخل عكس و خيلي چيزهاي ديگر. شركت Luminate در حال كار روي ساخت همه جور تصوير تعاملي است و اين كار را با دسته بندي و فهرست كردن اطلاعات موجود در تصاوير انجام مي دهد.

البته اين اطلاعات كه در تصاوير و ويديوهاي جديد قرار مي گيرند بسيار زياد هستند و براي اين منظور نياز به ايجاد استانداردها و فرمت هاي جديد است تا از اين اطلاعات بتوان در اكوسيستم هاي مختلف استفاده كرد.

آيا مي توانيم يك فلش براي تلفن هوشمند بسازيم كه خوب كار كنيم؟

همه مي دانيم عكس گرفتن در شرايط نور خيلي كم و زياد چقدر مشكل است. Heptagon در حال كار روي يك فلش چند رنگي است تا به كمك آن تعادل مناسب در رنگ و سوي نور تابانده شده به وجود آورد.

حالا مي ماند كه اين ايده ها آيا قابليت عملي شدن دارند و اينكه اصلاً مايكروسافتِ صاحب، تمايلي به بكار گيري آنها خواهد داشت؟

شركت NGP يك شركت سرمايه گذاري و مديريت سرمايه متعلق به نوكيا است كه در واقع آن چه درون اين شركت مي گذرد را مي توان به عنوان يك نماي كلي از توانايي هاي بالقوه نوكيا به حساب آورد. NGP روي فناوري هاي متعدد و شركت ها و سازمان مختلف سرمايه گذاري مي كند كه شركت هاي فعال در زمينه تصوير برداري بخشي از آنها هستند.

از اين بين مي توان به شركت هاي Pelcin ،InVisage ،Heptagon ،Morpho و Luminate اشاره كرد. مثلاً Heptagon در حال تكميل و آماده سازي سيستم اپتيك خود موسوم به billionth است. پتانسيل بالقوه و بالاي NGP موجب شده كه بحث هاي جالبي حول آنها شكل بگيرد و خيلي ها درباره توانايي هاي علمي و فني آن ابراز نظر كنند.

حالا NGP براي روشن كردن اوضاع به طرح يك مجموعه پرسش و پاسخ پرداخته كه در ادامه مي توانيد بخشي از آن را مطالعه كنيد:

آيا مي توانيم دوربين تلفن هوشمندي بسازيم كه رزولوشن آن از چشم انسان بيشتر باشد؟

InVisage، يكي از مجموعه شركت هاي NGP است كه مشغول توسعه يك فناوري جديد براي تشخيص تصوير است. فناوري مذكور بر پايه نانو موادي است كه به طور خاصي طراحي شده اند و سنسورهاي تصويري كه با آن ساخته مي شود از رزولوشن چند صد ميليون پيكسلي بهره مي برند. فلذا با اغماض از اختلاف در محاسبات رزولوشن چشم انسان مي توان اين فناوري را بسيار نزديك به آن دانست.

آيا مي توانيم تلفن هوشمندي بسازيم كه در شب ببيند؟

Pelican Imaging با تركيب تصوير عادي حس شده توسط فرو سرخ به چنين چيزي دست يافته. در واقع با فعال سازي حالت شب دوربين تلفن هوشمندي كه به سنسور فرو سرخ مجهز بوده اين كار صورت گرفته.

آيا مي توانيم تلفن هوشمندي بسازيم كه اشيا و افراد را زير نظر بگيرد؟

[باز هم] Pelican Imaging به همراه شركت سنگاپوري Heptagon، به نتايج خوبي براي ضبط تصوير به عنوان اولين مرحله به منظور «ديدن يا نظارت بر اشياي اطراف» دست يافته اند. اين فناوري همچنين امكان تهيه تصوير بعد از فوكوس دوباره روي عكس گرفته شده را فراهم مي كند يا مي توان با نرم افزار به طور موثري افراد را از عكس حذف كرده و پس زمينه جديد جايگزين آن كرد.

آيا مي توانيم به طور خودكار اطلاعاتي از محتواي موجود در يك تصوير ايجاد كنيم؟

تصاوير «هوشمندتر» مي شوند. اطلاعات بيشتر و بيشتري همراه با تصاوير ذخيره مي شوند، نه فقط ساعت و تاريخ و اطلاعات سه بعدي بلكه مكان و ديگر اطلاعاتي كه مربط به مكان مي شوند مانند وضعيت آب و هوا، تعداد نفرات داخل عكس و خيلي چيزهاي ديگر. شركت Luminate در حال كار روي ساخت همه جور تصوير تعاملي است و اين كار را با دسته بندي و فهرست كردن اطلاعات موجود در تصاوير انجام مي دهد.

البته اين اطلاعات كه در تصاوير و ويديوهاي جديد قرار مي گيرند بسيار زياد هستند و براي اين منظور نياز به ايجاد استانداردها و فرمت هاي جديد است تا از اين اطلاعات بتوان در اكوسيستم هاي مختلف استفاده كرد.

آيا مي توانيم يك فلش براي تلفن هوشمند بسازيم كه خوب كار كنيم؟

همه مي دانيم عكس گرفتن در شرايط نور خيلي كم و زياد چقدر مشكل است. Heptagon در حال كار روي يك فلش چند رنگي است تا به كمك آن تعادل مناسب در رنگ و سوي نور تابانده شده به وجود آورد.

حالا مي ماند كه اين ايده ها آيا قابليت عملي شدن دارند و اينكه اصلاً مايكروسافتِ صاحب، تمايلي به بكار گيري آنها خواهد داشت؟

چند روزي مي شود كه بازي بتلفيلد 4 براي دو كنسول نسل حاضر و همچنين PC منتشر شده است ولي خبري از مد وعده داده شده در تريلرهاي بازي براي تبلت ها نبود. Commander Mode يا همان مد فرماندهي از طريق تبلت و بدون نياز به دسترسي محلي به بازي بتلفيلد 4 به شما امكان مي دهد تا خيلي راحت وارد يكي از سرورهاي بازي شده و نقش استراتژيست يك نقشه را ايفا كنيد.

اين اپليكيشن، مخصوص ليدرها و البته تيم هاي بزرگ طراحي شده. تصور كنيد تيم 32 نفره شما در ميدان جنگ به يك مغز متفكر كه تمام منطقه زير دستانش قرار دارد نيازمند است. اينجا است كه سي و سومين نفر وارد ميدان مي شود و كنترل امور را به دست مي گيرد. البته براي رهبري يك تيم حتما نبايد تمامي افراد داخل سرور از تيم شما باشند. يا به عبارتي ديگر اصلا مي توانيد وارد يك سرور غريبه شويد و آنجا به تيم خودتان راهكار ارائه كنيد.

يكي از امكانات اين اپليكيشن صحبت با اسكوادها است. براي مثال تيم دلتا در حال عبور از درياچه است و يك جت در حال نزديك شدن به آنها. در حالي كه تيم دلتا از اين اتفاق اندكي فاصله دارد شما مي توانيد به تيم دلتا خبر دهيد كه اين جت در حال نزديك شدن به آنها است و بايد از تيررسش خارج شوند.

حالا تصور كنيد تيم آلفا در موقعيت ديگري تحت فشار چند اسكواد تيم مقابل قرار گرفته و راه فراري هم ندارد. شما مي توانيد با استفاده از تسليحات در دسترس، منطقه را چنان با خاك يكسان كنيد كه تيم آلفا به راحتي از وظيفه محول شده بر آيد. البته غير از اين كار براي ساپورت تيم مي توانيد نيروي پشتيباني هم اعزام كنيد.

به فكر ضد حمله و تسخير نقطه B هستيد؟ بهترين راه ارسال UAV ها است. منطقه را كاملا شناسايي كنيد و كوچكترين جنبشي را ثبت كنيد و سپس با درك كامل از موقعيت وارد ماجرا شويد. اگر موقعيت را خطرناك ديديد با انفجار يك EMP يا بمب هاي الكترومغناطيسي تمام وسايل برقي و رادارهاي دشمن را از كار بيندازيد. اين ها همگي كارهايي است كه فقط فرمانده مي تواند انجام دهد.

كامندر مد يا مد فرماندهي هم اكنون براي دانلود از اپ استور به صورت رايگان در دسترس است و اندرويدي ها كافي است چند روز بيشتر صبر كنند تا اين اپليكيشن اواخر ماه نوامبر از طريق گوگل پلي در دسترس قرار بگيرد. اگر از طرفداران بتلفيلد 4 هستيد اين بهترين فرصت براي دريافت محتواي بيشتر اين بازي است.

براي اجراي اين اپليكيشن نياز به يك بتلفيلد 4 (روي هر پلتفرمي) و يك تبلت با سيستم عامل حداقل iOS 6.1 داريد. بنابراين آيپد 2 به بالا -كه شامل آيپد ميني هم مي شود- قابليت اجراي اين اپليكيشن ساده اما كاربردي را دارند.

نقد و بررسي نارنجي از بتلفيلد 4 به صورت مفصل، شامل تجربه Commander Mode و همچنين Server Browsing نسل بعد، در آينده نزديك منتشر خواهد شد. تا آن موقع مي توانيد به مقايسه گرافيكي بازي روي كنسول ها و PC سر بزنيد.

همه مي دانيم كه چاپگرهاي سه بعدي به سرعت در حال نفوذ در صنايع مختلف هستند و ما در نارنجي آن قدر به اين موضوع پرداخته ايم كه توضيح بيشترش تكراري مي شود.

مايكروسافتِ در حال تغيير كه چندي قبل براي پيشي گرفتن از رقبا، پشتيباني بومي ازپرينترهاي سه بعدي را به API ويندوز ۸.۱ آورد، امروز در تكميل برنامه خود خبر از عرضه نرم افزاري براي اين نوع پرينترها داد.

اين اپليكيشن كه به گفته مايكروسافت براي تازه كارها ساخته شده تا بتوانند ايده هاي خود را به راحتي عملي كنند 3D Builder نام دارد و كاتالوگي از طراح هاي پيش آماده در آن قرار گرفته تا كار براي هر كسي ساده شود.

به خصوص كاربران كنجكاوي كه دانش چنداني هم در زمينه CAD ندارند مي توانند اشياي مورد نظرشان را تنظيم و تركيب كنند؛ حتي كاربران حرفه اي هم كه به ابزارهاي پيشرفته CAD تسلط دارند مي توانند طرح هاي پيچيده خود را در نرم افزار وارد (Import) كرده و از آن به خوبي استفاده كنند.

هر چند هنوز پرينترهاي سه بعدي عموميت نيافته اند و در هر مغازه اي پيدا نمي شوند اما اين روند سريع، حكايت از آينده درخشاني براي چاپ سه بعدي و دستگاه ها و نرم افزارهاي مربوط به آن دارد.

همه مي دانيم كه چاپگرهاي سه بعدي به سرعت در حال نفوذ در صنايع مختلف هستند و ما در نارنجي آن قدر به اين موضوع پرداخته ايم كه توضيح بيشترش تكراري مي شود.

مايكروسافتِ در حال تغيير كه چندي قبل براي پيشي گرفتن از رقبا، پشتيباني بومي ازپرينترهاي سه بعدي را به API ويندوز ۸.۱ آورد، امروز در تكميل برنامه خود خبر از عرضه نرم افزاري براي اين نوع پرينترها داد.

اين اپليكيشن كه به گفته مايكروسافت براي تازه كارها ساخته شده تا بتوانند ايده هاي خود را به راحتي عملي كنند 3D Builder نام دارد و كاتالوگي از طراح هاي پيش آماده در آن قرار گرفته تا كار براي هر كسي ساده شود.

به خصوص كاربران كنجكاوي كه دانش چنداني هم در زمينه CAD ندارند مي توانند اشياي مورد نظرشان را تنظيم و تركيب كنند؛ حتي كاربران حرفه اي هم كه به ابزارهاي پيشرفته CAD تسلط دارند مي توانند طرح هاي پيچيده خود را در نرم افزار وارد (Import) كرده و از آن به خوبي استفاده كنند.

هر چند هنوز پرينترهاي سه بعدي عموميت نيافته اند و در هر مغازه اي پيدا نمي شوند اما اين روند سريع، حكايت از آينده درخشاني براي چاپ سه بعدي و دستگاه ها و نرم افزارهاي مربوط به آن دارد.